eitaa logo
کنگره ۲۵۰۰شهیدنجف آباد
494 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
65 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بخوانیم زندگینامه زیبا والبته تکان دهنده شهید بزرگوار شاهرخ ضرغام معروف به حُر انقلاب⬇️
✍️شاهرخ ضرغام یک شهید کشتی گیر با نام شناسنامه‌ای ابوالفضل در اول دی‌ماه سال 1328 ، 38 سال بعد از تولد طیب حاج رضایی لات و گردن کلفتِ محله صابون‌پزخانه تهران، در محله کوکاکولای تهران به دنیا آمد و چندی بعد تبدیل شد به گنده لاتی درشت هیکل و مو فرفری که اذیت و آزارش گریبانگیر مردم کوچه و محله بود؛ اما دعای جانسوز مادر و لطف و عنایت حضرت سیدالشهداء سرنوشتی مشابه طیب برایش رقم زد. طیب فدای روح الله شد و شاهرخ هم فدای راه روح الله شد. ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
زمانی که انقلاب اسلامی پیروز شد در ایام محرم که یک «تلنگر» زندگی بسیاری از انسان‌ها را متحول می‌کند، یکی از تلنگرها توسط مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی به شهید شاهرخ زده شد و بعد از این جلسات متحول شد و همراه مادر پیر و برادرش به پابوسی امام رضا (ع) رفت و توبه کرد. ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
بحبوحه انقلاب او در پاکسازی‌ها نقش داشت و با شروع غائله کردستان وقتی حضرت امام (ره) فرمودند: به یاری پاسداران در کردستان بروید، دیگر سر از پا نمی‌شناخت. به پاوه و سر پل ذهاب و بعد به سمت سوسنگرد می‌رود. در همان روزهای اول جنگ قبل از همه پا به عرصه گذاشت. آوازه شهامتش به گوش بزرگانی همچون شهید چمران و سیدمجتبی هاشمی فرمانده گروه مجاهدین اسلام رسیده بود و به توصیه شهید چمران به آبادان رفته و به شهید هاشمی فرمانده جنگ‌های نامنظم فداییان اسلام می‌پیوندد و سرانجام در 17 آذر 1359 به شهادت می‌رسد. ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
حر انقلاب شهید ابوالفضل ((شاهرخ )) ضرغام گویند عراق هم می گفت ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم! اثری از پیکر شاهرخ نیافتیم او شهید شده بود، شهید گمنام. از خدا خواسته بود همه را پاک کند،همه گذشته اش را. می خواست چیزی از اونماند،نه اسم ،نه شهرت،نه قبر و مزار و نه هیچ چیزدیگر . ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
🌷شهید شاهرخ ضرغام- حر انقلاب- از کاباره تا جبهه صبح یکی از روزها با هم به "کاباره ی پلکارون" رفتیم. به محض ورود،نگاهش به گارسون جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت: این کیه؟ تا حالا اینجا ندیده بودمش؟! در ظاهر،زن بسیار باحیایی بود. اما مجبور شده بود بدون حجاب به این کار مشغول شود. شاهرخ جلوی میز رفت و گفت: همشیره تا حالا ندیده بودمت، تازه اومدی اینجا؟! زن خیلی آهسته گفت: بله؛ من از امروز اومدم. شاهرخ دوباره با تعجب پرسید: تو اصلا قیافت به اینجور کارها و اینجور جاها نمی خوره، اسمت چیه؟ قبلا چیکاره بودی؟ زن در حالی که سرش رو بالا نمی گرفت گفت: مهین هستم. شوهرم چند وقته که مرده. مجبور شدم که برای اجاره خانه و خرجی خودم و پسرم بیام اینجا! شاهرخ حسابی به رگ غیرتش برخورده بود. دندانهایش را بههم فشار می داد. رگ گردنش زده بود بیرون. دستش رو مشت کرد و محگم کوبید روی میز و با عصبانیت گفت: ای لعنت بر این مملکت کوفتی!! بعد بلند گفت: همشیره راه بیفت بریم، همینطور که از در بیرون می رفت رو کرد به ناصرجهود (صاحب كاباره) وگفت: زود برمی گردم! مهین هم رفت اتاق پشتی و چادرش رو سرکرد و با حجاب کامل رفت بیرون. بعد هم سوار ماشین شد و حرکت کردند. مدتی از این ماجرا گذشت. تا اینکه یکروز در باشگاه پولاد همدیگر را دیدیم. بعد از سلام و علیک، بی مقدمه پرسیدم: راستی قضیه ی اون مهین خانم چی شد؟ اول درست جواب نمی داد. اما وقتی اصرار کردم گفت: دلم خیلی براشون سوخت، اون خانم یه پسر دهساله به اسم رضا داشت. صاحبخونه بخاطر اجاره اثاث هارو بیرون ریخته بود. من هم یه خونه ی کوچیک تو خیابون نیرو هوایی براشون اجاره کردم. به مهین خانم هم گفتم: تو خونه بمون بچه ات رو تربیت کن، من اجاره و خرجی شمارو می دم!! ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
34.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 تصاویر کمتر دیده شده از لحظات نفس گیر در عملیات رمضان در تیر ماه ۱۳۶۱ و حضور فرماندهان ارشد جنگ در خط مقدم و مجروحیت و شهادت رزمنده ی بیسیم چی... در یک قاب: ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
چیزی که من از این زندگی فهمیده‌ام، تفسیرِ ساده ای دارد.... کافی ست، کارهایی که می‌کنید، بی دریغ باشد، بی چشم‌داشت، بی کلک و از تهِ دل.... اگر ماندنتان حالِ حتی یک نفر را خوب خواهد کرد، بمانید؛ اگر خندیدنتان لب‌های حتی یک نفر را می‌خنداند، بخندید؛ اگر رفتنتان باری از دوشِ حتی یک نفر بر خواهد داشت، بروید؛ اگر نوشتنتان برای حتی یک نفر زیباست، بنویسید؛ اگر صدایتان برای حتی یک نفر دلنشین است، حرف بزنید.... من به شما قول می‌دهم که حتی با یک گل هم، بهار خواهد شد....
