حرمله بار دگر دستش به خون آلوده شد
لالهای دیگر ز باغ رهبرم پژمرده شد
باز هم آمد خبر سردار در خونش تپید
از دو دیده در فراقش اشک خونین میچکید
بعد ابراهیم و اسماعیل و قاسم شد فدا
شـــیرِ میدان نبرد ، فرمانـدهی حزب خـدا
در ره آزادگی و پایمردی شد شهـید
سید مظلومِ لبنان،این علمدار رشید
گرچه در خون خودش غلطید نوری از خدا جــاودانه گشت یاد و نام او در قلبها
روی آرامش نخواهد دید صَیهون بی گمان
بسته خواهد شد بزودی دفتر شمر زمان
عاقبت این شَرِّ مطلق، این سگ هار پلید
با خودش بر قَعر دوزخ میبرد نظم جدید
#عباس_روستایی
#حزب_الله_زنده_است