عملکرد دولت روحانی باعث ریزش بدنه اصلاحات شد/حمایت خاتمی از لیست جمهور اشتباه تاکتیکی اصلاحطلبان بود
علی تاجرنیا، فعال اصلاحطلب و سخنگوی ستاد مهرعلیزاده در انتخابات ریاستجمهوری اخیر در گفتوگو با «فرهیختگان»
قطعا رأی ایدئولوژیک اصلاحطلبان در این دوره ریزش داشته است و بخشی از این اتفاق به شرایط کشور و وضعیتی که حاکمیت برای اصلاحطلبان به وجود آورد.
نکته دیگر نیز بهدلیل عملکرد دولت روحانی است که مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفته بود و نکته سوم اینکه برخی طرفداران اصلاحطلبان بهدلیل سردرگمی مواضع جریان متبوع خود در انتخابات شرکت نکردند.
حمایت خاتمی و اصلاحطلبان از لیست جمهور اشتباه تاکتیکی بود. چراکه وقتی مردم را برای انتخابات ریاستجمهوری دعوت نمیکنیم اما میخواهیم برای انتخابات شوراها بیایند، قطعا منتج به نتیجه موردنظر نخواهد شد.
🇮🇷 @kafesiasi
🛑 تحریم انتخابات شکست خورد
🔹 «رامین پرهام» کارشناس رسانههای فارسیزبان بیگانه، با اذعان به ناکامی گروههای اپوزیسیون و رسانههای فارسیزبان بیگانه در تحریم انتخابات امسال، گفت: «این نمایش مسخره تحریم انتخابات که به راه انداخته بودید شکست خورده است… در رسانههای مختلف وعده میدادیم نهایتا ۲۰ درصد مشارکت میکنند، اما اینطور نشد!»
منبع: https://youtu.be/N8blNEk03ko
@kafesiasi
✅ تحلیل های درست و نادرست از مشارکت مردم در انتخابات
بعد از ملموس شدن نتیجه مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هر کسی متناسب با گرایش و نسبت خود با نظام جمهوری اسلامی ایران، عللی را برای آن تحلیل کرد. برخی از این تحلیلگران خود کنشگر سیاسی هستند، اما پوستین تحلیلگر پوشیدهاند و در داخل و خارج کشور مشغول تخریب نظام هستند که تحلیل آنان نباید مورد اعتنا قرار گیرد. روایت اپوزیسیون، سعودیها و غرب از مشارکت، «عناد» مردم با نظام است. چنان تبلیغ میکنند که مردم از اساس جمهوری اسلامی عبور کردهاند، به صورتی در این گزاره میدمند که گویی جان بولتون و منافقین در راه ورود به تهران برای برگزاری جشنهای سال نوی میلادی هستند و سر راه پهلوی را هم سوار کردهاند! این عده هیچ حجتی برای ژست طلبکاری ارائه نمیکنند نگارنده اکثر سنجشهای اجتماعی قبل و بعد از احراز صلاحیتها را بررسی کردم که تحلیل آن را تقدیم میکنم. طبق نظرسنجی بهمنماه ۱۳۹۹ دانشگاه مریلند امریکا، عناد با اساس جمهوری اسلامی در درون ایران. پنج درصد است. این عدد در نظرسنجیهای داخلی اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۰ به عدد، ۷/۸ درصد میرسد؛ یعنی به روایتی ۹۵ درصد و به روایتی حدود ۹۲ درصد مردم با اساس نظام مخالف نیستند. در نقطه مقابل هیچ موقع جایگاه منافقین و سلطنتطلبها در ایران به ۵ درصد نرسیده است؛ بنابراین گزاره عبور از جمهوری اسلامی آن هم طی چهار سال (۷۳ درصد مشارکت در سال ۱۳۹۶) مدعایی موهوم و بدون سند و تحلیل آرزوهاست.
