#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
از نمکدان لبت شهد و شکر می ریزد
از تجلی رخت شمس و قمر می ریزد
دست نقاش ازل با تو چه کرده است که از
جز جز وجنات تو هنر می ریزد
لولو فاطمی حیدری مصطفوی
آسمان پیش قدمهات گهر می ریزد
هیچ کس را هنر درک مقامات تو نیست
ملک وحی همین جاست که پر می ریزد
عید قربان شده آقا تو فقط لب تر کن
تا ببینی که سر چند نفر می ریزد
جمل از هیبت جنگاوری ات می لرزد
با اشارات نگاهت تن و سر می ریزد
می رسد ارث پدر بر پسرانش آری
کربلا هم عسل از لعل پسر می ریزد
از زمانی که خراب تو شدم آبادم
حسنی ام من و از هر دو جهان آزادم
نام ما را بنویسید غلامان حسن
سینه چاکان حسن، دست به دامان حسن
از سر ما نرود مستی عشقش هرگز
از شرابی که ازل ریخت به پیمانه حسن
هر که یکبار فقط خلق نکویش بیند
می شود تا ابدالدهر مسلمان حسن
ماه مهمانی حق منحصرا یک ماه است
سالیانه است ولی سفره احسان حسن
نان به سگ میدهد از لطف، خداوند کرم
تا ابد هر چه کریم است به قربان حسن
عالمی گوش به فرمان حسین است ولی
خود ارباب بود گوش به فرمان حسن
می رسد عاقبت آن روز که گوید شاعر:
نام ما را بنویسید به ایوان حسن
#احسان_تبریزیان
🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷
@k_madahan_esf
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#امام_حسن_علیهالسلام
🌙 مشکل وزنی!
این حسن کیست که عالم همه خمخانهی اوست
هرچه مِی در دو جهان است به پیمانهی اوست
در جهان حُسنی اگر هست، به یُمن حسن است
در صفا صلحی اگر هست، به شکرانهی اوست
این حسن کیست که دربان حریمش عشق است
عقل، بیواسطه مسکین درِ خانهی اوست
عقل و تدبیر به هنگامهی او مجنونند
عشق وقتش برسد عاقل و فرزانهی اوست
این حسن کیست که جبریل امین سوختهبال
میپرد گِرد در و بامش و پروانهی اوست
بخشش و فضل و کرامت یکی از اوصافش
عدل و انصاف از اوصاف جداگانهی اوست
این حسن کیست که آقای جوانان بهشت
هم خود اوست و هم دلبر جانانهی اوست
این حسن کیست که آن نوگل شمشیر به دست
کز عسل آمده شیرینتر، دُردانهی اوست
این حسن کیست که با صلح به جنگ آمده است
این حسن کیست که این شیوهی رندانهی اوست
پیر فرزانهی ما، رهبر عاشقپرور
شب شعرش، شب میلاد کریمانهی اوست
"این حسین کیست" کمی مشکل وزنی دارد!
این حسن کیست که عالم همه دیوانهی اوست
#مهدی_جهاندار
🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷
@k_madahan_esf
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
شیرینی نام تو که درکام من افتاد
شهد عسل و طعم رطب از دهن افتاد
از پیکر گلپوش غزل پیرهن افتاد
تا قرعه در این شعر به نام حسن افتاد
این شعر متنتن پُرِ الله شد امشب
در بیت علی حوض پر از ماه شد امشب
ماهی به جهان سر زده زیباتر از این ؟ نه
نوشیده کسی آب گوارا تر از این؟ نه
هر چار فلک دیده مسیحاتر از این؟ نه
دنیا به خودش دیده شکیباتر از این ؟ نه
شکرانه ی میلاد تو در روزه نگنجد
این بحر همان است که در کوزه نگنجد
امشب که وزید از طرف عرش شمیمی
بی تاب دلم رفته به دنبال نسیمی
دنبال مسیحایی و دنبال کلیمی
افتاده عنان غزلم دست کریمی
آیات غریبی است شکوه حسنی را
من عاشقم این سوره ی مکّی مدنی را
حُسنش همه جا نُقل محافل شده امشب
"یارب بحسن" ذکر نوافل شده امشب
قرآن غریبی است که نازل شده امشب
از ماه بپرسید که کامل شده امشب
ازروی گلش خانه ی زهرا شده گلشن
ای نیمه ی ماه رمضان چشم تو روشن
حُسنی متولد شده در حصن حصینی
بر خاک رسیده قدم عرش نشینی
به به چه جلال و جبروتی چه جبینی
اَلعِزّةُ لِله چه نقشی چه نگینی
نازل شده بر خلق عجب خیرکثیری
ُای شعر برقص آ...چه مراعات نظیری
حق ریخته در میکده ی چشم تو مستی
پیدا شده از مستی چشمان تو هستی
بی حوصله ای شیعه ی حیدر چه نشستی؟
دامان کریم است بچسبید دو دستی
والله که یک عمر به جایی نرسیده است
هرکس مزه ی عشق حسن را نچشیده است
چشم تو شرابی است که میخانه پسند است
این بادة نابی است که پیمانه پسند است
زنجیر سر زلف تو دیوانه پسند است
تنها نه فقط دوست که بیگانه پسند است
ای کاش که بی عشق تو معنا نشوم من
از جمع شهیدان تو منها نشوم من
واللیلِ اذا عسعسَ از موی تو گفته است
والصّبح تنفّس ، غزل روی تو گفته است
حافظ چقَدر ازشب گیسوی تو گفته است
گل کرده اگر شعر من از بوی تو گفته است
تنها نه غزل راه خیال تو گرفته است
جبریل هم امشب پر شال تو گرفته است
در حُسن ، تو یی مثل خداوند وحیدا
روی تو بهشتی است که وَعداً و وعیدا
محًتاج نگاه تو شقیّاً وسعیدا
مَن مات علی حبّ تو قد مات شهیدا
ای ماه تو را یک شب اگر بدر ببیند
باید همه شب خواب شب قدر ببیند
روز و شب ما بسته به لا و نعم توست
ماه رمضان هم سر خوان کرم توست
ما را غم خود نیست که اینگونه غم توست
با این همه دل های محبان حرم توست
درسینه ی ما گوهر ما بودی از اوّل
تنها غزل ناب خدا بودی از اوّل
یک عمر به این خلق دغل ساخته ای تو
با لشکری از حدّ اقل ساخته ای تو
بر سفره ای از زهر و عسل ساخته ای تو
با عوعوی سگ های جمل ساخته ای تو
شمشیر تو هرچند که گاهی به نیام است
تردید نداریم که صلح تو قیام است
دنیا غم اندوخته مخصوص حسن بود
عمری دل افروخته مخصوص حسن بود
طشت و جگر سوخته مخصوص حسن بود
تابوت به تن دوخته مخصوص حسن بود
روزی که ندا می رسد این الرجبیون
ما گوش به زنگیم که این الحسنیون
#عباس_شاه_زیدی
🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷
@k_madahan_esf
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
بی خادم و بارگاه، شاه کرم است
خاکیست مزار او ولی محترم است
میخواسته زائر حسینش باشیم
این است دلیل اینکه او بی حرم است
از خوان کریم آب و نان میگیرم
با بردن نام او توان میگیرم
من روزی اربعین هرسالم را
در نیمهی ماه رمضان میگیرم
#علی_سلیمیان
🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷
@k_madahan_esf