زندگی شاید
آن لحظه
مسدودیست
كه نگاه من
در نی نی چشمان
"تو"خود را
ویران می سازد
#فروغ_فرخزاد
رنگ چشمش را چه میپرسی ز من
رنگ چشمش کی مرا پا بند کرد
آتشی کز دیدگانش سر کشید
این دل دیوانه را دربند کرد
#فروغ_فرخزاد
دل را
چنان به مهر تو بستم
که بعد از این
دیگر هوای دلبرِ دیگر نمیکنم ...
#فروغ_فرخزاد
دل را چنان به مهرِ تو بستم
که بعد از این دیگر هوایِ
دلبرِ دیگر نمی کنم...
#فروغ_فرخزاد
♥
او
نمی داند که من،
دوست می دارم جنون عشق را
من نمی خواهم که حتی لحظه ای؛
لحظه ای؛ از یاد او
غافل شوم ...
#فروغ_فرخزاد
گفتی از تو بگسلم... دریغ و درد
رشتهٔ وفا مگر گسستنی است؟
بگسلم ز خویش و از تو نگسلم
عهد عاشقان مگر شکستنی است؟
دیدمت شبی به خواب و سرخوشم
وه... مگر به خوابها ببینمت
غنچه نیستی که مست اشتیاق
خیزم و ز شاخهها بچینمت
شعله میکشد به ظلمت شبم
آتش کبود دیدگان تو
ره مبند، بلکه ره برم به شوق
در سراچهٔ غم نهان تو ....
#فروغ_فرخزاد
در حال دوست داشتن توام
مثل پیچک بی دیوار
مثل درنای بی جفت
مثل باران بی دلیل ؛
در حال دوست داشتن توام ،
در حالی که دوستم نداری ..
#فروغ_فرخزاد
♥
در منی و این همه ز من جدا
با منی و دیدهات به سوی غیر
بهر من نمانده راه گفتگو
تو نشسته گرم گفتگوی غیر
غرق غم دلم به سینه میتپد
با تو بیقرار و بی تو بیقرار
وای از آن دمی که بی خبر ز من
بر کشی تو رخت خویش از این دیار
#فروغ_فرخزاد
زندگی شاید
عبورِ گیجِ رهگذری باشد
که کلاه از سر
برمیدارد...
و به یک رهگذرِ دیگر
با لبخندی بی معنی
میگوید:
«صبح بخیر»
#فروغ_فرخزاد
شادم که در شرار تو میسوزم
شادم که در خیال تو میگِریم
پنداشتی که چون ز تو بگسستم
دیگر مرا خیال تو در سر نیست
شب لحظهای به سایهٔ خود بنگر
تا روح بیقرار مرا بینی
یاد تو آن خزان دل انگیزی است
کو را هزار جلوه رنگین است
بگذار زاهدان سیه دامن
رسوای کوی و انجمنم خوانند
نام مرا به ننگ بیالایند
اینان که آفریدهٔ شیطانند
اما من آن شکوفهٔ اندوهم
کز شاخههای یاد تو میرویَم
#فروغ_فرخزاد
میسرایم "تو و چشمان تو را"
نه سپیدی ، نه غزل...
تویی آن شعر دل انگیز و بلند...
که پر از مثنوی بارانی ؛
منم آن شاعر بیدل
که فقط...
برق چشمان تو را میبیند...
سبک من عاشقی و
قافیهام دلتنگیست...
منم آن مست و پریشان نگاهت...
که دلم تو و احساس تو را میخواهد.
#فروغ_فرخزاد
کاش چون پاییز بودم...
اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ میزد
و... چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
#فروغ_فرخزاد
من از تو میمردم اما
تو زندگانی من بودی...
تو با من میرفتی
تو در من میخواندی
وقتی که من خیابانها را
بی هیچ مقصدی میپیمودم
تو با من میرفتی
تو در من میخواندی...
#فروغ_فرخزاد
در ببندید و بگویید که من
جز از او از همه کَس بُگسستَم،
كَس اگر گفت چرا؟
باکَم نیست!
فاش گویید که عاشق هستم...
#فروغ_فرخزاد
میدانی از تو چه میخواهم... ؟
یک محبت بزرگ یک عشق سرشار یک محبتی که هر جزء آن را محبتی دیگر تشکیل داده باشد من از تو میخواهم که با محبت خود به محرومیتهای من در زندگی پاسخ دهی من در محبت تو "محبتمادر" "مهر پدر" و "علاقهیخواهر" و برادر را جست و جو میکنم...
#فروغ_فرخزاد
"از نامههای فروغ به همسرش پرویز شاپور"
✦ ✦
#کلام
دوست داشتم
معلم املای تو بودم
و دوستت دارم را ، املا بگویم..!!!
وهی بپرسم..
تاکجا گفتم؟؟؟
تو بگویی.،
دوستت دارم...!!!!
#فروغ_فرخزاد
تو برایم ترانه میخوانی
سُخنَت جذبهای نهان دارد
گوئیا خوابم و ترانهٔ تو
از جهانی دگر نشان دارد.
#فروغ_فرخزاد
امشب بر آستان جلال تو
آشفته ام ز وسوسه الهام
جانم از این تلاش به تنگ آمد
ای شعر ... ای الهه خون آشام
از من جز این دو دیده اشگ آلود
آخر بگو ... چه مانده که بستانی؟
ای شعر ... ای الهه خون آشام
دیگر بس است ... اینهمه قربانی!
#فروغ_فرخزاد
تلخ است، امّا شک ندارم بسیاری از زنان اهل هنر و ادب وطنم، در زندگی مشترک شان به جایی رسیده اند که مثل فروغ عزیزمان بنویسند :« پرویز من کجا و هنر کجا. من کی هنرمند بوده و ادّعای هنرمندی کرده ام. من کی از هنر خود حرف زدم. هنر من فقط فحش دادن است. مرده شور آن هنر را ببرند که بخواهد مرا از تو جدا کند . من هنر را بی وجود تو نمی خواهم. اصلا من که هنرمند نیستم. مگر هر کسی توانست یک قلم دست بگیرد و دو سه جمله ی فارسی بنویسد، هنرمند است. اگر من زن هنرمندی بودم بیش از همه چیز کاری می کردم که تو هیچ وقت از من نرنجی، هیچ وقت از دست من عصبانی نشوی ؛ من با هنر فرسنگ ها فاصله دارم. من غلط میکنم سر تو منت بگذارم و هنری را که ندارم به رخ تو بکشم. اگر من هنرمند باشم، بسی تو از من هنرمندتری .... »
📕 اولین تپش های عاشقانه قلبم
✍️🏻 #فروغ_فرخزاد
گوشواری به دو گوشم میآویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخنهایم برگ گل کوکب میچسبانم
کوچهای هست که قلب من آنرا
از محلههای کودکیام دزدیده است
#فروغ_فرخزاد
من تو را
با یک دنیا امید و آرزو دوست دارم
من فقط برای این زندهام
که با تو زندگی کنم
تو برای من به منزلهی جانِ عزیز شدهای
من تو را از صمیم قلب دوست دارم.
#فروغ_فرخزاد