هدایت شده از اندیشکده گروههای متحد انقلابی
مسیرخدا زجر داره..
زحمت داره..
تصادف داره..
سوختن داره..
هرکی از معبر توحید بره همینه..
هرکی از راه خداپرستی بره همینه..
مشکل شمااینه که میخواید موحد باشید...
باموحدین طول تاریخ چیکارکردن؟؟!!
أره شون کردن..
مگه تو رو اره کردن؟؟!!
.
شهیدعلم الهدی زیر چرخ تانک له شد..
کسی از تو خواسته زیرچرخ تانک له بشی؟؟!!
آقای ابوترابی رو بردن سالهای سال شکنجه کردن،بعدبرگردوندن..
کسی از تو خواسته اسیربشی؟؟!!
""همه ازتو خواستن آزاده باشی..آزاده ازنفست..""
#حاج_حسین_یکتا
۲۲ آذر ۱۳۹۸
دلتنگم..
مثل غروبی غمگین
در جمعه ای به بلندای همیشه دلتنگ..
مثل پنجره ای نیمه باز در پاییز..
دلتنگم ...
به اندازه تمام برگ های پاییز می بارم
و ترانه ی نبودنت را...
در زرد ترین ثانیه ها
با خش خش غمگین فصلم
می نوازم...
#امیر
۲۲ آذر ۱۳۹۸
۲۲ آذر ۱۳۹۸
4_5838984863268471350.mp3
5.07M
.
🍃🌸🎼❤️آوای غوغای دل ؛
بی خبراز تو...
🍃❤️ندیدم کسی به تنهایی تو...
🍃🌸از علی فانی
۲۲ آذر ۱۳۹۸
۲۲ آذر ۱۳۹۸
لبانت قند مصری ، گونه هایت سیب لبنان را
روایت می کند چشمانت آهوی خراسان را
من از هر جای دنیا هرکه هستم عاشقت هستم
به مهرت بسته ام دل را ، به دستت داده ام جان را
۲۲ آذر ۱۳۹۸
ندیدنِ تُ
تنها تحریمیست
که توان آن را نداریم..!
کاش این جمعه برای دیدنت
به توافق برسیم..؛
#یاایهاالعزیز
.#اللهمعجللولیکالفرج💔
۲۲ آذر ۱۳۹۸
وای اگر آدم چنان گرگی شود
کَی تواند همچو او گرگی کند
آدمیّت گر رَود گرگ است هیچ
پیش کفتاری بشین با او مپیچ
مَر به پایش میرسد درّنده ای
تا که وحشی میشود راننده ای
ما همه درّنده داریم در نهاد
در نبردش می شویم اهل جهاد
جملگی فرعون داریم در درون
مصر مان کوچک بود درچندوچون
مصر ما گه در حدِ کاشانه است
گه به حدّ یک وزارت خانه است
گاه خانه چون جهنّم میشود
گَه وزارتخانه پر غم میشود
آب اگر باشد شنا گر میشویم
ای بس از فرعون بدتر میشویم
#عباس - بهمنی
۲۲ آذر ۱۳۹۸
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر"
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود
ز روزگار غریبم گشته است معلوم
شفای ما به قیامت بجز رضا نشود
۲۲ آذر ۱۳۹۸
حالِ خرابِ حضرتِ پاییز،مالِ من
شأنِ نزولِ سورهی باران بهنامِ تو
تنها نه من به مهرِ تو
آذر به جان شدم
دلتنگیِ دقایقِ آذر به نامِ تو...
♡
۲۲ آذر ۱۳۹۸
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آنست که پاکباز باشد
به کرشمه عنایت نگهی به سوی ما کن
که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد
سخنی که نیست طاقت که ز خویشتن بپوشم
به کدام دوست گویم که محل راز باشد
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد
نه چنین حساب کردم چو تو دوست میگرفتم
که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی
که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد
#سعدی
۲۲ آذر ۱۳۹۸
✅ زندگی ڪوتاه است،
لذت ببرید....🌹
✅ عشق ڪمیاب است،
از دستش ندهید.🌹
✅ خشم بد است،
رهایش ڪنید...🌹
✅ ترس قاتل ذهن است،
شڪستش دهید... 🌹
✅ خاطرات شیرینند،
قــدرشان را بدانید...!!! 🌹
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼══
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
۲۲ آذر ۱۳۹۸
| داشتنت |
بايد مزهىِ توت فرنگے🍓
بدهد،
يا انارِ گُلپَر زده😋،
يا آش رشته ےِ مامان جون
تو غروب هاےِ جمعه...
| داشتنت |
بايد بوىِ ياسِ رازقے بدهد،
يا
بوىِ خاکِ باران خوردهـ☔️
نميدانم...
