بیا جمعه ها را تعطیل کنیم مثل همه من شعر نمیگویم تـو هم با چشم هایت آتش نسوزان جمعه ها غــــمگین اند روا نیست شعر های من و چشــــمهای تــــو بدترش کنندبیا جمعه ها راتعطیل کنیم... #امیر_اخوان ♥

آه، باران ای امید جان بیداران! برپلیدی ها، که ما عمری است در گرداب آن غرقیم آیا چیره خواهی شد؟ #فریدون_مشیری

‌ من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن هیچ انسانی انسان دیگر را خوار نمی‌‌شمارد زمین از عشق و دوستی سرشار است و صلح و آرامش، گذرگاه‌‌هایش را می‌‌آراید. من در رویای خود دنیایی را می‌‌بینم که در آن همه‌گان راه گرامی ِ آزادی را می‌‌شناسند حسد جان را نمی‌‌گزد و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی‌‌کند. #احمد_شاملو

🍃🌸🎼❤️آوای بیکلام ؛ پروازِ ققنوس

#حدیثــــــــــــــــ😇 امام رضا علیه السلام فرمودند: هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید و مبادا فقر او تو را از این رضایت‏ باز دارد . میزان الحکمة ، ج 4 ، ص 280 ❣ ⛱☃

❤️ #هوالعشق❤️ ❀ بـــانوی من با نجـابت با حیـــا ❀ ❀ خانه ی مهری به قلبم کن بنـــا ❀ ❀ خانه ای کز عشق لبریزش کنـی ❀ ❀خانه ای مملـــو ز لبخنــد خـدا...❀ 🍁️🌸🍂

رَبـّــــنا آتـــــِنا فے الدّنیا یــــ😍ــــارم وَ فے الآخِرتِ کــنارم😅✌️ #حوری‌موری‌هم‌نمیخوایم😎✌️ #فقط‌و‌فقط‌خــودش💚 ❣ ⛱🌸🍁

💌💌💌💌💌💌💌💌💌 #روایتے_از_عاشقے 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 . . "ناصر…؟؟؟❤️" _جانم...💕 امشب چقدر خوشگل شدے...❤️ .️ خندید... صورتشو برگردوند... رفت سمت ساکش و گفت... "امشب چت شده اکرم…؟" راه رفتنش با همیشہ فرق داشت… حرف که زدنش... منو یاد اولین باری مینداخت که خونہ حاج آقا دیده بودمش... . "ناصر…؟❤️" _جانم...💕 "بهم قول میدی رفتے شفاعتمو بکنے...؟😢" زل زد تو چشام و گفت... "اونے که باید شفاعت ڪنه تویی خانومم...❤️ اما اکرم جان...💕 جووون ناصر... اگه نیومدم دنبال جنازم نگرد..." سرمو گذاشتم رو پاش... باهق هق گریه گفتم…😭 "بس کن ناصر... اینو ازم نخواه...💔 بذار یادگاری داشته باشم...😔" مکثی کرد و سرمو گرفت بالا... سفیدے چشاش سرخ شده بود... گفت： "میدونستے شهدایی که جنازشون برنمیگرده... حضرت زهرا(س) میاد پیش جنازشون...😭 دوست داری تو تشییع ناصرت...💕 حضرت زهــرا(س) باشه یا آدمای دیگه...؟😢" بغضمو قورت دادم... "باشه...قبول… ولی یه شرط داره... قول بده... حوری های بهشتی رو که دیدی... دست و دلت نلرزه...!"️ زد زیر خنده و گفت: "امون از دست تو...❤️ حوری کیه بابا... من اکرممو با دنیا عوض نمیکنم...💕" گفتم:"آره میدونم ناصر… صورتاشونو که ببینی... با اون لباساے حریر... دیگه اسم اکرمم یادت نمیاد...💔" گفت: "همه شونو میزنم کنار و میگم... "برید...من فقط خانومم...💕 اکرممو میخوام...❤️" دیگه نمیتونستم جلو اشکامو بگیرم... چشاشو ریز️ کرد و گفت: "اکرم...❤️ شهید شدم...گریہ نکنیاااا..." قول ندادم…گریه کردم و گفتم : "بسـه…مگه میشہ آدم تو یه روز... همه کسش رو از دست بده و گریہ نکنه...😭" دلم میخواست صبح نشہ... دلم میخواست تا ابد کنارش همینطورے بشینم و…نگاش کنم…️ صبحونہ شو که خورد... سمیه رو بغل کرد و بوسید...❤️ گفتم: "میذاری چادر سر کنم، باهات بیام دم در...؟" خندید و گفت： "من که حریفت نمیشم خانوم خونه م...💕" وقتی رفت...دلم آشوب شد... تو گوش سمیہ گفتم: "مامانے...بابا ناصر رفتااااا... خوب نگاش کن...💔 #شهید_ناصر_کاملی ❣

