eitaa logo
🌹یا علی...‌‌
10 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
296 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دکتر نشست و گفت: که امروز بدتری! پس از خدا بخواه که طاقت بیاوری بابا نگاه کرد به بالا و آب شد مادر سپرد بغض خودش را به روسری گفتند: " نا امید نشو! ما نمرده ایم این بار می بریم تو را جای بهتری" حالم خرابتر شد و بغضم شکاف خورد چرخید چشم خسته ی من سمت دیگری: دیوار، قاب عکس... نسیمی وزید و بعد افتاد روی گونه ی من ناگهان پری خود را کنار عکس کشیدم کشان کشان وا کردم از خیال خودم سویتان دری: من بودم و سکوت و حرم- صحن انقلاب- تو بودی و نبود به جز من کبوتری لکنت گرفت قامت من بعد دیدنت از هر طرف وزید شمیم معطری ازمن عبور کردی و دردم زیاد شد گفتم عزیز فاطمه من را نمی بری؟ گفتی نگاه کن که ببینی هرآنچه هست... دیدم کنار صحن نشسته ست مادری فرمود: "در حریم منی یا علی بگو برخیز تا به گوشه ی افلاک بنگری برخاستم ...دو پای خودم بود...در مطب- گرم قدم زدن شدم و سوی دیگری تکرار سجده ی پدری بود و آنطرف تکرار "یا امام رضا" های مادری دکتر نشست و دست به پاهای من گذاشت دکتر به عکس خیره شده و گفت: محشری!
حواس عاشـــ❤️ـــقان خورشید درعمق زمین تابیدنی نیست با هر نگاهی، بودنت فهمیدنی نیست نقاشی دست خدا! آنچه تو هستی با چشمهای این و آن سنجیدنی نیست بگذار تا از طعنه ها توفان بسازند عاشق که باشی خاطرت رنجیدنی نیست آنها که امشب دل به دست باد دادند فردا شود احوالشان پرسیدنی نیست از شعله ی دلهای آنها عشق دور است این ابر بر آتشفشان باریدنی نیست روبانِ دل را سفت کن دورِ خیالت تو هدیه هستی... هدیه هم بخشیدنی نیست گلهای بین راه سهم رهگذرهاست آن گل که دور از دست باشد چیدنی نیست چون گنج پنهان باش تا روزی که باید... گنجی که با چشمان دنیا دیدنی نیست از سر به زیری های تو این شهر فهمید هرگز حواس عاشقان دزدیدنی نیست
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 پاییز کشید آهی، در مزرعه بلوا شد موهات بهم خوردند، کم کم گره ها وا شد در باد نشستی و مدهوش تو شد چشمم پاهای دلم لرزید، قلبم کمرش تا شد از نیمرخت دیدم، پس نیمه ی قلبم رفت چرخیدی و چرخیدی، تا ماه تو پیدا شد چشمت به من افتاد و از چشم تو افتادم تو رفتی و بین من با آینه دعوا شد من ضرب شدم در غم، تقسیم شدم بر عشق پس جمع شدم با مرگ، چشم تو که منها شد پروانه که می رقصید، از شمع نمی ترسید آمد به هم آغوشی، باد آمد و تنها شد رفتی و هر از گاهی پاییز کشید آهی روزم شب یلدا شد، شب روز مبادا شد: هی یاد تو افتادم چشمم که به ماه افتاد پس خیره به او ماندم، آنقدر که فردا شد من ماند و گلی پرپر، چشمان غزلها تر هی (یک من بی تو) در آیینه تماشا شد خندیدم و با تردید آیینه به من خندید یک سنگ به دستم دید، در آینه غوغا شد... 👤 #حسن_اسحاقی، مهرماه87 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
عزیز جَو ساکته، لبخند برگشته میگن که اوضا خوب و آرومه اینبار چوپانا نظر دادن: چشمای گرگا خیلی معصومه توو اضطراب دشت این روزا موسیقی آروم میذارن توو روستا هم عده ای میگن گرگا هوای آشتی دارن دیشب رئیس صنف چوپانا رفت و تفاهم نامه رو پر کرد صُب نون تازه دستمون دادو نون کشاورزا رو آجر کرد اونی که میرقصید، زیر لب میگف "گرفتاریش کم میشه" سیریم این شبها ولی هر روز از گله هامون میش کم میشه تا زیر رنگ دشت پنهون شن گاهی لباس سبز میپوشن پرچم سه رنگه، ما نمیذاریم یک رنگ این پرچم رو بفروشن پرچم میفته از توو دستی که از کدخدای گرگها ترسید توو کل دنیا پرچمش بالاس اونی که تنها از خدا ترسید
❤️بهترین عاشقانه امسال: 1⃣ من که هستم؟ جوان امروزی دلخوش دلبران امروزی از همان خوبرو پری های خوش بیان خوش زبان امروزی از همان نازهای خنده به لب مهربان... مهربان امروزی وعده دادند یار من باشند با دو تا "عشق و جان" امروزی چند stay plz به من گفتند چند بامن بمان امروزی یکی از دلبران برایم خواند شعرهای روان امروزی قصه‌ی عشقبازی من و او می‌شود صد رمان امروزی عشق او را به گوش من خواندند هر چه آوازخوان امروزی مست بودم جز او نمی‌دیدم یار ابرو کمان امروزی رای دادم به عشق ورزیدن به وفا در جهان امروزی این همه گفتم و گمان کردی گفتم از دختران امروزی وای بر من که پیش او بزنم حرف از این و آن امروزی در دلم نیست غیر دلبر و دلستان امروزی خوش بیان خوش زبان پری رو اوست با نمک مهربان امروزی سوژه فیلمهای 《مل گیپسن》 این ابر قهرمان امروزی... پ.ن: کاملا هم جدی گفتم...
💚 شب از من و اشتیاق من با خبر است دلتنگم و دل در انتظار سحر است یلدا یعنی شبی که از دوری تو بی خوابی من دقیقه ای بیشتر است
❤️بهترین عاشقانه امسال: 1⃣ من که هستم؟ جوان امروزی دلخوش دلبران امروزی از همان خوبرو پری های خوش بیان خوش زبان امروزی از همان نازهای خنده به لب مهربان... مهربان امروزی وعده دادند یار من باشند با دو تا "عشق و جان" امروزی چند stay plz به من گفتند چند بامن بمان امروزی یکی از دلبران برایم خواند شعرهای روان امروزی قصه‌ی عشقبازی من و او می‌شود صد رمان امروزی عشق او را به گوش من خواندند هر چه آوازخوان امروزی مست بودم جز او نمی‌دیدم یار ابرو کمان امروزی رای دادم به عشق ورزیدن به وفا در جهان امروزی این همه گفتم و گمان کردی گفتم از دختران امروزی وای بر من که پیش او بزنم حرف از این و آن امروزی در دلم نیست غیر دلبر و دلستان امروزی خوش بیان خوش زبان پری رو اوست با نمک مهربان امروزی سوژه فیلمهای 《مل گیپسن》 این ابر قهرمان امروزی... ✒ادامه دارد... پ.ن: کاملا هم جدی گفتم...