بوسه ات وسوسه ی حسرت لبهای من است
صورتت ماه و همه روشن شبهای من است
همه شب داغی تب چونکه ز پایم انداخت
دست گرم تو طبیب شب و تبهای من است
قبل تو بسته به شب بودم دور از خورشید
بودنت گرمی و زیبایی فردای من است
چشم تو رنگ عسل است ولی خوب بدان
رنگ چشم تو چنان آبی دریای من است
من جهانی به فدای تو چشمان خمارت کردم
گوشهٔ قلب تو را وسعت دنیای من است
همهٔ هستی من عشق تو و قلب تو شد
جز به عشق تو مگر درسر و سودای من است
ستاره ها هم از شهر رفته اند...
دیگر هیچ کس نیست که با زمینی ها چشم در چشم شب را صبح کند
دیگر هیچ عاشقی چشم به راه دلبری معشوقش در آسمان نیست...
مدت هاست که هیچ عشقی ، یک شمع هم در آسمان روشن نکرده است !
آسمان خاموش است...
خاموش و سوت و کور...
خاموش و بی سَکَنه...
و چه تلخ است عاشقانه ای که هیچ ستاره ای برایش چشمک نزند!
# امیر
خدا کند
یک اتفاق خوب بیفتد
وسط زندگی مان
آری همین جا
وسط بی حوصلگی های روزانه مان، نگرانی های شبانه
وسط زخم های دلمان
آنجا که زندگی را هیچ وقت زندگی نکردیم
یک اتفاق خوب بیفتد
انقدر خوب که
خاطرات سالها جنگیدن و خواستن و نرسیدن
از یادمان برود
آنگونه که یک اتفاق خوب همین الان، همین ساعت
همین حالا از پشت کوه های صبرمان طلوع کند
طلوعی که غروبش
غروب همه ی غصه هایمان باشد
برای همیشه!!
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
بوسه گر ساقی دهد ساغر زنم
بوسه را بر جام یک دلـــبر زنم
آه ساقی می بده جانم ستان
تا که یک پیمانه ی دیگر زنم
دم به دم عشقت مرا دل خون کند
آتشی بر جان و بر پیکر زنم
غیرِ عشقت نیست عشقی بر دلم
من به سودای غمت پرپر زنم
پردهایی از سوز و نای دل شنو
بوسه ده تا جان به خاکستر زنم
عاشق میخانه ی شهر تو ام
یار من ساز، از تو عاشقتر زنم
#مولانا
ناز چشمان سیاهت چه کشیدن دارد
شوق دیدار تو را قلب تپیدن دارد
غمزه و ناز نگاهت دل و دینم را برد
برق آن ناز نگاهت چه خریدن دارد
ای دریغا نشود چشم تو گریان و نمور
اشک از چشم ترم میل چکیدن دارد
لب تو دُر یمانی است و همرنگ شفق
بوسه ای از لب تو وَه که چه چیدن دارد
شیوه و طرز نگاه تو شرر زد به دلم
مرغ دل در طلبت میل تپیدن دارد
#محمدرضا_اکبری
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ ِقشنگ از کف ِدنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل ِ تنها به چه شوقی پی ِیلدا برود؟
یکی آمد که دنیایش شروعی تازه در من بود
پر از احساس موسیقی شبیه لحن سوسن بود
ردیف آرزوهایش، کمی تا قسمتی ابری
نگاه ساده اش اما، همیشه صاف و روشن بود
حریم پاک مریم را به کرکس ها نمی بخشید
برایش ناز سنجاقک، همیشه سهم لادن بود
به زخم گل نمی خندید، مهتابی تر از شب بود
همیشه بود و می آمد، ولی از جنس رفتن بود
شبی در شعر من گم شد، کسی که با غزل آمد
عزیزی بود که دنیایش، شروعی تازه در من بود
ابراهیم زارعی
ممنوعةٌ أنتِ من السَفَرْ
إلا داخلَ الحدود الإقليمية لقلبي
تو ممنوع الخروجی
از مرزهای قلب من ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمستان رویایی جاده اسالم به خلخال
🍃🍃💕💕🍃🍃
به من بازگرد
که در من،جا ماندهای
بگو کدام موج در دریا تهنشین میشود؟
کدام ابر در آسمان میگندد؟
کدام شعر ناگفته میماند؟
فراموش کردنت همین محالهاست
بازگرد
دگر نمیاندیشم
نمیگویم
نمینویسنم
چون شمع میسوزم و تمام میشوم
گویی پدر سکوتم و درد
بابای عشقم و حسرت
به فلسهای قاصدک سوگند!