اما روایت دوم که عمدتاً اصلاحطلبان یا دوستداران احمدینژاد آن را طرح میکنند، این است که عامل اصلی کاهش مشارکت عدم احراز صلاحیتهاست. برای راستیآزمایی این مهم چندین نظرسنجی را در دو مقطع قبل از رد صلاحیتها و بعد از آن مطالعه کردم. گزاره «شرکت نمیکنم» یا «احتمالاً شرکت نمیکنم» یا «تصمیم نگرفتهام» در اردیبهشت ماه که هنوز احراز صلاحیتها انجام نشده بود از نمونه ۱۵ هزار و ۵۰۰ نفری سراسر کشور به ترتیب ۲۶/۷ درصد، ۷/۴ درصد و ۱۳/۳ درصد است، یعنی در اردیبهشت ماه حدود ۵۷/۴ درصد گرایش به سمت عدم مشارکت دارند و از قضا این عدد بعد از رد صلاحیتها هنوز بالای ۵۰ درصد بوده است، اما قدری کاهش یافته است. رأی آقای لاریجانی در اردیبهشت ۲/۱ درصد، جهانگیری ۲ درصد و پزشکیان ۷دهم درصد بوده است. در این میان رأی احمدینژاد قابل توجه است که در جای دیگری به آن اشاره میشود. علاوه بر آن رأی ۱۳۹۲ در غیاب هاشمی و ۱۳۹۶ در عدم احراز صلاحیت احمدینژاد به ترتیب حدود ۷۳ درصد و ۷۳ درصد است. در این چهارسال جز نارضایتی اقتصادی چه اتفاق حادی افتاده است؟ علاوه بر آن در شوراها که اصلاحطلبان در تهران با یک لیست مقابل سه لیست اصولگرایی بودند و خاتمی، کروبی، سروش و ۱۵ حزب اصلاحات نیز به میدان همتی آمدند، اتفاقی نیفتاد که نشان میدهد پایگاه اصلاحطلبان به دلیل چفت و بست با دولت مستقر تضعیف شده است.
از سوی دیگر میزان مشارکت در همه نظرسنجیهای قبل با بعد از احراز صلاحیتها، تفاوت معناداری ندارد و میزان مشارکت عمدتاً در همه سنجشها بین ۴۱ تا ۵۲ درصد بوده که به واقعیت نزدیک است و از قضا این دوره نظرسنجیها معتبرتر از همیشه جلوه کرد. رأی رئیسی در ششم خرداد در نظرسنجی جهاد دانشگاهی ۷۰/۴ درصد و در ۲۰ خرداد ۶۳/۶ درصد است این درحالی بود که همه رقبا هنوز در صحنه بودند. مشارکت قبل و بعد از رد صلاحیتها به صورت میانگین در مرکز رشد دانشگاه امام صادق ۴۸/۲ درصد، ایسپا ۴۴ درصد، وزارت ارشاد ۴۹ درصد، صدا و سیما ۴۷/۳ درصد، مرکز افکارسنجی ایرانیان ۴۹/۸ درصد و دانشگاه تهران ۵۳ درصد است که نشان میدهد تفاوت معناداری بیش از ۵ درصد به وجود نیامده است.
رأی رئیسی نیز به صورت میانگین در نظرسنجی دانشگاه امام صادق ۶۰/۴ درصد، ایسپا ۶۳/۷ درصد، وزارت ارشاد ۶۸ درصد، صدا و سیما ۶۸/۹ درصد و مرکز افکارسنجی ایرانیان ۶۹/۹ درصد است؛ بنابراین رأی رئیسی نیز در قبل و بعد از رد صلاحیتها تغییر ماهوی و غیرمنتظره نداشته است. حال سؤال این است که علت کاهش مشارکت چیست و آیا بخشی از مردم به خاطر عدم احراز صلاحیتها طور دیگری عمل کردهاند؟ یک نظرسنجی معتبر در اردیبهشت میگوید ۱۰/۹ درصد مردم گفتهاند کرونا در عدم مشارکت خیلی زیاد تأثیر دارد و ۱۷/۵ درصد گفتهاند زیاد مؤثر است که روی هم بالای ۲۸ درصد است.
علاوه بر آن در سنجش علت عدم مشارکت، مشکلات موجود اقتصادی بالای ۳۰ درصد، عدم امید به آینده ۱۷ درصد و بیعدالتی ۱۰ درصد از دلایل عدم شرکت را به خود اختصاص داده است که حدود ۵۷ درصد عدم مشارکت (که در بالا آورده شد) را به خود اختصاص داده است.
رد صلاحیتها در کاهش مشارکت بیتأثیر نیست، اما تأثیر ناچیزی دارد. رأی معترضان به رد صلاحیتها را باید در آرای باطله جست. یعنی کسانی که نظام را قبول دارند و رأی میدهند، اما گزینه مطلوب را نمییابند. اگر عدد ۳/۷ میلیون رأی باطله را -که نسبت به گذشته عدد قابل توجهی است- تجزیه نماییم، بخش قابل توجهی از آن به این دلیل است که بعضاً اسامی کاندیداهای رد شده روی آن نوشته شده است. شاید مؤثرترین کاندیدا در آرای باطله احمدینژاد باشد که آن هم در سر جمع ۵۹ میلیون نفر ناچیز است.