رییس‌جمهور: وضعیت اقتصادی‌مان بهتر شده است! گفت: در پهنای عالم بیستیم کس نداند در جهان ما کیستیم پیشرفت کشور ما عالی است در حقیقت ما فقط عالیستیم جیب‌ها پرپول و دل‌هامان خوش است ما در این دولت لردی زیستیم آنچنان بر پول اسکی می‌رویم گوییا نی در وطن، در پیستیم رشد ما در اقتصاد اینطوری📈 است در ترقی عینهو قرقی‌ستیم هر چه آمار جهانی هست ما بی‌بروبرگرد صدر لیستیم مثل نیسان و چراغ قرمزیم لحظه‌ای عمراً بگو واایستیم یک نفر از جمع تک‌مضراب زد: «این وسط ما ظاهراً توریستیم یا شما جایی جز ایران بوده ای یا که ما اتباع ایران نیستیم ✍️ عبدالله مقدمی 😊😊

⭕️ ‏نحوه بازنشسته شدن مسئولین در دولت

🌸 ياد آن شاعر دلداده به خیر.. که دمادم میگفت.. خبر آمد خبری در راه است.. سرخوش آن دل که از آن آگاه است.. ولی ای کاش خبر می آمد.. که خدا مى خواهد.. پرده از غیبت مهدی زمان بر دارد.. پرده از روزنه ی عشق و امید.. پرده از راز نهان بردارد.. کاش روزی خبرآید که تسلای دل‌خلق خدا از فراسوی افق می آید.. مهدی، آن یوسف گم گشته‌ی زهرا و على، از شب هجر به کنعان دلم می‌آید.. ️اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ ️مولانا و سيدنا المهدی (عج) 🤲🌹

📸 "....انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ ..." حدید۱۳ 🌱 سجاده می کشند به آسانی از زیر پای #عالم_ربانی با بیتهای "فرخی یزدی" یا شعرهای شاعر نادانی که بو نبرده بوده ز ایمانی 🌱 آری ! نبرده بویی از ایمانی کز زیر پای #ّعالم_ربانی با سُخره ها به صَخره ی توحیدش یا شاعرانه های پریشانی سجاده می کشند به آسانی 🌱 سلطانِ شکّرینِ غزلهایم! بوسه به دستهای تو دنیایم! تاج "ملائک "ست به سر داری آئینه ی خدای تعالایم! از هر چه خوب، خوبتر از آنی 🌱 آنجا که خلق ماتِ تماشایند سرگرم یوسف ند .... زلیخایند خون بر دهان مملکت و خوابند خمیازه می کشند و نمی آیند تا #رزم می رویّ و نمی مانی 🌱 تو یادگار بوذر و سلمانی هم اوّلین #شهید ی و هم ثانی ایران نمانده بود ز او نامی با تو دوباره نام من "ایرانی" تو مانده ایّ و ماند مسلمانی 🌱 تو میرویّ و پشت سرت "همّت !" بر گُرده های توست غم اُمّت آری که دستِ غیب خداوندی صیّاد قلبهایی و از رحمت خود را به غیرِ "هیچ" نمی دانی 🌱 ما هیچ... ما نگاه... به جاهِ تو گَردیم در حوالیِ آهِ تو خسته ز هر چه تهمت و تزویریم ای که خداست پشت و پناه تو ای ماه! ای نگاهِ تو نورانی 🌱 فرق ست بین "شمع"ی و "خورشید"ی چون روز روشن ست که تابیدی جز محو شام #جهل، نمی بینی جز محو شام #جهل، نمی دیدی ای صبح! ای طلوع غزلخوانی 🌱 #شیخ آیت الله العظمی مکارم شیرازی سلّمه الله #ر_عمران #ترکیب_بند