ما كه نداشتيمـ💔!
اما
داشتنت
بايد چيزِ خيلى قشنگى باشد!😊❤️
۲۲ آذر ۱۳۹۸
ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
گر ز داغ هجر او دردی است در دلهای ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم
چون به دست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم
آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم
او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند
ما به فرمان دل او هر چه گوید آن کنیم
این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست
جان و دل خدمت دهیم و خدمت سلطان کنیم
آفتاب رحمتش در خاک ما درتافتهست
ذرههای خاک خود را پیش او رقصان کنیم
ذرههای تیره را در نور او روشن کنیم
چشمهای خیره را در روی او تابان کنیم
چوب خشک جسم ما را کو به مانند عصاست
در کف موسی عشقش معجز ثعبان کنیم
گر عجبهای جهان حیران شود در ما رواست
کاین چنین فرعون را ما موسی عمران کنیم
نیمهای گفتیم و باقی نیم کاران بو برند
یا برای روز پنهان نیمه را پنهان کنیم
#مولانا
۲۲ آذر ۱۳۹۸
حوالی چشمانت
خیمه ی عشق را برپا میکنم
و خودم را
بهترین جای دلت جا میکنم!
شیشه ی عمر خودم را
با نفس های گرم تو،
ها میکنم!
هر کجا باشم نگاهم سوی توست
رو به دریا یا که صحرا،
عشق را با تو معنا میکنم...
# امیر
سلام دوست گرامی
شمارو به یکی از جذاب ترین کانالهای شعر وموسیقی دعوت میکنم..
کانال شعر ومطالب ادبی سامیر..
@k05sh02n98
۲۲ آذر ۱۳۹۸
:
باید که تو باشی و تو باشی و تو باشی
تا در دل تاریک شبم نور بپاشی
باید که تو باشی و بمانی به کنارم
چشمان تو مانند گل و ترمه و کاشی
باید که تو باشی که من آرام بگیرم
اینجا چه غریبم تو اگر یار نباشی
باید که تو باشی و تمام غزلم را
تا قاب بگیری بگذاری لب کاشی
باید که تو باشی تو ای عشق همیشه
در خانه ی تنگ دل من بلکه تو جا شی
تا مرغ دلم بر لب بام تو نشیند
باید که تو باشی و تو باشی و تو باشی.....
۲۲ آذر ۱۳۹۸
دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارم
گلِ مریم وسطِ بال و پرت بگذارم ...
هی بگویم که توو را دوست ندارم اما
یک سبد گل بخرم پشتِ درت بگذارم ...
بشنوم از دلِ خود مهرِ دلم را کندی
مشتی از نقل به کیفِ سفرت بگذارم ...
بروی پشتِ سرت را پیِ من چک بکنی ..
رفته ام اشک به پیشِ پدرت بگذارم ...
بشنوی غم زده ام باز بیایی سمتم
دستِ خود را ببرم بر کمرت بگذارم ...
غرقِ آغوش توام ، بنده غلط کردم اگر
دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارم ...
۲۲ آذر ۱۳۹۸
مهم ترين اتفاقاتِ زندگى هم
به وقتش اگر اتفاق نيفتد
مزه اش را از دست ميدهد!
مثلاً همين من
"تو" را
درست در همين لحظه
در همين حال
در همين فصل
كنارِ همين روزهاى كسل كننده ام ميخواهم
مى دانى؛
آمدنت
سالها بعد هم اگر برايم رخ دهد،
نه اينكه آن روزها دوستت نداشته باشم ، نه
ولى قبول كن،
انتظار زيادش آدم را خسته ميكند...
من از احساسى كه حيف ميشود اين روز ها حرف ميزنم
از دوست داشتنى كه بايد كنارِ گوشَت زمزمه كنم و كيفى كه از ديدن صورتت وقتى با شنيدنش سرخ ميشود
من نبودنت را هر روز
مثل يك بغض مى خورم و
ميترسم از هضم نبودنت
گلايه اى نيست،
اما بايد بدانى،
اينقدر دست نيافتنى بودنت
دارد مجابم ميكند به دست كشيدن از
دوست داشتنى كه پر است از نداشتنت!
#امیر
۲۲ آذر ۱۳۹۸
زندگی ست دیگر...
همیشه که همه رنگهایش جور نیست ،
همه سازهایش کوک نیست ،
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش،
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،
به این سالها که به سرعت برق گذشتند،
به جوانی که رفت،
میانسالی که می رود،
حواست باشد به کوتاهی زندگی،
به پاییزی که رفت ،
زمستانی که دارد تمام می شود کم کم،
ریز ریز،
آرام آرام،
نم نمک...