نتیجه اینکه برای عدم مشارکت در این دوره نمیتوان ابتدا عدد مشارکت را صددرصد لحاظ کرد بعد نتیجه کاهش مشارکت گرفت؛ اولاً حدود ۳/۵ میلیون ایرانی خارج از کشور هستند که تعداد بسیار کمی شرکت میکنند و همیشه اینگونه بوده است. دوم اینکه عدم مشارکت در این دوره را باید به فاصله بین ۷۳ درصد ۱۳۹۶ و ۴۹ درصد فعلی جستوجو کرد که نشان میدهد ۲۴ درصد واجدان شرایط یعنی بین ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر در انتخابات این دوره شرکت نکردهاند. نمیتوان بدون توجه به عدم شرکت در دورههای قبل عدم حضور ۵۱ درصد فعلی را تصمیم جدید برای عدم مشارکت مردم دانست. تجربه تاریخی نیز نشان میدهد نارضایتی عامل اصلی است و جبران میشود. رأی سال ۱۳۷۲ ریاستجمهوری کمی بالای ۵۰ درصد بود و رئیسجمهور ۱۰/۵ میلیونی انتخاب شد. این در حالی بود که آن زمان توقعات از حاکمیت و دولت کمتر از اکنون بود، اما در سال ۱۳۷۶ این مشارکت به ۲۸ میلیون رسید و منتخب ملت ۲۰ میلیونی شد. اقدامات دولت جدید انشاءالله بتواند تجربه ۱۳۷۶ را در ۱۴۰۴ تکرار کند.
✍ عبدالله گنجی
@kafesiasi
بعد از تلاش اصلاح طلبان برای کاهش مشارکت (پیش از انتخابات)، دست زدن به هرگونه بداخلاقی (در مناظرات) و برجسته کردن آرای باطله (بعد از اعلام نتایج)،
اینروزها سعی در افزایش سطح توقع مردم از دولت جدید و گرفتن ژست مطالبه گری دارند؛
آنهم درحالیکه وضعیت امروز نتیجه ی هشت سال حمایت بی چون و چرای آنها از یک دولت بی تدبیر (با خفه کردن منتقدین) و سکوت شان درقبال کم کاری های آن (با کم دانستن اختیاراتش) است
و هدفشان نیز صرفا ممانعت از ایجاد امید در مردم، فرار از پذیرش شکست و تلاش برای کسب امتیاز در دولت آینده میباشد تا مثلا پایان حیات سیاسی شان را کمی به تعویق بیندازند!
آنهاییکه ۸ سال از هیچ تلاشی برای تزریق نارضایتی و بیاعتمادی به مردم دریغ نکردند،
حالا از رئیسی توقع دارند قبل از آنکه دولتش شروع بکار کند و آواربرداری خرابیهای این ۸ سال آغاز شود، شروع کردن به مطالبه گری و سنگاندازی و...
تعجب نکنید، اصلاحطلبها واقعا همینند...
🇮🇷 @kafesiasi
کتاب صعود چهل ساله .pdf
17.9M
🔶️کتاب صعود چهل ساله .pdf
سلام عزیزان طلوع، سربلندی این مرزو بوم که امروز بیش از هر زمان در طول تواریخ و دوره های چند هزار ساله مقتدرتر و پیش قراولتر در همه زمینه ها بالاخص اقتدار امپراتوری اسلام ، رقم خواهد خورد بر شما پرخیرو برکت باد ..
حتما این کتاب وزین که بر پایه صددرصد احصاییات واقعی و امارهای بین المللی دشمن معترف تدوین و جمع اوری شده بخوانید و روی مورد مورد ان غور و مکث و تدقق کنید ..که ارزشهای نگفته و خفته در روزمرگی بر شما عیان و به ذهن بسپارید و تبلیغ فرمایید ..عرض ارادت حقیر را پذیرا باشید ..
📚#معرفی_کتاب
@kafesiasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان قابل تامل ظریف
@kafesiasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴چرا باید به سمت اینترنت ملی و شبکه های اجتماعی ملی برویم؟
@kafesiasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا هیچکس به دولت آقای روحانی خسته نباشید نمیگه؟
والا بخدا این همه خدمتتتتت کردند!
@kafesiasi
🔴در یک جنگ اطلاعاتی اصلا نباید شفافیت باشد و مراحل باید مخفی انجام شود و با اندک احتمال لو رفتن مهره ها می سوزد و عملیاتها منتفی میشود.
