فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱ُّْ🌱
استوࢪۍ
شهید❣
گذشت مےکند 🕊
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
...﷽... #سه_دقیقه_درقیامت (قسمت سی و دوم_جانبازی در رکاب مولا)👇 بعد گفت: ثواب طوافهايي كه به نيا
🥀🥀
«شهيد و شهادت»
در اين سفر كوتاه به قيامت، نگاه من به شهيد و شهادت تغيير كرد.
علت آن هم چند ماجرا بود:
يكي از معلمين و مربيان شهر ما، در مسجد محل تالش فوق العادهاي
داشت كه بچهها را جذب مسجد و هيئت كند.
او خالصانه فعاليت ميكرد و در مسجدي شدن ما هم خيلي تأثير داشت.
اين مرد خدا، يكبار كه با ماشين در حركت بود، از چراغ قرمز عبور كرد
و سانحهاي شديد رخ داد
و ايشان مرحوم شد.
من اين بنده خدا را ديدم كه در ميان شهدا و هم درجه آنها بود!
من توانستم با او صحبت كنم.
ايشان بهخاطر اعمال خوبي كه در مسجد و محل داشت و رعايت
دستورات دين، به مقام شهدا دست يافته بود. در واقع او در دنيا شهيد
زندگي کرد و به مقام شهدا دست يافت.
اما سؤالي كه در ذهن من بود،
تصادف او و عدم رعايت قانون و
در واقع علت مرگش بود.
ايشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشين سكته كردم و از دنيا رفتم و
سپس با ماشين مقابل برخورد كردم.
هيچ چيزي از صحنه
تصادف دست من نبود.
👈 #ادامه_دارد
🍃🍃🍃
@kafoshohada
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸🍃
موعظهایتکاندهنده
درموردماهرجب!!
_آیتاللهحقشناس🌱
🥀🥀
میگفت: یه کاری کن من برم سپاه!
بهش گفتم: امید جان شما ماشاءالله برقکاری و فنی ت خوبه چرا میخای بری سپاه؟؟؟
گفت: آخه تو این لباس زودتر میشه به آرزوی شهادت رسید...
#مقاومت_جهاد
#شهید_امید_اکبری🌷
🍃🍃🍃
@kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
🥀🥀 میگفت: یه کاری کن من برم سپاه! بهش گفتم: امید جان شما ماشاءالله برقکاری و فنی ت خوبه چرا میخای بر
هـــــࢪڪہشدعاشقحیدࢪبدنشمیسوزد💔
🥀🥀
یک شب، نزدیک اذان صبح خواب دیدم که
حمید گفت: خانوم خیلی دلم برات تنگ شده،
پاشو بیا مزار!
معمولا عصرها برسر مزارش می رفتم
ولی آن روز صبح، نماز خوانده راهی گلزار شدم!
همین که نشستم و گل ها را روی سنگ مزار گذاشتم، دختری آمد و با گریه مرا بغل کرد،
کمی آرام که شد گفت:
عکس شهیدتون رو توی خیابان دیدم
به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید،
حق نیستید! با شما یک قرار می گذارم اگر فردا صبح آمدم سر مزارت و همسرت را دیدم،
می فهمم که من اشتباه کردهام!
و اگر به حق باشی از خودت به من یک نشونه ای میدهی!
من هم خوابی را که دیده بودم تعریف کردم
گفتم: من معمولا غروب ها اینجا می آیم ولی امروز خود حمید خواست که اول صبح بیایم
همسر شهید حمید سیاهکالی مرادی🌷
🍃🍃🍃
@kafoshohada
🥀🥀
#شهیدان
❣اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا میکرد .
میدیدم که بعد از نماز از خدا طلب شهادت میکند .
نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند،
نماز شبش ترک نمیشد .
دیگر تحمل نکردم ،یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم .
به او گفتم: تو این خونه حق نداری
نماز شب بخونی، شهید میشی .
حتی جلوی نماز اولوقت او را میگرفتم!
اما چیزی نمیگفت ....
دیگر هم نماز شب نخواند ؛
پرسیدم :
چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟
خندید و گفت :
کاریو که باعث ناراحتی تو بشه
تو این خونه انجام نمیدم .
رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره،
اینجوری امام زمان(عج) هم راضیتره ...
❣بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد،
پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟
گفت: چرا ، ولی براش دعا نمیکنم!
چون خودِ خدا باید عاشقم بشه
تا به شهادت برسم ...
گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقت بشه چیکار کنیم؟؟
لبخندی زد و گفت: 🙂
مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟!
راوی:همسر شهید🥀
پاسدار مدافع حرم
شهید مرتضی حسین پور🥀
🍃🍃🍃
@kafoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوࢪےداداشمصطفی💚
اونجایےڪہتمومملائڪ بہتغبطہمےخوࢪن!💔
#شهیدمصطفیصدرزاده