نحو دوستداشتنی🌺
📖نحو را امتحان داشتیم همان که گاه، مهربانی میکند و گاهی هم نامهربان است به وسعتِ تمامِ کرهی زمین.
از روزهای قبل، شروع به خواندن و مباحثه کرده بودم. هیچگاه نمیتواستم درسها را همان شب امتحان بخوانم. خیلیها را میدیدم، دیر میجنبیدند برای خواندن و مرا به تعجب وا میداشتند که چطور ممکن است؟!
پس چرا من نمیتوانم و باید آدرس خط به خط کتاب را در ذهنم بسپارم؟
چرا هیچوقت نمیتوانم با یک دور خواندن، مطالب را در مغزم بقچه کنم؟
انگار که عارشان میآید بیایند و ملکهی ذهنم شوند!😒
دوستم اینطور دلداریام میداد که:
-مغزت سرده!
من گمان میکنم این را میگفت که اتهام "کندذهنی" را به خودم نزنم.😁
میگفت:
-اگه چند روز، کُندر و اردهشیره بخوری روبهراه میشی.😌
من اما میگفتم:
-ذهن تیز نمیارزه به داشتن یه پوست پر از آکنه که با خوردن گرمیها، ظهور و بروز پیدا کردن!🤭
به هر حال معمایی است برایم که چطور میشود، یک شبه کتابی که چند ماه طول میکشد استاد درس بدهد را خواند و نمرهی قبولی آورد؟!
از نحو میگفتم که گاهی مهربان است و گاهی هم نامهربان. من معتقدم این بستگی به نحوهی عملکرد خود آدم دارد که تعیین میکند نحو با او چه برخوردی داشته باشد!
بدقلقلیاش قبول اما دوستش دارم چون در آن با واژه سروکار داریم.
من هم که عاشق واژه؛ به خصوص اگر واژگان اعجابانگیزی باشند که قدوقوارهی ظرف و مظروف، درست اندازهی هم باشد.❣️
نحو را خواندم و مباحثه کردم با دوستی عزیز که آیندهای درخشان در وادی طلبگی، برایش میبینم.
آخوندزادهای که انگار نافش را با درس، بحث و کتاب بریدهاند!
انتظار گرفتن نمرهی کامل را از خودم داشتم. من خوب خواندم ولی این نکته را به خود گوشزد نکردم که بیدقت نباشم و دو نمره را به خاطر بیدقتی از دست دادم.🤭
به این میاندیشم؛ گاهی یک اشتباه کوچک از جانب ما باعث میشود که زندگی، ریل عوض کند و برود به ناکجا آباد!
کاش مثل آزمون میانترم، خطاهای زندگی هم طوری باشد که بتوان آن را جبران کرد!😇
#یک_روز_امتحانی
✍️🏻زهرا یزدانپرست (کارآموز کارگاه محصولمحور نویسندگی کاربردی با رویکرد روایت از جامعةالزهرا سلاماللهعلیها)
🧕🏻مدرس: مریم صادقی
کانال اطلاع رسانی تبلیغ نوین جامعة الزهراء سلام الله علیهادرایتا ⬇️⬇️
@jz_resane