حالا چرا موساد شفاف گفته #رئیسی را ترور میکند؟
چون میداند سازمان بدنامی است و نباید MI۶انگلیس، DGSEفرانسه و... که در ایران سفارت دارند لو بروند.
@kafesiasi
سوم تیر ادامه دارد؛ بدون احمدینژاد
✅سوم تیر و گفتمانی که از «عدالت»، «سادهزیستی»، «استکبارستیزی» و «خدمت به محرومان» سخن میگفت، در برههای روی کار آمد که برای دولت «توسعه سیاسی» تقریبا هیچیک از این شعارها، دارای اهمیت نبود. احمدینژاد با تمام شعارهای انقلابی گفتمان سوم تیر، در دولت نخست خود امیدها به بازگشت انقلاب به ریل اصلیاش را زنده کرد اما بهمرور او با سیاستورزی مختص به خودش، به نقطهای میل کرد که در برابر همان گفتمان قرار گرفت.
همین سیاستورزی و محور دانستن فردی باعث شد تا یک نه بزرگ به احمدینژاد و گفتمان عدالتطلبانهاش شکل بگیرد و در سال92 با وجود حضور کاندیدایی که گفتمان عدالت را تئوریزه میکرد، دولتی روی کار بیاید که دال مرکزی فعالیتش توسعه از مسیر سیاست خارجی بود و شعارهایی چون عدالت، استکبارستیزی و توجه به محرومان برایش فاقد کوچکترین اهمیت بود.
به روایت برخی اقتصاددانهای نزدیک به دولت کمتر از دوسال بعد و با وجود اینکه دولت امکان حمایت از دهکهای پایین و مستضعفان را داشت، اما بهدلیل طبقه رایاش که طبقه متوسط بودند، حمایتی از این طبقه نکرد تا اینکه در ماجرای افزایش ناگهانی قیمت بنزین، بزرگترین شورش توده شکل گرفت و چندده نفر از مردم کشته شدند.
روی کار آمدن مجلسی با شعارهای انقلابی و گفتمان نزدیک به سوم تیر، این امید تازه شد که شاید شرایط برای روی کار آمدن دولتی با همان شعارهای عدالتخواهانه وجود داشته باشد.
در میان تمام کاندیداهایی که برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرده بودند، هیچ چهرهای بهاندازه سیدابراهیم رئیسی توانایی بازتولید گفتمان عدالت را نداشت. او در دوسالی که ریاست قوهقضائیه را برعهده داشت، بسیاری از مفسدان اقتصادی و ابربدهکاران بانکی را پای میز محاکمه کشاند و توانست با عدالت کام مردم را شیرین کند. او آمده بود تا گفتمان سوم تیر را احیا کند اما این شانس را هم داشت که از تجربه انباشتهشده دوره احمدینژاد نیز بهرهبرداری کند.
رئیسی گفتمان سوم تیر را احیا کرده بود اما گفتمان سوم تیر منهای احمدینژاد. رئیسی عدالتخواه بود اما نه عدالتخواه بدون تئوری. او عدالتخواه بود اما حاضر نشد آزادی بیان را پیشپای آن ذبح کند.
@kafesiasi
⁉️متن شبهه: 👇👇👇👇
🔻نظام کاملا اسلامی شد.
بالاخره جناب آقای رئیسی، پست ریاست جمهوری را با درصد بالایی از شرکت کنندگان در انتخابات به دست آورد.
🔻وفتی رهبر، رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس شورای نگهبان، رئیس مجلس خبرگان رهبری، وزیر اطلاعات، رئیس اطلاعات سپاه و... همه روحانی هستند، چرا چهار سال دیگر که دخترم و پسرم از من میپرسد "آیا این اسلام است؟" نگویم "بله!"
🔻دختر عزیزم، پسر خوبم، همین اسلام است. همین نظام اسلامی است.
عزیزانم دیگر نه لیبرالها کارهای هستند، نه غربزدهها، نه خائنها، نه منحرفین.
حالا چهار سال اسلام ناب و نظام پاک حاکمیتیاش را و اشراف روحانیون وارسته بر تقدیرات مردم کشور را به تماشا بنشینید... و از زندگی لذت ببرید.
🔻هر کس هم به شما گفت؛ نه! اسلام چیز دیگریست بدانید به شما دروغ گفته.
... و خواهیم دید آنچه از صدر اسلام میشنیدیم داستان نبوده، رؤیا نبوده، حکایت نبوده.
