eitaa logo
کرانه عشق امام حسین(ع)
3.1هزار دنبال‌کننده
30.2هزار عکس
24.7هزار ویدیو
160 فایل
سلام عشق شهید است 🌹🌱 وارباب عشق حسین(ع)❤️☘ و وادی عشاق کربلا...🌴 جایی که ارباب عشق سربه یادی دهد تا اسرارعشاق را بازگو کندکه برای عشاق راهی جز کربلا گذاشتن نیست ☘ لینک کانال: @ka_amamhosein
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت رقیه (ع) امام حسین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان ⬅️می گن رقیه سه ساله زهرای کربلا بوده،اینقدر گریه کرد،این گریه قیامتی به پا کرد،آخه از مادرش یاد گرفته،امشب شب ناله است،شب زمزمه است،اومدی برا کسی گریه کنی،که هیچکی به اندازه ی این خانم،واسه حسین گریه نکرده، مرام و عقیده و راهش هم به مادرش زهرا می ره،شنیده بود مادرش تو مدینه هرچی خطبه خوند،بین در و دیوار رفت،تو کوچه های مدینه اومد؛نتونست رو دل این نانجیب ها اثر بذاره،آخرسر اومد تو بیابونها شروع کرد گریه کردن،آی اونهایی که می گن این گریه ها الکیه،گوش بدن،اونایی که می گن بسه چقدر گریه می کنید،دیدید بعضی ها می گن دوباره محرم اومد،این ها گریه هاشون شروع شد،خسته نشدید،هرسال گریه می کنید،ما گریه مون رو از رقیه یاد گرفتیم،آخه می گن این دختر اینقدر گریه می کرد،تا آخرش به آقاش رسید،به امامش رسید،ماهم اینقدر گریه می کنیم،ایشاءالله یه روز آقامون بیاد،حالا دلها آمده شد😭 بریم در خونه ی این خانم سه ساله،گریه ای که خانم رقیه کرد،گریه ی ضعف نبود،گریه،گریه ای بود که همه بفهمند،ظالم کیه،ظلم کیه،گریه کرد که برو ببین الان اثری از دارالاماره،اثری از کاخ یزید نیست،فقط برو ببین تو این شهر برای دخترسه ساله حسین چه حرمی درست کردن،چقدر جلال داره،چقدر جبروت داره،حالا با ابی عبدالله کار داری. آقا رو به نازدانه اش قسم بده. اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، 😭 اگه کربلا میخواهی. بگو حسین جان. تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم. امشب دیگه دست خالی ردمون نکن.. 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭 چه بلایی سرت آوردن...بابا. 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم..😭. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده.. اما میخام بگم. بابای خوبم...😭 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن. اما به منم تازیانه زدن 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر کسانی که بین من وشما بودند حالا جایشان بین من وشما خالیست پدران ومادران که از دنیا رفتند فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) همه اموات فیض ببرند فقط یک لحظه رایاد کنیم آن لحظه ای که آقا عبدالله نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. انشاالله داغ برادر نبینی چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسن(ع) پیامبر اسلام( ص) احمد بهزادی بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ ⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله 🔸دلی پر ز تب و پر از غم 🔸نه طبیب ونه دعوایی 🔸چه کند غریب و بی کس 🔸که ندارد آشنایی حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر منقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم حسین جان بیاید برادر چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادرش خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر 🔸مکن گریه ز مرگم ای برادر 🔸مریز از دیدگان اشکت چه گوهر ⏪گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار ..امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن هستند اخ مرا باشدپرستاران بسیار اما حسین جان پرستار تو یک زینب آن هم گرفتار پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭 زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین یا حسین یا حسین یا حسین درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را دیدکه انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید یزید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپر..من 🔸سرش بریده ای با دو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است ⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیامبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این جوان فیض ببرد ایام رحلت پیامبر اسلام (ص) است گریزی هم در این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند ⏪ای عاشقان مدینه، بیاید دست‌جمع برویم عیادت پیامبر. امیرالمؤمنین کنار بستر رسول الله نشسته اشک می‌ریزه، زهرای اطهر اشک می‌ریزه، یک وقت در باز شد، امام حسن و امام حسین با دیده گریان وارد خانه، خودشان رو روی سینه پیامبر، امیرالمؤمنین خواستند ایشان رو از روی سینه پیامبر بلند کنند (دستور اینه که سینه محتضر سنگین نباشه)، پیامبر چشم باز کرد و فرمود: علی جان؛ بگذار آنها رو ببویم و آخرین توشه رو از دیدار آنها بگیرم. علی جان؛ حسن و حسینم بعد از من ستم‌ها خواهند دید، سه مرتبه فرمود: خدا لعنت کند کسانی را که به این دو تن ظلم کنند. یا رسول الله؛ لحظات آخر سینه‌ات سنگین شد، چشمت رو باز کردی، حسنین رو دیدی که خودشان رو روی سینه‌ات انداختند؛ اما به قربان آن حسینی که دید سینه‌اش سنگینی می‌کنه، تا چشم باز کرد، و الشمر جالس علی صدره… الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/5/26
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت زینب (س) به خرابه شام بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی‌بی جان. وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار.. یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه. صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی.. صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم.. آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه.. هر روضه ای رو بخونی نام بی‌بی زینب میاد.. بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه.. پاره های جگر برادر حسنُ میبینه.. توو گودی قتلگاه زینبه.. علقمه زینبه.. اسیری زینبه.. خرابه شام زینبه.. 🖤(آخ میون همه دلها امان از دل زینب2)2 اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به خرابه شام این هم باشد بهره همه اموات دلتو ببرم خرابه شام در شهر شام زینب چه دیدند عزاداران ببیند نازنین سر بریده برادرش حسین یا حسین یا حسین یا حسین اما همین خواهر در مجلس بزم یزید یک صحنه ای را دیدند که انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید خانم زینب دران مجلس بزم یزید.. زینب دید یزید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه خدا کنه برای هیچ خواهری چنین مصیبتی را نیاره 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن 🔸سرش بریده ای بادو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است ⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد حسین آرام جانم...حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسن عسکری (ع) روضه حضرت رقیه (س) شهادت بسم‌الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه” 🔸تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن 🔸کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز 🔸ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن 🔸زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست 🔸زود کردی جامه ی ماتم به بر یابن الحسن 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن 🔸قرنها فریاد زهرا مادرت آید بگوش 🔸از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن 🔸یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا؟ 🔸تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن 🔸قرنها چشم تو گریان است بر جدت حسین 🔸لحظه لحظه ریختی اشک از بصر یابن الحسن ⬅️آجرک الله یا صاحب الزمان! ….شب شهادتِ بابای مظلومش،هرجا نشستی صداش بزن:یابن الحسن…اللهم عجل لولیک الفرج حسن جان …. حسن جان … قربونِ غریبیت برم آقا … زائر کم داره ، امشب درسته شبِ تاج گذاری امامِ زمانِ ، ولی از ادب دورِ وقتی حجت ابن الحسن امشب چشمانش اشک باره ما شادی کنیم ، ما خوشحالیم ولی شادیمون رو فردا بروز میدیم ” امشب خدا یه فرصتی داده برا بابات گریه کنیم … بهت تسلیت بگیم آقا … مجلسِ ختم منعقد است به نامِ نامیِ امامِ عسکری … آقا ، بینِ ما اینطور رسمِ مجلسِ ختمِ پدر ، اگه پسر زنده باشه دمِ در می ایسته … همه بهش سر سلامتی میگن ، تسلیت میگن … خدا بهتون صبر بده ، غم نبینید … صاحب عزا هم تشکر میکنه میگه خوش اومدی زحمت کشیدید … آقا ما انتظارِ تشکر نداریم اما اومدیم امشب بهت تسلیت بگیم …اونایی که اربعین امسال روزیتون نشد برید حرمش … این آقا موسس و بنیانگذارِ سفرِ اربعینِ یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اقاجان ما امشب با مهدیت هم ناله شدیم برای شما عزاداری کردیم ما روهم امشب زائرِ خودت حساب کن … دلم برایِ سامرا تنگ شده … آقا حرمت داره آباد میشه الحمدالله … اون روزی که گنبدت رو خراب کردن با خودم گفتم ای کاش خونۀ ما خراب میشد … به به چه گنبدِ زیبایی رونمایی شده … اما حرمِ حسنِ فاطمه هنوز ساخته نشده حسن جان ⏪روضه بخونم،معطلت نکنم،میگم:یا صاحب الزمان! شما لحظه های آخر سر بابات رو بغل کردی* جا دارد از برای تو گِریند روز و شب جنّ و ملک، زمین و زمان، حوری و پری *چرا گریه کنند؟ گریه داره فرزند خردسال جون دادن باباشو ببینه؛گریه داره. بگم:یا صاحب الزمان! سر بابا رو بغل کردی؟آری، سر بابا رو به سینه چسباندی."ببرمت یه جایی،نشون بده اهل ناله ای" اما دیگه سر بابات زخم نبود آقا،دیگه سر بابات خونی و خاکی نبود آقا"چی میخوام بگم؟کجا مگه رفتم؟"دیگه سربابات محاسنش خضاب به خون نبود"اگه ناله زدی میگم،ناله ی شب شهادتی میخوام"یا صاحب الزمان! سربابات رو بغل کردی،اما دیگه رگ هاش بریده نبود. قربون اون دختری که نیمه شب سر رو بغل کرد"بریم سراغ روضه ی این دختر، من مطمئنم امام زمانم میخواد برا عمه اش گریه کنه بابا! مگه نگفتی بر می گردم؟ بیا میخوام دورت بگردم عمه رو خیلی خسته کردم *یا صاحب الزمان!شما سر باباتون رو برداشتید،رو پا گذاشتید،اما سری که به بدن وصل بود،خود بابا کمک کرد لحظه ی آخر تو دامن شما،اما قربون دستای زخمی ِ این دختر برم، اون باباهایی که دختر دارن برن یه شب امتحان کنند، خودت رو کنار دخترت بزن به خواب، ببین بچه ات خودش میخواد سرت رو برداره،"اهل کنایه حرف من رو بگیرن" سر سنگین ِ، دختر سه ساله دستاش کوچیکه، نمیتونه تنهایی سر رو برداره، نمیدونم چه بلایی سر این سر آورده بودن، تنهایی سر رو بغل کرد،به سینه اش چسبوند،"فَوَضَعَت فمِها علی فمِه الشریف" لباش رو روی لبای باباش گذاشت،حسین.....ای تشنه لب،حسین....* دو نگاهی که داشتم همه عُمر،تا قیامت نرفته از یادم نگه اولی که دل بردی، نگه آخری که جان دادم حسین آرام جانم..حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شهید (چهلم) 🌹🌹🌹🌹🌹 ترکیبی از شهید حسن نصرالله سردار رشید اسلام نیلفروشان و شهدای مقاومت اربعین حسینی بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔸از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟ 🔸آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟ 🔸سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است 🔸در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟ ⬅️عزیزان چهل روز از شهادت سید حسن نصرالله و سردار رشید اسلام نیلفروشان گذشت اما داغ ها همچنان به دل ماست اما سید حسن هنگامی که از تلویزیون و رسانه انگشتر شما، تنها اثر باقی‌مانده از شما را دیدم جگرما آتش گرفت و گفتم خدایا حکایت این انگشترها تمامی ندارد؛ انگشتر حاج‌قاسم را در بغداد، انگشتر سید ابراهیم را در ورزقان و حال این انگشتر را در ضاحیه پیدا کردیم. خدایا چقدر سخت است امسال چه سال سخت و تلخی برایمان است؛ چقدر خبر دردناک شنیدیم؛ در بهار سید ابراهیم رئیسی، در تابستان اسماعیل هنیه و در پاییز سید حسن نصرالله و سردار رشید اسلام نیلفروشان و شهادت"سید هاشم صفی الدین وبعد هم شهادت سردار جبهه مقاومت یحیی السنوار اما عزیزان در فیلم گرفته شده ازبدن پاک این شهید مشخص است که یک انگشت دست این شهید قطع شده که به یاد انگشت قطع شده آقا اباعبدالله می افتیم انشالله همه شهدا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد عزیزان حالا روضه اربعین بخونم روح این شهدا فیض ببرد ⏪بیاد آن قافلة دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد حسین آرام جانم حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری_حضرت_ام_البنین(ع) به حضرت علی اکبر علیه السلام بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم اللهم‌صل‌علی‌فاطمة‌وابیها‌وبعلها‌وبنیها‌والسرالمستودع‌فیها‌بعددمااحاط‌بهی‌علمک اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جداکردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭 (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده (چرا گریه میکنید؟(امان امان) خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭 آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. یاد شهدا و امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه علی اکبر(ع) همه اموات فیض ببرند ⏪ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی اکبر دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بردرخیمه رسانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ╔═🍃🌺🍃══════╗ 🕋الّلهُـــــمَّ صَــلِّ عَلَی مُحَمَّــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــدٍ و عَجّل فَرَجَهــــم ╚══════🍃🌺🍃═╝
