eitaa logo
🌹دختران مشکات 🌹
2.2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
41 فایل
دختران مشکات مدیر کانال👇 @yas1386 پویشی از جنس #دخترانه اینجا دختران میدان دار عرصه فرهنگی اند #جوان_نوجوان_بانوان_نشاط_امید_آینده_زندگی_طراوت #جهت_کپی باادمین هماهنگ وصحبت کنید 👆 #تبادل_تبلیغ 👇👇 @Tabligh_meshkat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر خوب خیلی خوشحالیم که قشنگترین روز رو براتون ساختیم 😍😊👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁 پاییز زیباست و خیلی‌ها به لذت‌ بردن از هوای شاعرانۀ پاییزی علاقه دارن صدای خش‌خش راه‌ رفتن روی برگ‌های پاییزی قشنگه و هر عابری از صدای خرد شدن برگ‌ها زیر پاش لذت می‌بره این‌ها همه زیباست؛ ولی اینکه من شبیه اون برگ‌ها باشم، اصلاً قشنگ نیست ⛅ دخترست و غرور بجایش👌 وقتی که در روایات این‌ همه از دختر تعریف شده، پس که غرور داشته باشه ... وقتی پیامبر می فرمودند دختر، روشنیِ چراغ خانه است 🔆 مهربان باش؛ لطیف و ساده باش، اما نگذار غرور زیبای دخترانه‌‌ات اسیر لذت‌های آنیِ هر کسی باشه 🌸 •••🍁🍁🍁🍁🍁••• ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ http://eitaa.com/joinchat/611057667Cde6fe6cd16 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا تا به حال به بهشتِ ثامن در صحن جمهوریِ علیه السلام رفتید؟؟؟؟؟؟ با ما همراه باشید و شک ندارم اول زیارتی که نصیبتون بشه، حتما به بهشت ثامن صحن جمهوری خواهید رفت 😊
💕پنج شنبه های شهدایی💕 💌 🔹 داستان زندگی سعید، قسمت 1⃣ سعید چندانی متولد ۱۳۶۰، در استان سیستان و بلوچستان و در منطقه سنی نشین بود که مذهب سنّی حَنَفی داشت. در سن ۱۲ سالگی در یک کارواش مشغول به کار بود. یک روز در کارواش برایش اتفاقی می افتد و لگن او آسیب شدیدی می بیند. بعد از مدتی او را برای عمل جراحی به بیمارستان می برند ولی متوجه می شوند که یک غدّه ی بدخیمی در بدن او وجود دارد 😔 سپس او را به تهران اعزام می کنند. ولی دکترهای تهران هم او را جواب کردند. و دیگر هیچ امیدی به زنده بودن او نبود ... •••🍁🍁🍁🍁🍁••• ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ http://eitaa.com/joinchat/611057667Cde6fe6cd16 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
🔹 داستان زندگی سعید، قسمت 2⃣ مادرش دائم با خودش میگفت باید این جسم نیمه جان را برسانم به امام رضا🔅 میگویند مرده را زنده می کند ☘ در دلش، اعتقاد داشت به خانواده ی پیامبر؛ به اهل بیت. و اِلّا که توسل و نذر در میان آن ها که اهل سنت بودند چندان رسم نبود. اما مادر در سال های پیش هم برای حال تب دار دخترش متوسل شده بود به حضرت ابوالفضل 👌 حتی بعضی مسیحی ها هم یک دل دارند که با حسین و ابوالفضل مصفا می شود. و یک پنجره فولاد که خیلی ها دخیل بستن به آن را گشایش در کارشان می دانند 🔓 با چشم پُر اشک از کنار بستر سعید رفت تا چند لحظه بخوابد. با حال زار چند دقیقه ای چشم بر هم گذاشت که دید خودش است. بزرگی از سر و رویش می بارید . با لباسی عربی بر تن آهسته آمد کنارش. آنقدر مبهوت حضورش بود که نمی توانست لب باز کند. آن بزرگوار با نوایی آرام و لهجه بلوچی گفت: _ سعید را ببر پیش پسرم در قم 💗 همین را گفت و رفت ... چشمش را که باز کرد در دلش غوغایی راه افتاده بود. از همه می پرسید، از فامیل، از دوستان، از اهالی شهر: _ پسر پیامبر در قم را می شناسید؟؟ کسی نمی شناخت. فقط می دانستند حضرت معصومه در قم است. اما آن بزرگ گفته بود: _ پسرم 👌 سعید بیمار ، مادر مضطر ... سعید بستری و محتضر ... و پسر پیغمبری که در شهر سعید ناشناس و غریب بود 😔 در اندیشه ها نبود ... در زبان ها گمنام بود ... اما اگر خواهان باشی به آن می رسی ✅ اگر جوینده باشی خدا دستگیری می کند تا بیایی ... •••🍁🍁🍁🍁🍁••• ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ http://eitaa.com/joinchat/611057667Cde6fe6cd16 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
داستان زندگی سعید، قسمت 3⃣ مادر در می یابد که باید به مسجد مقدّس جمکران برود 💚 وقتی به قم رسیدند، مادر سعید، رو به حضرت معصومه سلام الله علیها می کند و می گوید: خانم جان؛ سعید مریضه، بی حاله. من میرم و شفای سعید رو می گیرم و میام و اگر پسرم شفا پیدا کرد، ما شیعه می شویم😭 وقتی به مسجد می رسند، در اتاقی ساکن می شوند. شب شهادت حضرت زهرا سلام الله بود. دو نفر وارد اتاق می شوند و در کنار سعید قرار می گیرند. سعید شفا گرفت و آنها به عهد خود وفا کردند و شدند از شیعیان و پیروان راستین مولا علی علیه السّلام و ائمه ی بعد از ایشان 🌸 جریان سعید و شیعه شدنش، باعث شد موجی از شیعه گرایی در آن منطقه پدید بیاید ✅ خیلی ها بواسطه ی این اتفاق شیعه شده بودند. و همین باعث شد که این اتفاق، به مذاق وهابیت خوش نیاید. یک روز به طرف او تیراندازی کردند که تیر، به گوشش اصابت می کند و گوشش آسیب می بیند. خانواده ی چندانی که جان سعید را در خطر می بینند، برای ادامه تحصیل، او را به مشهد می فرستند. پس از مدتی، وهابیت ، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب ۲۱ رمضان سال ۱۳۷۵ به ملکوت اعلا پیوست 🕊 آرامگاه او، در حرم مطهر امام رضا علیه السّلام، بهشت ثامن صحن جمهوری، بلوک۹۳ قرار دارد.  •••🍁🍁🍁🍁🍁••• ╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮ http://eitaa.com/joinchat/611057667Cde6fe6cd16 ╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا