📚#هر_شب_یک_صفحه_کتاب
🍀#آذرخشی_دیگر_از_آسمان_کربلا_۲۷
🔅هدف على(عليه السلام)، ارائه الگوى حكومت اسلامى
📍جوابى به نظر من مىرسد كه آن را عرض مىكنم، در مورد آن فكر كنيد و اگر كسى به پاسخ مناسب ترى رسيد، بنويسد و در اختيار من قرار دهد. جوابى كه به نظر من مىرسد اين است كه اگر چنين جريانى اتفاق افتاده بود، ما على(عليه السلام) را با چه كيفيتى مىشناختيم؟ اگر براى ما چنين داستانى را نقل كنند كه، شبى جناب طلحه و زبير، خدمت خليفه وقت رسيده، درباره مسائل مملكت صحبت كردند، و مثلاً، تصميم گرفتند حكومت ايالت عراق را به يكى از ايشان و مصر را به ديگرى واگذار كنند، اگر در تاريخ چنين آمده بود، من و شما چه تفاوتى بين على(عليه السلام) با طلحه و زبير مىديديم؟
❓چه فرقى بين معاويه و عمرو عاص با على(عليه السلام) قائل مىشديم؟ نهايتاً مىگفتيم چند شخصيت بودند كه با يكديگر نشسته، مشورت كرده و كارى انجام دادند. روزى با شخصى ديگر و امروز با يك شخصى به نام اميرالمومنين(عليه السلام) بيعت كردند. قبلا خليفه اول با مشورت اطرافيان خود معاويه را خليفه و والى شام قرار داد و بعد خليفه دوم و پس از او هم خليفه سوم ولايت او را بر شام تأييد كردند. اكنون نيز اين ها طلحه و زبير را به عنوان والی كوفه و بصره نصب كردند.
♻️لازمه چنين عملكردى اين بود كه امروزه بيش از يك ميليارد مسلمان و صدها ميليون شيعه، تفاوتى بين على(عليه السلام) با طلحه و زبير نبينند، بلكه فرقى بين على(عليه السلام) و معاويه قائل نشوند؛ و اين مطلب جديدى نيست.
🔹اگر امروزه ما مىدانيم كه على(عليه السلام) مقام ديگرى داشته است، و اصلا در يك مسير ديگرى بوده است، به اين دليل است كه علما براى تبيين تفاوت بين على(عليه السلام) و ديگران، هزار و سيصد سال تلاش كرده و آن را دائماً براى ما نقل كردند، پدر و مادرهاى ما از طفوليت اين مسائل را به ما تلقين كردند. اما اگر گفته مىشد زمانى بود كه چند نفر نشستند دور هم و حكومت را تقسيم كردند، در اين صورت چه تفاوتى بين ايشان مىديديم؟ حداكثر مىگفتيم على(عليه السلام) كمى بهتر از آن ها بود.
♦️اين سخن تازه اى نيست. خود على(عليه السلام) از اين كه او را با معاويه مقايسه مىكردند، مىناليد؛ «الدَّهْرُ أَنْزَلَنى ثُمَّ أَنْزَلَنى حَتّى يُقالُ عَلىٌّ وَ مُعاوية.» آن زمان نيز همين اصحاب پيامبر(صلى الله عليه وآله)، يا كسانى كه سال ها در ركاب على(عليه السلام) و در محضر على(عليه السلام) بودند، مىگفتند: به هر حال معاويه نيز حُسن هايى دارد، جود و بخششى دارد، تدبيرى دارد، يك كشور اسلامى را اداره مىكند. همين افراد زمانى كه از على(عليه السلام) گله مند مىشدند، نزد معاويه مىرفتند. حتى نزديكان على(عليه السلام) هر وقت از على(عليه السلام) گله مند مىشدند و تقاضاهايى داشتند كه على(عليه السلام) به آن ها پاسخ مثبت نمىداد، نزد معاويه مىرفتند. آن ها اين دو را هم سنگ مىديدند و معتقد بودند، فقط اندكى عدل و عبادت على بيش تر است.
📌اگر جريان مذكور اتفاق افتاده بود، من و شما على(عليه السلام) را چگونه مىديديم؟ و اگر چنين برداشتى از اسلام و از على(عليه السلام) داشتيم، و اين رفتار را وظيفه يك خليفه اسلامى مىدانستيم، در اين صورت براى ما خلافت اسلامى با حكومت هاى دنيوى و سلطنت هاى كسرى و قيصر چه تفاوتى داشت؟ آن ها نيز همين گونه رفتار مىكنند، اگر در مقابل خود به معارضى برخورد كنند كه نتوانند او را دفع كنند، با او سازش مىكنند، رو به روى يكديگر مىنشينند و به هم لبخند مىزنند، با يكديگر از در سازش در مىآيند، براى اين كه جنگ و خونريزى نشود و خشونت پيش نيايد. مگر در تمام دنيا چنين نيست؟ در اين صورت چه تفاوتى بين حكومت على(عليه السلام) با حكومت كلينتون و ديگران وجود داشت؟
🔺اگر ما امروز با حقيقت اسلام آشنا هستيم و مكتب تشيع را داريم، به بركت اين گونه رفتار كردن على(عليه السلام) است.