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام صادق (ع) به حضرت رقیه (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَیُّهَا الصَّادِقُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ♦️سلام من به مدینه به غربت صادق ♦️سلام من به بقیع و به تربت صادق ♦️سلام من به مدینه به آستان بقیع ♦️سلام من به بقیع و کبوتران بقیع ♦️سلام من به مزار معطر صادق ♦️که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع ♦️سلام من به شب ماه فاطمی بقیع ♦️سلام من به گل یاس هاشمی بقیع ⬅️ان شاءالله خدا قسمت و روزیتون کنه،اما من یه توصیه به خیلی از دوست ها و رفقا دارم، اگه مدینه قسمتت شد،دعا کنید روز برسید مدینه،کسی که نیمه های شب می رسه مدینه، بذار برات توصیفش کنم اون دل شب چه خبره،اون هایی که نرفتن ،همچین که اتوبوس وارد شهر مدینه شد،از دور قبة الخضراء رسول خدا پیداست، همه بلند می شن دست رو سینه میذارن،السلام علیک یا رسول الله،هنوز سلام گفتن زائر تموم نشده، همه دارن یه جوری نگاه میکنن،دارن دنبال یه گمشده میگردن،دنبال چی میگردی زائر مدینه؟میگن داریم ببینیم بقیع پیدا میشه یا نه،باید بگیم خیلی نگرد،تو همه ی مدینه یه جا تاریکه،اونم بقیعه، می خوام بیام مدینه کنج بقیع خیمه ی غم بپا کنم من زانو بغل بگیرم تنگ غروب مادرم رو صدا کنم من ای مهربونم،تازه جوونم مجلس امام صادق علیه السلام ناخداگاه میره به سمت روضه ی مادرش، خود امام صادق این طور بوده،ما پیرو این آقاییم، مگه نگفت: شیعتنا خلقو من فاضل طینتنا ،مگه ما از زیادی گل اونها نیستیم،مگه نگفت: عجنوا به ماء محبتنا ،خود امام صادق این جوری بود، اومد پیش حضرت نشست،حضرت فرمودند،نبودید چند وقت ، سر درس غیبت داشتی،گفت:آقا جان اولاد دار شدم،دستم بند بود،حضرت گفت:خدا چی بهت داده،گفت:آقا جان دختر دار شدم،حضرت فرمود:خدا رحمتش رو بر تو نازل کرده،اسم دخترت رو چی گذاشتی؟خوشحال با غرور گفت:آقا چه اسمی بهتر از اسم مادر شما زهرا، تا گفت:اسمش رو فاطمه گذاشتم، دیدن حضرت رفت تو هم،ناراحت شد،گریه کرد،گفت:آقا چرا گریه میکنی،من حرف بدی نزدم، آقا فرمود:مواظب باش بهش بی احترامی نکنی. خود امام صادق فرمود:خدا رحمت کنه شیعه ای که برای مادر ما بلند گریه کنه، من دوجمله روضه بخونم حرفم تمام،خونه رو آتیش زدن،نیمه ی شب،عموم روایات میگن، حدود هفتاد سال سن حضرت بوده، به ابوالائمه به شیخ الائمه معروف بوده، من یه سئوال میکنم ازت،یه پیرمرد تو خیابون ببینی،حتی اگه نسبت هم نداشته باشی، همچین که ببینی که موی سفید داره احترامش میکنی،می ری دستش رو میگیری از خیابون ردش میکنی،مراقبشی،امام صادق ما،امامی که با اون سن بالا ،نمی دونم چه جوری بگم،همین یه جمله میکشه،نانجیب خودش سوار بر اسب، امام رو پا برهنه و پیاده تو کوچه های مدینه،نذاشت امام لباس بپوشه،بدون عمامه، آی شیعه ها ،امام تون رو با سر برهنه از خونه بردن،میان در خونه ات ببرنت،مراعات میکنی میگی زن و بچه ات نفهمن،بردن امام رو به قصر اون ملعون بی حیا، همه شنیدید سه بار منصور بی حیا شمشیر بلند کرد،اما هر سه باز شمشیرش رو انداخت زمین،وقتی ازش سئوال کردن چرا نزدی،چرا کار رو تموم نکردی، گفت:هر سه بار پیغمبر رو دیدم،ایستاده جلوم غضب کرده میگه بنداز شمشیرت رو، به دست و پای امام صادق افتاد، به آقا گفت:هرحاجتی داری،از من طلب کن،پیغمبر یه جوری من رو نگاه کرده من میترسم،گفت:من از تو هیچ چیز نمی خوام،فقط من رو زود برگردون به خونم،آخه زن و بچه ام وحشت کردن،الان منتظر من هستن،آدم حواسش به زن و بچه خودشه یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما دلم می خواهد گریزی هم داشته باشم به روضه حضرت رقیه (س) میگن رقیه نیمه ی شب صدا زد عمه ، دلم برا بابام تنگ شده ... یه وقت دیدن جلو خرابه شلوغه ... سر بریده ی حسین ... اما این دختر سرو بغل گرفت ؛ صدا زد "مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی" بابا کدوم نانجیبی چوب به لبات زده؟!! بابا کدوم نانجیبی رگهای گردنت و بریده .. حسین . اما جمله آخر التماس دعا 🔸خرابه بودوشب وسینه ای که پر درد است 🔸به عکس روز گذشته هواعجب سرد است 🔸ستاره ها همه از حال من خبر دارن 🔸به قلب کوچک من آسمانی از درد است 🔸به پیش ضربت دشمن سپر برایم شد 🔸قسم به جان عمویم که عمه ام مرد است علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🍃🌸صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🍃🌸
🌹# ولادت حضرت معصومه س 🌹 کربلا 🌹 🌹 امیر کرمانشاهی 🌹🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 شیخ می‌آید حرم گمراه می‌آید حرم با تمام زائرانش راه می‌آید حرم هیچ فرقی نیست بین زائرانش چون‌که هم بنده می‌آید حرم، هم شاه می‌آید حرم لحظه ای خالی نمی‌ماند، اگر دقت کنیم روزها خورشید و شب ها ماه می‌آید حرم خوش به حال شاعری که ساکن شهر قم است گاه می‌آید حرم، بیگاه می‌آید حرم جمله‌ها بر عکس دنیا می‌دهد اینجا جواب کوه از شوق زیارت کاه می‌آید حرم گرچه در ظاهر بدی قصد زیارت کرده است در حقیقت عارف باالله می‌آید حرم هر که می‌خواهد ببیند قطعه ای از عرش را راه خود را می‌کند کوتاه می‌آید حرم بعد منزل نیست چونکه این سفر روحانی است هرکسی هرجا بگوید: آه، می‌آید حرم .. *نَفَسُ المَهمومِ لِظُلمِنا تَسبیحٌ .. خودم رو با سینه زدن به قتلگاه میکشم سفارش امام رضاست برا تو آه میکشم آه .. حسین .. * گفته‌هایم جای خود، حس می‌کنم حتی خدا لابلای زائرانت گاه می‌آید حرم .. شاه و رعیت، مست و عارف، شیخ و گمراه و همه با تمام زائرانش راه می‌آید حرم .. *هوای حسین .. هوای حرم .. هوای شب جمعه زد به سرم بده صدقه .. به راه خدا .. بده شب جمعه تو‌ کربُبَلا حسین ... حسین ... صل الله عَلیک یا سَیدنا المَظلوم .. صلی الله علیک یا سیدنا العطشان .. دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم شود این حادثه تکرار خدارحم کند یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای یک سر و این همه آزار خدا رحم کند نیزه داران همه مستند نیفتی پایین حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند دست انداخت یکی پرده محمل را کَند جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند زنی از بام صدا زد که کدام است حسین نوبت من شده این بار خدارحم کند یک نفر گفت اگر بغض علی را داری سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند 🟢 🍃🌸صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🍃🌸
🏴🏴🏴🌹🌹🌹 دفتری امام رضا علیه السلام به سالگرد رئیس جمهور محترم آیت الله رئیسی بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يا أَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى، أَيُّهَا الرِّضا، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ. اجرو مزده شما برادران و خواهران با امام رضا علیه السلام انشاالله درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریضا انشاالله روضه امام رضا علیه السلام بخونم همه اموات فیض ببرند ⬅️اما آی کسانی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ... آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ... آی کسی که هر وقت گره به زندگیت افتاد صداش زدی یا امام رضا ع.. جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا... (یا امام رضاع)2 ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن.. خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ رو دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید... (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید...یا امام رضا(ع‌) خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی... ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ....فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست... ◀️ بگم یا امام رضا ...تو خراسان چه کردند با امام رضا.. امام رضا رو زهر دادن... اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره.... صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن... ( آقا جان چرا..) آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم... اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم... اما دل تو دلم نبود... هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم مثل مار گزیده ها بخودش می پیچه.. هی میگه (جگرم سوخت)3 ⬅️ (اباصلت میگه).....