✅#خاطرات_شهدا 🌹🕊 شهید حاج_قاسم سلیمانی تکفیری ها رسیده بودند نزدیک حرم حضرت زینب (س)؛ آنقدر که تیرهای کلاش به در و دیوار حرم می خورد. 💔 حاج قاسم تاب نداشت ببیند حرم حضرت زینب س در خطر باشد. خودش کلاش به دست گرفت و آمد پا به پای بچه ها از حرم دفاع کرد. آنقدر ایستاد تا تیر خورد به دستش. هر چه اصرار کردیم برنگشت عقب. با همان دست مجروح، کنار بچه ها و حضرت زینب (س) ایستاد. 📚 کتاب‌سلیمانی‌عزیز ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╰⊱☘⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱❤️≺

🔹یک بار حاج قاسم و دخترش زینب همراه هم رفته بودند حرم حضرت زینب (س) برای زیارت. درگیری‌ها زیاد شد و به اوج رسید. حاجی گفت: «همه محافظ‌ هایی که همراه من هستن، وایسن از حرم دفاع کنن.» هر چه به ایشان گفتند که خطرناک است، گوش نداد و ایستاد به نماز. 🔹هر بار که می‌آمدند و درخواست می‌کردند: «حاجی بیا بریم…!» او با آرامش می‌گفت: «دارم نماز می خونم، نمیام. هیچ اتفاقی نمی افته لوسترهای حرم به شدت تکان می‌خوردند؛ اما حاجی با صلابت و آرامش خاصی ایستاده بود به نماز. 🔹تنها چیزی که حاجی از آن می‌ترسید و خیلی مراقب بود، اعمالش در مقابل خدا بود. او تنها از خدا می‌ترسید. #خاطرات_شهدا #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷هدیه‌به‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات.. اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم 🟪🟥🟩🟨 الّلهُـــــمَّ صَــلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــدٍ و عَجّل فَرَجَهــــم 🟨🟩🟥🟪

💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ #خاطرات_شهدا🕊 🍃محمودرضا از دخترش دل نکنده بود و خیلی از شب‌ها که باهم درد دل می‌کردیم مدام از دخترش کوثر می‌گفت؛ با تمام وجود آنجا کار می‌کرد اما فکرش در ایران بود؛ گوشی ایشان همیشه روشن بود و هرگز خط ایران را خاموش نمی‌کرد. 🍃حسین(شهید بیضایی) همیشه ارتباطش را با کوثر حفظ می‌کرد و در آخرین روزهایی که به عملیاتی رفته بود در فاصله حدودا ده متری که دشمن آن نقطه را میزد، می‌خواست بدود که یک لحظه به یاد کوثر افتاد، لحظه‌ای درنگ نمود و دوباره شروع به دویدن کرد. ✍راوی:آقای سهیل کریمی #شهید_محمودرضا_بیضایی #رفیق‌آسمونـےمن♥️ 🟪🟥🟩🟨 الّلهُـــــمَّ صَــلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــدٍ و عَجّل فَرَجَهــــم 🟨🟩🟥🟪

💌 #خاطرات_شهدا ▫️در حال حرکت به سمت سوریه موقع اذان مغرب و عشا به هم رزمانش گفته بود که به راننده بگن بایسته. بعد راننده‌ی اتوبوس گفت الان جایی برا نماز خوندن پیدا نمیشه و نیم ساعت بعد به مقصد می‌رسیم و شهید شالیکار در جواب به آنها گفت من یک سال مراقبت کردم نماز اول وقتم را از دست ندهم، شما باعث شدین که من نماز اول وقتمو از دست دادم. ▫️خیلی ناراحت و نگران بود و سرش را به شیشه ی اتوبوس خم کرد و اشک از چشم هایش جاری شد از اینکه نماز اول وقت رو بعد از یک سال از دست داده بود و این خاطره ی شهید شالیکار خیلی جالب و تأثیر گذار بود. شهیدمدافع‌حرم #حاج_محمد_شالیکار 🌷هدیه‌به‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات.. اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم ╔═🍃🌺🍃══════╗ 🕋الّلهُـــــمَّ صَــلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــدٍ و عَجّل فَرَجَهــــم ╚══════🍃🌺🍃═╝

💌 #خاطرات_شهدا نماز جماعت خیلی براش مهم بود. هروقتی که خونه بود، برای نماز به مسجد میرفت. چه نماز ظهر و چه نماز مغرب.گاهی اوقات که بیرون بودیم و اذان میشد، به اولین مسجدی که میرسیدیم،وماشین رو نگه میداشت؛ باهم برای نماز جماعت میرفتیم. خیلی مساجد تو شهر هست که من رو یاد اون روزا میندازه. 🎙به روایت: همسر شهید 🌷شهیدمدافع‌حرم #سید_رضا_طاهر یادشهداباذکرصلوات اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🍃🌸صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🍃🌸

💌#خاطرات_شهدا 🌕شهید مدافع‌حرم #عبدالله_اسکندری ♨️دوران دفاع مقدس 🌻سردار اسکندری هميشه يک دلواپسی داشت كه از دوستان شهيدشان جامانده است. در مدت حضورش در دفاع‌مقدس، من و مادر شهيد در ستاد پشتيبانی جنگ فعاليت داشتيم. مادر ايشان خيلی فعال بودند؛ از پختن نان بگيريد تا بافتن پليور برای رزمندگان اسلام؛ هر آنچه در توان داشتيم، انجام می‌داديم. 🌻سردار عبدالله اسکندری به مدت ۸۴ماه در جنگ و جبهه حضور داشت که در اين مدت ۹بار مجروح شدند و ۲۵درصد جانبازی داشتند. او همرزم سردار جاويدالاثر حاج احمد متوسليان بود.

📌اخلاق شهدایی... 🔸به غیبت ڪردن خیلی حساس بود؛ میگفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید، برای هر غیبت یڪ سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید 🔹شب این سنگ ها را بشمارید، این طوری تعداد غیبتها یادمان نمیرود و سعی میڪنیم تعداد سنگ ها را ڪم ڪنیم. #شهید_علی‌اکبر_جوادی #خاطرات_شهدا #سیره‌ی_شهدا 🍃🌸صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🍃🌸

💢 #خاطرات_شهدا 🥀سردار شهید ابراهیم محمد‌حسن‌نیا 🗓متولد ۱۳۳۸ شهرستان #بابل 🖇مسئولیت ها: فرمانده بسیج شهرستان بابل، از فرماندهی نبرد در غائله ی گنبد و کردستان، جانشین گشت و شناسایی واحد اطلاعات و عمليات، مسئول گروه ضربت لشکر۲۵ کربلا و... ✍روایت پدر شهید: وقتی تنها دخترش به دنیا اومد؛ رفقاش بهش گفتن: انقدر بچه ات رو دوس داری، چطوری میخوای بری جبهه؟! گفت:«اول خــــــدا؛ بعد ولایت فقیه و امر خدا؛ بچه م رو هم این دو نگه می‌دارند. 🥀سرانجام در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۶۲ منطقه جفیر با اصابت گلوله مستقیم دشمن به شهادت رسید. ✅ #مازندران

💢 #خاطرات_شهدا 💠شهیدی که در چهار سالگی از دستان آیت الله مطهری، کتاب هدیه گرفت... 🥀طلبه و مداح شهید محمد(رضا) صبح زاهدی پهمدانی 🔹متولد شهرستان تنکابن که (۱۶ خرداد ۱۳۶۵) در مریوان به شهادت رسید. #سالگرد_شهادت ✍روایت پدر شهید: روزی در مسجد امین لنگرود مراسمی بود. به دنبال پسر خردسالم که #۴_ساله بود، آمدند. رفتیم و دیدیم که #شهید_مطهری ، به همراه آقازاده های آیت الله مرعشی و آیت الله گلپایگانی به آنجا آمده بودند. مسجد شلوغ شده بود و بیرون هم پر بود؛ پسرم را به جایگاه فرستادند برای مولودی خوانی. با این که میلاد امیرالمومنین«ع» بود، اما این پسر سرودی خواند که همه گریه کردند. بعد از اتمام سرود، آیت الله مطهری ایشان را بغل گرفت و ۱۸ جلد از کتاب های تالیف خودشان را کادو کردند و به پسر شهیدم هدیه دادند که هنوز در کتابخانه شهید موجود است. ✅ #مازندران

#خاطرات_شهدا #روحانی_شهید سید محمد موسوی ناجی احساس تکلیت: مادر روحانی شهید مدافع حرم گفت، من به او می گفتم پسرم همین جا درس می خوانی و همینجا بمان و به اسلام خدمت کن اما او مصمم می گفت افراد بزرگ سال هستند اینجا به تبلیغ دین بپردازند اما وظیفه منی که نعمت جوانی دارم این است که بری دفاع از اسلام وارد میدان بشوم. علاقه به اهل بیت(سلام الله): محمد علاقه بسیاری به مجالس امام حسین(ع) داشت او سه مجلس فاطمیون،زینبیون،حضرت ابوالفضل را راه اندازی کرده بود که در هرکدام فعالیت های مختلفی انجام می داد . خصوصیات اخلاقی شهید: محمد با اینکه پسر مذهبی بود اما در عین حال پسر خنده روی هم بود، از سن 12سالگی در پایگاه های بسیج فعالیت می کرد او بزرگ شده در مکتب هیئت های مذهبی بود،در زمینه مداحی و آموزش قرآن هم بسیار فعال بود. #سالروز_شهادت 🇮🇷