✍ آیت الله مصباح یزدی
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
📚#هر_شب_یک_صفحه_کتاب
🍀#آذرخشی_دیگر_از_آسمان_کربلا_۲۷
🔅هدف على(عليه السلام)، ارائه الگوى حكومت اسلامى
📍جوابى به نظر من مىرسد كه آن را عرض مىكنم، در مورد آن فكر كنيد و اگر كسى به پاسخ مناسب ترى رسيد، بنويسد و در اختيار من قرار دهد. جوابى كه به نظر من مىرسد اين است كه اگر چنين جريانى اتفاق افتاده بود، ما على(عليه السلام) را با چه كيفيتى مىشناختيم؟ اگر براى ما چنين داستانى را نقل كنند كه، شبى جناب طلحه و زبير، خدمت خليفه وقت رسيده، درباره مسائل مملكت صحبت كردند، و مثلاً، تصميم گرفتند حكومت ايالت عراق را به يكى از ايشان و مصر را به ديگرى واگذار كنند، اگر در تاريخ چنين آمده بود، من و شما چه تفاوتى بين على(عليه السلام) با طلحه و زبير مىديديم؟
❓چه فرقى بين معاويه و عمرو عاص با على(عليه السلام) قائل مىشديم؟ نهايتاً مىگفتيم چند شخصيت بودند كه با يكديگر نشسته، مشورت كرده و كارى انجام دادند. روزى با شخصى ديگر و امروز با يك شخصى به نام اميرالمومنين(عليه السلام) بيعت كردند. قبلا خليفه اول با مشورت اطرافيان خود معاويه را خليفه و والى شام قرار داد و بعد خليفه دوم و پس از او هم خليفه سوم ولايت او را بر شام تأييد كردند. اكنون نيز اين ها طلحه و زبير را به عنوان والی كوفه و بصره نصب كردند.
♻️لازمه چنين عملكردى اين بود كه امروزه بيش از يك ميليارد مسلمان و صدها ميليون شيعه، تفاوتى بين على(عليه السلام) با طلحه و زبير نبينند، بلكه فرقى بين على(عليه السلام) و معاويه قائل نشوند؛ و اين مطلب جديدى نيست.
🔹اگر امروزه ما مىدانيم كه على(عليه السلام) مقام ديگرى داشته است، و اصلا در يك مسير ديگرى بوده است، به اين دليل است كه علما براى تبيين تفاوت بين على(عليه السلام) و ديگران، هزار و سيصد سال تلاش كرده و آن را دائماً براى ما نقل كردند، پدر و مادرهاى ما از طفوليت اين مسائل را به ما تلقين كردند. اما اگر گفته مىشد زمانى بود كه چند نفر نشستند دور هم و حكومت را تقسيم كردند، در اين صورت چه تفاوتى بين ايشان مىديديم؟ حداكثر مىگفتيم على(عليه السلام) كمى بهتر از آن ها بود.
♦️اين سخن تازه اى نيست. خود على(عليه السلام) از اين كه او را با معاويه مقايسه مىكردند، مىناليد؛ «الدَّهْرُ أَنْزَلَنى ثُمَّ أَنْزَلَنى حَتّى يُقالُ عَلىٌّ وَ مُعاوية.» آن زمان نيز همين اصحاب پيامبر(صلى الله عليه وآله)، يا كسانى كه سال ها در ركاب على(عليه السلام) و در محضر على(عليه السلام) بودند، مىگفتند: به هر حال معاويه نيز حُسن هايى دارد، جود و بخششى دارد، تدبيرى دارد، يك كشور اسلامى را اداره مىكند. همين افراد زمانى كه از على(عليه السلام) گله مند مىشدند، نزد معاويه مىرفتند. حتى نزديكان على(عليه السلام) هر وقت از على(عليه السلام) گله مند مىشدند و تقاضاهايى داشتند كه على(عليه السلام) به آن ها پاسخ مثبت نمىداد، نزد معاويه مىرفتند. آن ها اين دو را هم سنگ مىديدند و معتقد بودند، فقط اندكى عدل و عبادت على بيش تر است.