کنگره ۲۵۰۰شهیدنجف آباد
#شیفت_شب🌙
کاش قلبمون اونقدر بزرگ باشه که از خوشبختی بقیه لذت ببریمᥫ᭡🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🕊• ↷ •♡♡• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ باز شب شده 🌙 🫀 🌷شب است دلم عزیزیست که بوی فضای دلم را کرده است.🕊 🌹 ای شهیدان... من می گویم شب بهشتی شمابخیر شما بگویید عاقبت شما ختم به خیروشهادت 🙏 🤲 شبتون شهدایی ♡🕊♡↷ 🆔️https://eitaa.com/k2500sh
🌱هر صبح پلکهایت فصل جدیدی از زندگی را ورق میزند سطر اول همیشه این است: خدا همیشه با ماست! |♡کنگره سرداران و۲۵۰۰شهیدنجف آباد♡|🕊⚘️↷ https://eitaa.com/k2500sh
امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌹 سردار شهید حیدرعلی ملکی🌸 (اسدالله) 🌹 پاسدار جمشید صفدری🌸 (کاظم) 🌹 بسیجی ابراهیم ابراهیمی🌸 (محمد) 🌹 بسیجی غلامرضا تقی جراح🌸 (رضا) 🌹 بسیجی احمد جمشیدیان🌸 (فتح الله) 🌹 بسیجی عبدالله حیدرپور🌸 (اسدالله) 🌹 بسیجی مهدی مهدیه 🌸 (اسداله) 🌷جهادگر علی حجتی🍀(غلامرضا) 🌷جهادگر اردشیر صائبی🍀(حسن) 🌷مردمی مانده علی پورقاسمیان🍀(محمد) 🌷سرباز احمد داودی🍀(فتح الله) 🌷سرباز سیدعلیرضا شکرالهی🍀(سیدحسین) 🌷سرباز شهرام عظیمی 🍀(رضا) 🌷سرباز قنبرعلی فخرایی🍀(حسن) 🌷سرباز علی قربانی🍀(ماشاالله) ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است 🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌷 کارگر محمدحسن احمدی 💐 (محمدعلی) ـ 35 ساله - نجف آباد 🌷 راننده حسینعلی پوررحیمی 💐 (اسداله) ـ 58 ساله - نجف آباد 🌷 کارگر مهدی قلی رحیمی 💐 (جعفرآقا) ـ 56 ساله - نجف آباد 🌷 کارگر علی هنرمند 💐 (یداله) ـ 38 ساله - نجف آباد 🌷 سرباز مجتبی میرزائیان 💐 (عباس) ـ 20 ساله - نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
اتاق فکر پیام آوران ایثار اعزام راویان به مدارس و ادارات و مساجد به مناسبت هفته دفاع مقدس و دوره ضمن خدمت برای دبیران آمادگی دفاع ♡🕊♡↷ https://eitaa.com/k2500sh
◀️امروز مصادف با سالروز طلوع یکی از دلاورمردان پایتخت شهیدان نجف آباد ، 🌷سردار شهید حیدرعلی ملکی🌷 |فرمانده گردان پیاده لشکر8 نجف‌اشرف| می باشد. به این مناسبت یادی کنیم از این شهید عزیز. قربه الی الله. 🤚😊نیت کنیم که؛ تا شب ثواب تمام کارهایی که میکنیم رو هدیه کنیم به یک ...🤍🎁 بیاد 🌷سردار شهید حیدرعلی ملکی🌷 |فرمانده گردان پیاده لشکر8 نجف‌اشرف|♥️
29.pdf
400.6K
🌷سردار شهید حیدرعلی ملکی🌷 |فرمانده گردان پیاده لشکر8 نجف‌اشرف| |♡کنگره سرداران و۲۵۰۰شهیدنجف آباد♡|🕊⚘️↷ https://eitaa.com/k2500sh