زندگی به همین آسانی می گذرد.
ابرهای آسمان زندگی گاهی می بارد گاهی هم صاف است،
بدون ابر بدون بارندگی.
هر جور که باشی می گذرد،
روزها را دریاب...
#امیر
۲۲ آذر ۱۳۹۸
۲۲ آذر ۱۳۹۸
.
شنیدن عبارت #دوستت_دارم :
▫️برای یک مرد…
او را برای مصاف با سخت ترین ها ی زندگی زره پوش می کند ...و آماده می شود …. توان می گیرد… برای آنکه بیشتر بکوشد …مرد احساس می کند حتی قدش بلند تر شده است …. چون به مرد بودنش افتخار می کند ….
شنیدن عبارت #دوستت_دارم :
▫️برای زن
آنچنان انرژی و توان مضاعفی برایش ایجاد می کند که آمادگی این را می یابد که لحظه ای پس از شنیدن این جمله یک خانه تکانی مفصل به راه بیاندازد …
و همه جای زندگی را با عشق… از نو بیاراید ..
شنیدن عبارت #دوستت_دارم :
▫️برای فرزندت
خصوصا وقتی روی دو زانو می نشینی و خودت را هم قد فرزندت می کنی و چشم در چشمش می گویی یعنی من هستم ..خیالت راحت … و یادت باشد آن شب فرزندت دیرتر ولی آرامتر و آسوده تر می خوابد پس از شنیدن این جمله از والدینش …
◼️فرقی نمی کند معشوق باشی یا عاشق …پدر یا مادر … فرزند یا همسر
عبارت دوستت دارم را جدی بگیریم
این عبارت غوغایی به پا می کند.
نگذارید محبت و عشقتان در دنیای درونتان حبس شود.
🍃🌸
۲۲ آذر ۱۳۹۸
((مجنون بَرِ لیلا بنشیند خوشش آید
از لعل لبش بوسه بچیند خوشش آید))
چون مُهر نماز تو مَجاز از لب حق است
پیداست حق از سجده چه بیحد خوشش آید
❤️🌹
۲۲ آذر ۱۳۹۸
ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﺰﻳﺰﺍنی ﻛﻪ میخوان نامزد انتخابات مجلس شن ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ.
ﻗﺪﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺪونن !
ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻧﺎﻣﺰﺩی خیلی ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﻴﺮﻳﻨﻴﻪ
همش دورغ میگی، با دروغاتم خیلی حال میکنن ملت😂
۲۲ آذر ۱۳۹۸
.
❤️دارد عبـــــایی قــهوه ای بر روی دوشش
محجوب و ساکت گوشه ی سالن نشسته😍
دارد کــــــتابی را قرائتــــــ می کــند باز
این دلبر روحــــــانی منـــ، چشم بسته!!!😇
شرم و حیای چشم هایش...سر بزیری ش😌
او يكـــ فرشته،پیش من،روی زمين استــ👼
روي ســرش عمامه ی مشكی ست، يعنی
ذریّهــی نسل امــــــير المؤمـــــنين است😍🔫
احساس من از شوق عشقی آسمانی ست😍
جای بــــــرادر!!! چـــهره ای معصوم دارد😌
هرچنــــد می خندد ولی طبق روایاتــــــ
ته چــــــهره ی او حالــــــتی مغموم دارد😔
من در خیالم پیش او خوشبخت هستم🙇♀
یک زندگیه ساده ی پاکــــــ و صمیـــمی👫
در یک محله پشتــــــ حوزه خانه داریم
یک خـــــانه بامعماری خوبــــــ و قدیمی😋
دنیای پاک زندگی در حجــــــــــره ها را
من چند وقتی می شود که دوست دارم😉
ليستــــــ خريد خانه را هــــــم در خيالم
لاي كتــــــاب المكاسبــــــ ميگــــذارم...📖
هرکــــــس برای عشق خود دارد دلـــیلی
درگیر حوزه قصــــــه ی من گشته اینبار🙆🏻
یعنی خدا را پیش او حس می کنم خوب
یاربـــــ خودتــــــ در هرکجا او را نگه دار🙏🏻
اي كاشــــ ميشد زندگي همراه سيــــــد
از اول اين ماه در جريان بيــــــــــفتد...☹️
یا لااقل او بيــــــشتر در طول هـــــفته
دنــــبال کار دکتــــــر و دنــــدان بيفتد!!😬
مادر صــــــدایم میزند: برخــــــیز دختر
اصلا حواستــــــ نیست انگاری؛کجایی؟🤔
می پرسم:آن آقا،همان گوشه،کجا رفت؟!
لعنتــــــ به من با این خیالاتــــــ کذایی!😭🔫
۲۲ آذر ۱۳۹۸