🔻اگر امروز با آمدن آیتالله رئیسی و سایر آیتاللههای حاکم، بگویند این نظام اسلامی نیست، دیگر دروغی بیش نیست.
دیگر حقهبازی است، دیگر شیره مالیدن به سر مردم است.... (خلاصه شده)
✅پاسخ به شبهه: 👇👇👇👇
1️⃣ اگر کسی به آقای خامنه ای(سال۶۰) رفسنجانی(سال۶۸)، خاتمی(سال۷۶)، روحانی(سال۹۲) یا رئیسی(سال ۱۴۰۰)، صرفاً به خاطر روحانی بودن رأی داده است، کاملاً اشتباه کرده.
🔹رئیس جمهور باید شخصی باشد که مدیر و مدبّر بوده، توان اداره امور اجرایی کشور را داشته و دارای حُسن سابقه در مسئولیتهای کلان باشد. او همچنین باید در انجام مسئولیت خود، عدالت و تقوا و شایسته سالاری را رعایت کند و از هر گونه رانت خواری و لابی گری و انحصار گرایی بپرهیزد.
🔸چنین شخصی با این ویژگیها، می تواند شخص عمامه به سری باشد و یا شخصی کت و شلواری. می تواند عالم دین باشد یا عالم سیاست یا عالم اقتصاد یا پزشک یا مهندس یا ...
2️⃣ تا کنون هیچ کس ادعا نکرده که اگر تمام مسئولین بلند پایه یک حکومتی، عالمان دین و روحانیون باشند، آن حکومت، حکومتی دینی خواهد بود.
🔸حکومت دینی (اسلامی)، حکومتی است که مشروعیت الهی داشته باشد.
🔸 مشروعیت الهی نیز به واسطه تحقق دو امر در حکومت ها به وجود می آید:
۱. هنگامی که احکام، قوانین، مقررات و موازین حکومت بر اساس دین اسلام تنظیم شده باشد.
۲. هنگامی که هر مسئولیّتی در حکومت به دست افراد باصلاحیت در نسبت با مسئولیت خودشان تعلق بگیرد.
🔹روحانی بودن در ریاست جمهوری، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، دبیری شورای نگهبان(شورای نگهبان رئیس ندارد، بلکه دبیر دارد.) و وزارت خانه ها، به هیچ وجه ارتباطی با اسلامی بودن حکومت ندارد، بلکه صرفاً بخاطر اینکه مردم یا رهبر یا رئیس جمهور، صلاحیت لازم برای مسئولیت را در یک شخص روحانی دیده اند، مسئولیت را به او سپرده اند.
🔹اما درباره جایگاه ولی فقیه، اعضای خبرگان رهبری و رئیس قوه قضائیه، می پذیریم که باید عالمان دین(مجتهدان) در این منصب ها قرار بگیرند. تاکید می کنیم بر عالمان دین، نه عمامه به سر ها. ممکن است روزی یک شخص کت و شلواری که عالم دین(مجتهد) است در مسئولیت های فوق قرار بگیرد.
دلیل آن هم این است که چون در حکومت اسلامی، قوانین و مقررات اسلامی حاکم بر جامعه هستند، و این قوانین و مقررات از دل متون دینی باید استخراج شود، لازم است در رأس حکومت شخصی قرار بگیرد که توانایی استخراج احکام دین از متون دینی را داشته باشد و بتواند در مسائل جدیدی که حکومت با آن مواجه می شود، نظر دین را کشف کرده و جامعه را بر اساس آن هدایت کند.
۳. حکومت اسلامی، حکومتی است که عیناً مطابق دستورات دین مبین اسلام اداره شود. در دین اسلام، ظلم و فساد و تبعیض جایگاهی ندارد. اگر حاکمان و مسئولین حکومتی در عین ادعای اسلامی بودن، دچار ظلم و فساد شدند، نمی توان گفت که این ظلم و فساد جزئی از حکومت اسلامی است، بلکه این انحراف از اسلام است.
اگر مسئولان دچار ظلم و فساد شدند، به این معنا نیست که اسلام با ظلم و فساد سر سازش دارد، بلکه به معنای این است که مسئولین از اسلام فاصله گرفته اند.
🔹ما تا جایی تابع مسئولین حکومت اسلامی هستیم، که بر طبق موازین اسلام حرکت کنند اما اگر پای خود را کج گذاشتند دیگر نزد امّت اسلامی جایگاه و احترامی نخواهند داشت.
🔷خلاصه: این ادعا که با در رأس قرار گرفتن روحانیون در حکومت، حکومت اسلامی می شود، ادعایی غلط است.
@kafesiasi