میگه دیدم آقا چشمش به دَره... چی میخوام بگم... میخوام بگم این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه.... امام رضا منتظره کی جوادش میاد... ⬆️ (اوج)اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا... به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ... آقا گرفتارم... به جوونیّه جوادت منم بهر امیدی اومدم ... امروز نزار دست خالی برگردم... ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطه خیلی شباهت به امام رضا داره.... پرسیدم آقا زاده شما کی هستی..... صدا زد اباصلت.... أنا حجة الله عليك ...من حوادالائمه ام....  ⬅️(سوز) میوهٔ دل امام رضا اومد... وارد حجره امام رضا شد.. امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد.... جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد... سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت (گریز) یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند ایام سالگرد شهادت رئیس جمهور محترم آیت الله رئیسی خادم امام رضا علیه السلام است چند جمله روضه هم دراین خصوص بخونیم روح شهید جمهور وهمراهان شهیدش فیض ببرنند ⏪اما مردم یک ساله خانواده سید ابراهیم رئیسی داغ دارند یک ساله جای خالی عزیزشان را احساس می کننداما یک جمله بگم به خدا قسم هیچ کس جای بابا رو برای انسان نمی گیرد کسی داغ بابا دیده باشه میدونه یتیمی خیلی سخته.. امروز همه مردم خوب ایران اسلامی آمدند در مجلس سالگرد شهادت رئیس جمهور محترم شرکت نمودند وعرض تسلیت گفتند خدمت خانواده محترم رئیس جمهور انشاالله روح این عزیز سفرکرده و همراهانش ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند روحشان برسر سفره اهل بیت علیه السلام مهمان بشه اما عزیزان نمی دونم خانواده محترم آیت الله رئیسی در سالگرد بابا امروز چه حالی داشتند فرزندان برادران مادر داغ دیده یک ساله که جای خالی عزیزشان رو می ببینند اما،عزیزان بگم روز سالگرد که میشه دختر میاد کنار قبر باباش، خواهر میاد کنار قبر برادرش دسته گل میارن عکس بابا رو میارن زیر بغلای خواهرا و دخترا رو میگیرن احترام میکنن و تسلا میدن ، عزاداری میکنن اما بمیرم برا یتیمان امام حسین علیه السلام که هر موقع بهانه بابا رو می گرفتند کتکشون میزنند حسین آرام جانم حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون دعا احمد بهزادی 🏴🏴🏴🌹🌹🌹🌹 1404/2/31 🍃🌸صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین🍃🌸
🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری حضرت رقیه سلام الله حضرت علی اصغر علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان می گن رقیه سه ساله زهرای کربلا بوده،اینقدر گریه کرد،این گریه قیامتی به پا کرد،آخه از مادرش یاد گرفته،امشب شب ناله است،شب زمزمه است،اومدی برا کسی گریه کنی،که هیچکی به اندازه ی این خانم،واسه حسین گریه نکرده، مرام و عقیده و راهش هم به مادرش زهرا می ره،شنیده بود مادرش تو مدینه هرچی خطبه خوند،بین در و دیوار رفت،تو کوچه های مدینه اومد؛نتونست رو دل این نانجیب ها اثر بذاره،آخرسر اومد تو بیابونها شروع کرد گریه کردن،آی اونهایی که می گن این گریه ها الکیه،گوش بدن،اونایی که می گن بسه چقدر گریه می کنید،دیدید بعضی ها می گن دوباره محرم اومد،این ها گریه هاشون شروع شد،خسته نشدید،هرسال گریه می کنید،ما گریه مون رو از رقیه یاد گرفتیم،آخه می گن این دختر اینقدر گریه می کرد،تا آخرش به آقاش رسید،به امامش رسید،ماهم اینقدر گریه می کنیم،ایشاءالله یه روز آقامون بیاد،حالا دلها آمده شد😭 بریم در خونه ی این خانم سه ساله،گریه ای که خانم رقیه کرد،گریه ی ضعف نبود،گریه،گریه ای بود که همه بفهمند،ظالم کیه،ظلم کیه،گریه کرد که برو ببین الان اثری از دارالاماره،اثری از کاخ یزید نیست،فقط برو ببین تو این شهر برای دخترسه ساله حسین چه حرمی درست کردن،چقدر جلال داره،چقدر جبروت داره،حالا با ابی عبدالله کار داری. آقا رو به نازدانه اش قسم بده. اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، 😭 اگه کربلا میخواهی. بگو حسین جان. تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم. امشب دیگه دست خالی ردمون نکن.. 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭 چه بلایی سرت آوردن...بابا. 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم..😭. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده.. اما میخام بگم. بابای خوبم...😭 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن. اما به منم تازیانه زدن 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام دلهای تان را از خرابه شام ببرم کربلا میگن ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت. اومد در مقابل دشمن ایستاد. علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد. صدا زد.. ای نانجیبها.. شما با من سر جنگ دارید.. اگه به من حسین رحم نمیکنید.. این طفل شش ماهه که کاری نکرده. یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید. ببینید. اگه بهش آب بدید میمیره. اگه آب هم ندید میمیره اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون بیایدببرید علی اصغرو سیرابش کنید. دشمن داره نگاه میکنه.میگن خیلی ها به گریه افتادن. ابی عبدالله داره حرف میزنه. شاید اینها دلشون بسوزه. یکدفعه دیدند. حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد.خدا لعنت کنه تورا حرمله مادرهای که درگوشه ای از این مجلش نشسته ای نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه. اگه بچه شش ماه دارین. الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه. اما جمله اخر ازهمه التماس دعا همه اموات فیض ببرند فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد. دید تیر سه شعبه. گوش تا گوش علی رو دریده. علی اصغر روی دستها بابا داره جان میده. خدایا. حالا جواب مادرش رو چی بگم. خدایا هیچ مردی شرمنده همسرش نشه. دیدند حسین هی چند قدم به سمت خیمه ها میره برمیگرده. 🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای 🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای 🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود 🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دفتری اما م حسن علیه السلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله احمد بهزادی بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ ⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشالا به پاره های جگر امام حسن حاجت روابشید یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله 🔸دلی پر زتب و پرازغم 🔸نه طبیب ونه دوایی 🔸چه کند غریب و بی کس 🔸که ندارد آشنایی ⏪حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم حسین جان بیاید برادر چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن مقلب شده این جا برداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر 🔸مکن گریه ز مرگم ای برادر 🔸مریز از دیدگان اشکت چه گوهر یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند 🔻گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن 🔻اخ مرا باشدپرستاران بسیار اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب.. زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین یا حسین یا حسین یا حسین درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید زینب در ان مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن 🔸سرش بریده ای بادو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری یا بقیه الله امام زمان .. 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است 🔻گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد اما بزار یک چند خط روضه از مادر سادات فاطمه زهرا سلام الله بخونم همه اموات فیض ببرند فرمود علی جان شبانه بدنمو غسل بده... علی جان شبانه بدنمو کفن کن... علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار.... 🖤 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده) میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید... میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی... بلند بلند داره گریه میکنه... پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ... آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید.... (سوز) صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما... اسماء فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما... آخ تو میبینی علی را زار و خسته... وای نمیبینی تو پهلوی شکسته.... الا لعنة الله علي القوم الظالمين دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1404/5/9