🌸یکشنبههایمشکاتی🌸
💌 #معرفی_کتاب 📒
رمان نوجوان 😍😍
کتاب آن مرد با باران میآيد داستان زندگی یک خانواده ی متوسط و یک گروه نوجوان را در ماه های پایانی پیروزی انقلاب اسلامی روايت میکند 😊
وقایع داستان حول این گروه نوجوان میچرخد که در رأس آن ها نوجوانی به نام «بهزاد» قرار دارد ...
بهزاد پسری از جنس آدمهای معمولی دور و بر ماست.
کم سن و سال و بی دل و جرات است، سرش توی لاک خودش است و نسبت به اتفاقات اطرافش بیتوجه ...
اصراری هم به شجاعت و قهرمانی ندارد😁
اما بر اثر حسادت و رقابت با دوستش، بی اختیار قدم در راهی می گذارد که اتفاقات تلخ و شیرین و فراز و فرود هایش، کم کم او را به يك «بزرگ مرد» تبدیل میکند ☘
📒 #کتابآنمردبابارانمیآید
✍ #نویسندهوجیههسامانی
🌀 #نشرکتابستانمعرفت
•••🌨☃☃☃🌨•••
#دختران_مشکات
╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮
http://eitaa.com/joinchat/611057667Cde6fe6cd16
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
🌹دختران مشکات 🌹
🌸یکشنبههایمشکاتی🌸 💌 #معرفی_کتاب 📒 رمان نوجوان 😍😍 کتاب آن مرد با باران میآيد داستان زندگی یک خا
🌸یکشنبههایمشکاتی🌸
💌 #معرفی_کتاب 📒
یک لقمه از کتاب 😍
فرياد جمعيت بلندتر از قبل در تمام صحن خيابان مي پيچد:
شاه فراری شده، سوار گاری شده 😂
سعيد به طرفم بر میگردد و در حالی كه در چشمانش برق شادی می درخشد 💫
چيزهايی می گويد.
صدايش در ميان همهمه جمعيت گم می شود.
فقط چند كلمه ای از حرف هايش را پراكنده مي شنوم:
بهروز ... زندان ... آزادی ...
بوی باران می آيد 🌧
صورتم را كه به طرف آسمان می گيرم، چند كبوتر از وسط كاج های وسط ميدان پر می كشند و در دل آسمان ابری بالا می روند 🕊
چشمانم را می بندم. يك قطره باران می چكد روی پيشانی ام، يكی هم روی گونه ام.
چشمانم را كه باز می كنم، از پشت پرده تار و لغزان اشك، می بينم كه به جای مجسمه شاه وسط ميدان، كه حالا تكه تكه روی زمين افتاده، پرچم سبز الله اكبری بالا رفته است ... 🇮🇷
📒 #کتابآنمردبابارانمیآید
✍ #نویسندهوجیههسامانی
🌀 #نشرکتابستانمعرفت
•••🌨☃☃☃🌨•••
#دختران_مشکات
╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮
http://eitaa.com/joinchat/611057667Cde6fe6cd16
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