تمام خبرهای خوب:
آمدن توست
و شعر عاشقانه:
تقتق صدای قلبِ در است،
وقتی تو را مینگرد
بازگرد به من
به من که در خویش با تو زندگی میکنم!
به گفتگو مینشینم!
با تو میآیم،با تو میروم،میخندم،میگریم!
دیوانهام
بازگرد که از دوری و انتظار چنانم
که بر دیوارهای خانهام نوشتهاند:
خانهی باد...
Behnam Safavi - Che Bi Andaze Mikhamet.mp3
10.89M
چه بی اندازه میخوامت...
#زنده یاد بهنام صفوی
.
زن ها
گاهی
عاشقانه هايشان را
دم می كنند
و مي شود
همان چاي خوشرنگ
با عطر هل و دارچين
كه كنارِ حبه قندی از عشق
چقدر می چسبد
گاهی
دلدادگی هايشان را
هر شب
همراه با عطر مريم
در خانه می پاشند
و هر صبح
با تك بوسه ای
دلت را نشانه می روند
زن ها
گاهی
دوستت دارم هايشان را
زير باران
با تو
بي چتر
قدم می زنند
و گاهی
ناگهان
سكوت مي كنند
و تو بايد آنقدر مرد باشی
كه" سكوت را در عمق چشمانشان
معنا كنی"...
#ساراقبادی
4_5924579670237381971.mp3
4.91M
دکلمه زیبای راز
احمد شاملو
@k05sh02n98
کانال شعر ومطالب ادبی #سامیر
🕊 وابستگی یعنی
تو
هر شب
خواب را
از چشمان من بگیری
و هر صبح
دلیل بیداری ام شوی..❤️
دلم تا برایت تنگ می شود
نه شعر می خوانم
نه ترانه گوش می دهم
نه حرفهایمان را تکرار می کنم
دلم تا برایت تنگ می شود
می نشینم
اسمت را
می نویسم
می نویسم
می نویسم
بعد می گویم
این همه او
پس دلتنگی چرا ؟
دلم تا برایت تنگ می شود
میمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه می کنم
و باز عاشقت می شوم
#عادل_دانتیسم❣
.
هر شب
خيال ميكنم دارمَت...
كنارِ خودم...
برايت چاى ميريزم و
شروع ميكنم از روزمرگى هايم سخن گفتن
هر روز
چشم باز ميكنم
چاىِ يخ كرده ات را سر ميكشم
و با نداشتنت خيلى منطقى كنار مى آيم
اين زندگىِ منِ بعد از توست
#علي_قاضي_نظام
♥️♥️♥️
♡ عشق
اتفاقیست که
در یک نگاه می افتد و من
بی خبر افتادم
در عُمق چشمانت
که بی وصف شدنی ترین
جای دنیاست ...♡
چقدر دوستداشتنی هستند
آدمهایی که تا آخر خوبند
آنها که برای غرور و احساس ما هم
به اندازه خودشان ارزش قائلند
آنهاییکه دست دوستی میدهند و
تا همیشه میمانند ...
لیلی زیر درخت انار نشست.
درخت انار عاشق شد گل داد سرخ سرخ.
گلها انار شد داغ داغ. هر اناری هزار تا دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند. دانه ها توی انار جا نمی شدند.
انار کوچک بود. دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت:راز رسیدن فقط همین بود.
کافی است انار دلت ترک بخورد.
💭
جایت کنارم خالیست ؛
مثلِ نبات کنار چای !
مثل گلپر روی انار !
مثل بوی نم وقت باریدن باران !
مثل برگهای طلایی در پاییز !
همینقدر ساده ....
همینقدر مهم ...
همینقدر حیاتی ...
#نازنین_سپهرداد
دلی که در دو جهان
جز تو هیچ یارش نیست
گرش تو یار نباشی
جهان به کارش نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
😔😔