📌اگر جريان مذكور اتفاق افتاده بود، من و شما على(عليه السلام) را چگونه مىديديم؟ و اگر چنين برداشتى از اسلام و از على(عليه السلام) داشتيم، و اين رفتار را وظيفه يك خليفه اسلامى مىدانستيم، در اين صورت براى ما خلافت اسلامى با حكومت هاى دنيوى و سلطنت هاى كسرى و قيصر چه تفاوتى داشت؟ آن ها نيز همين گونه رفتار مىكنند، اگر در مقابل خود به معارضى برخورد كنند كه نتوانند او را دفع كنند، با او سازش مىكنند، رو به روى يكديگر مىنشينند و به هم لبخند مىزنند، با يكديگر از در سازش در مىآيند، براى اين كه جنگ و خونريزى نشود و خشونت پيش نيايد. مگر در تمام دنيا چنين نيست؟ در اين صورت چه تفاوتى بين حكومت على(عليه السلام) با حكومت كلينتون و ديگران وجود داشت؟
🔺اگر ما امروز با حقيقت اسلام آشنا هستيم و مكتب تشيع را داريم، به بركت اين گونه رفتار كردن على(عليه السلام) است.
✍ آیت الله مصباح یزدی
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
📚#هر_شب_یک_صفحه_کتاب
🍀#آذرخشی_دیگر_از_آسمان_کربلا_۶۰
📍مفهوم اصلاح
🔺از آن جا كه امروزه واژه «اصلاح» يكى از واژه هايى است كه در ادبيات سياسى ما خيلى كاربرد دارد و مقام معظم رهبرى هم در خطبه اخيرشان به اين واژه اشاره كردند، روى اين كلمه تكيه مىكنم و براى اين كه در مسير رهنمودهاى ايشان حركت كرده باشم و توضيح بيش ترى بدهم، ابتدا معناى اين واژه را و سپس موارد استعمال آن را در قرآن و روايات بيان مىكنم و آن گاه مطالبى كه بيش تر جنبه كاربردى دارد، عرض خواهم كرد.
◾اصلاح كه كلمه اى عربى و از ريشه «صلح» است دو معنى دارد كه يكى از ماده صُلح و ديگرى از ماده صَلاح است. اصلاح از ماده صُلح، به معنى آشتى دادن، و رفع اختلاف، دعوا و مشاجره بين دو فرد يا دو گروه است.
🔺واژه اصلاح به اين معنى در قرآن كريم در مورد اصلاح بين دو همسر به كار رفته است؛ مىفرمايد: «...فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها اِنْ يُريدا اِصْلاحاً يُوَفِّق اللّهُ بَيْنَهُما...» يعنى براى زن و شوهرى كه با يكديگر اختلاف پيدا كرده اند، داورى از طرف خانواده زن، و داورى از طرف خانواده مرد انتخاب كنيد؛ اگر زن و شوهر واقعاً بخواهند آشتى و سازش كنند، خدا بين آن ها سازش برقرار خواهد كرد. و در جاى ديگر مىفرمايد: «وَ اِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَو اِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ». در اين آيه در مورد آشتى زن و شوهر مىفرمايد آشتى بهتر است.
◽نظير اين مورد تعبير ديگرى است كه زياد شنيده ايد و در قرآن نيز هست و آن اصلاح ذات البين است كه به معنى آشتى دادن دو نفر يا دو گروه مىباشد كه با يكديگر اختلاف دارند.
🔺در قرآن مىفرمايد: «وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُم». در روايات هم براى اصلاح ذات البين ثواب بسيارى ذكر شده است، كه اگر دو مؤمن يا دو گروه يا دو خانواده با يكديگر قهر هستند و با هم اختلافى دارند، سعى كنيد آن ها را آشتى دهيد؛ و ثواب اين كار از ثواب نماز و روزه سال بيش تر است. دامنه «اصلاح ذات البين» تا آن جا گسترش پيدا مىكند كه اگر دو گروه از مردم درون جامعه اسلامى با هم بجنگند، «وَ اِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا...» در اين جا هم قرآن دستور مىدهد كه سعى كنيد ابتدا آن ها را آشتى بدهيد: «فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما...،» دنباله آيه، مربوط به جهاد است كه فعلا مورد بحث ما نيست.
🔶 بنابراين كلمه اصلاح در جايى كه دو گروه با هم مىجنگند، به معنى صلح دادن و آشتى دادن به كار رفته است. در اين موارد، اصلاح بين دو فرد يا دو گروه انسانى به معنى آشتى دادن آنان با يكديگر است.
✍ آیت الله مصباح یزدی
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby