#تبیین
#دوران_خفقان
🔰 تراشیدن ریش
🔸رفته بود از عطاری سر کوچه چیزی بخرد. توی راه #روضهخوان محل را دیده بود که یک دستمال دور سرش بسته دوان دوان برگشت و به پدرش گفت: بابا، شیخ کاظم یک دستمال دور سرش پیچیده دندان درد گرفته!!
پدر سرش را انداخت پایین و اشک توی چشمانش جمع شد.
🔹دختر مانده بود چه گفته که این طور پدر را ناراحت کرده.
▪️نه دخترم، شیخ در خانه همسایه روضهخوانده، برای همین ریشش را تراشیدهاند. حالا هم برای اینکه کسی نفهمد،دستمال دور سرش بسته است.
🔻 کار آژانهای رضاخان میرپنج بود. با هر کسی که #روضه می خواند. بعد از اینکه با مشت و لگد از او پذیرایی میکردند، ریشش را میتراشیدند تا خجالت بکشد و دور روضهخوانی را خط بکشد.
📚 کتاب قندانهای همیشه پر «چهل روایت کوتاه از مقاومت مردم مقابل قانون ممنوعیت روضه و عزاداری در عصر رضاخان»
🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷
@k_madahan_esf