✍️منتخب وصیتنامه 🌷سردار شهید حیدرعلی ملکی🌷 |فرمانده گردان پیاده لشکر8 نجف‌اشرف| «ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص» « همانا خدا آن مومنان را که در صف جهاد با کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند دوست می دارد.» بلی خوشا به سعادت اینگونه مردمان که آیتی از آیات خداوند شدند 🌱 و مورد پسند و دوستی محبوب خود گشتند 🌱و فرمان خداوند متعال را اطاعت نمودند و همچنان رفتند. 🌱آنان جماعاتی از جامعه بشری بودند که از دنیا پرستی و دنیا دوستی و رندان و مکاران و ریاکاری های جامعه بیزاری نموده و دل به فرمان خداوند بسته و بسوی خدا شتافتند درود بر آنها باد. 🌱و خوشا به سعادت مادران و پدران، خواهران و برادرانی که دل به چنین جماعت ها بسته و عزیزان خود را به این صفوف راهنمایی نمودند و از تلاش و زحماتشان چنین صفوفی به وقوع پیوست. |♡کنگره سرداران و۲۵۰۰شهیدنجف آباد♡|🕊⚘️↷ https://eitaa.com/k2500sh
📖عنوان خاطره: الگو ✍️راوی:برادر شهید بیشتر از بقیه بچه‌ها با او اخت بودم. مرا مجذوب خود می‌ساخت و همین امر سبب شده بود تا شبیه او شوم. هدایت و راهنمایی ایشان باعث شد، تا من هم وارد شوم و در جریان فعالیت‌ها قرار گیرم و حضور پیدا کنم. در اوقات فراغت‌مان ایشان، مرا از جلسات و هیئت‌هایی که حاج‌آقا آیت مسئولشان بود، آگاه می‌ساخت و مرا همراه خودش به این محافل می‌برد. غیر از این در ها شرکت می‌کرد و مرا نیز با خودش همراه می‌ساخت، تا از شرایط موجود آگاه شوم و بتوانم مسائل را به خوبی از یکدیگر تفکیک کنم. به راستی که الگوی مناسبی برای من بود. 🌷سردار شهید حیدرعلی ملکی🌷 |فرمانده گردان پیاده لشکر8 نجف‌اشرف| |♡کنگره سرداران و۲۵۰۰شهیدنجف آباد♡|🕊⚘️↷ https://eitaa.com/k2500sh
📖عنوان خاطره: الگوی مناسب ✍️راوی:برادر شهید خودش را نسبت به ما می‌دانست. کارها و رفت و آمد‌های ما را زیر نظر می‌گرفت و کنترل می‌کرد. وقتی از بر می‌گشتم، از ما می‌پرسید که چکار کردیم و درس‌های‌مان در چه وضعی است. علاوه بر این چون خودش مقید به انجام فرائض دینی بود، به ما نیز توصیه می‌کرد که در ادای آن‌ها غفلت و کوتاهی نکنیم. روی این موضوع حساس بود که ما از مسیر درست منحرف نشویم و به همین خاطر هراز گاهی ما را همراه خودش به جلسات مذهبی و کلاس‌های قر‌آنی می‌برد تا ما هم از این محافل کسب فیض کنیم. آری از همان کودکی اخلاق و رفتارش برای ما الگو بود. 🌷سردار شهید حیدرعلی ملکی🌷 |فرمانده گردان پیاده لشکر8 نجف‌اشرف| |♡کنگره سرداران و۲۵۰۰شهیدنجف آباد♡|🕊⚘️↷ https://eitaa.com/k2500sh
📖عنوان خاطره: اهل مطالعه بود ✍️راوی:برادر شهید اوقات فراغت خود را به می‌گذراند و در این بین علاقه‌اش بیشتر به کتاب‌های انقلابی بود. بعد از مطالعه، کتاب‌ها را به دوستان یا همکلاسی‌هایش می‌بخشید تا آن‌ها هم بهره ببرند و استفاده کنند. یادم است یک بار به خانه‌مان ریختند و دنبال کتاب‌های ایشان گشتند، اما به لطف خدا بعد از تفتیش چیزی پیدا نکردند و بدون اینکه چیزی عایدشان شود، از آن‌جا رفتند؛ چون حیدرعلی کتاب‌هایش را داخل طویله پنهان کرده بود. 🌷سردار شهید حیدرعلی ملکی🌷 |فرمانده گردان پیاده لشکر8 نجف‌اشرف| |♡کنگره سرداران و۲۵۰۰شهیدنجف آباد♡|🕊⚘️↷ https://eitaa.com/k2500sh