هر که را دیدیم از مجنون و عشقش قصه گفت
کاش می گفتند در این سو چه بر لیلی گذشت...
00:00
❤️❤️
ساعت صفر عاشقي
ساعت عشق بازیست
ثانیہ بہ ثانیہ در آغوشت خواهم ماند
چہ آهنڪَ دلنشیني دارد
تیڪ تاڪ آغوشت
در ساعت صفر عاشقي
✨
#بهترین_اربابم °♥️
همه شب
سجده بر آرم
که بیایی تو به خوابم
و درآن خواب بمیرم
که تو آیی و بمانی ...!
#شبتون_کربلایی 🌙✨
تقدیم به مخاطب خاصم...❤️
دلم برای کسی تنگ شده است
که هیچ کس جای خالیش را
برایم پر نمیکند...
وهیچ چیزمرا از هجوم خالی اونمی رهاند
با او خاطراتی دارم که تمام نمیشود
بلکه تمامم میکنـــد...
چقدر دلم برای تو تنگ شده اســت...
دلم هوایی ات شده است.
همان هوایی که هیچ وقت در واقعیت به مشامم نرسید
خسته ام از نبودن هایت
خسته ام از ندیدن هایت
خسته ام ...................
#امیر
بالا رفتن سن حتمی است....
امــا
اینکه روح تو پیر شود
بستگی به خودت دارد ... !
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ ...
ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ ﺑﻨﻮﺵ ...
ﻣﺒﺎﺩﺍ ! ﻣبادا ...
ﺯﻧﺪﮔـــے ﺭﺍ
ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ
پایان آدمیزاد
نه از دست دادن معشوق است
نه رفتن یار
نه تنهایی...
هیچکدام پایان آدمی نیست!
آدمی آن هنگام تمام میشود که دلش پیر شود
تقدیم به مخاطب خاصم❤️
لبهای غزلخوان تو را بوسه زنم سخت
مدهوش نفسهای تو این عاقل خوشبخت
تا شعر تلاوت کنی و شور برانی
چون جام شرابی بنشینم لب آن تخت
دستت به کمرحلقه ی آغوش تو هم تنگ
دیوانه شوم در دم و آزاد کنی رخت
بر سیم نفسهای تو مضراب لبم ضرب
با بوسه ی پیوسته ی تو جان و تنم لخت
بر بستر تنهایی ما مرغ حق؛ آهنگ
پر کرده نهانخانه ی ما،شادم ازاین بخت
عطر تن گلخانه ی تو بوی تن من
دستان تو در دست و خیالی که شود تخت
هر بند من و تو شده اینجا گره در هم
ناگفته زیاد است ولی قافیه ام سخت ...
بخت اگر بیدار باشد خواب بردارد مرا
یکسر از بستر در آغوش تو بگذارد مرا!
از چه دریا آمدم با ابر بی پایان غم
کآسمان عمریست تا یکریز میبارد مرا
آخرین پیمانهی شبگیر این خمخانه ام
تا کدامین مستِ درد آشام بگسارد مرا
گنج بیقدرم به دست روزگار مردهدوست
آن گهم داند که خود در خاک بسپارد مرا
گرچه مرگم پیشتر از فرصت دیدار توست
همچنان شوق وصالت زنده می دارد مرا
سینهی صافی گفتم پیش چشم روزگار
تا درین آیینه هر کسی خود چه انگارد مرا
سایه گر خود در هوایت خاک گردد باک نیست
عاقبت روزی به کویت باد می آرد مرا!
یاد آن فرزانهی آزردهخاطر خوش که گفت
خامشی جستم که حاسد مرده پندارد مرا
بوسه های من و تو رنگ تمنّا دارد
و نگاهت، قدِ یک فلسفه معنا دارد
دیشب از پنجره ی کوچکِ دل، میدیدم
چشمهایی که به تو میلِ تماشا دارد
هرگز از خاطر تو نیست وجودم خالی
من که یک عمر، برای تو دلم جا دارد
مصلحت نیست که دور از من و این دل باشی
که به عشقت همه شب، ذکرِ خدایا دارد
باز این کودک دل چشمِ تورا میجوید
باز این دل، هوسِ یک شب زیبا دارد
💥
سقوط يا معراج
"انسان با یک کلمه سقوط میکند و با یک کلمه به معراج میرود"
کلمه میتواند ؛
تو را مشتاق کند مثل: "دوستت دارم"
تو را ویران کند مثل: "از تو بیزارم"
تو را تلخ کند مثل: "خسته ام"
تو را سبز کند مثل: "خوشحالم"
تو را زیبا کند مثل: "سپاسگزارم"
تو را سست کند مثل: "نمیتوانم"
تو را پیش ببرد مثل: "ایمان دارم"
تو را خاموش کند مثل: "شانس ندارم"
کلمه میتواند تو را آغاز کند مثل:
از همین لحظه شروع میکنم ،
از همین نقطه تغییر میکنم ،
از همین دم یک طرح نو میزنم ،
می توانم ...
می خواهم ...
می شود ...
"الهي قمشه اي "
🍃🌹
صبح شد باز دلم ٺنگ ٺو؛
از دور سلام ؛
ٺو نیاز و ضربان دلـمے !♥️💋
خٺم ڪلام...☝️
✨ #صبحٺ_بخیر_ضربان_دلم
💓💞