شبی که پسرم به شهادت رسید در داخل سنگر بود وقتی که سفره شام را انداختند سیدکمال گفت: من باید وضو بگیرم رفت بیرون از سنگر برای گرفتن وضو آستینش را بالا داد وقتی وضو گرفت خمپاره به او اصابت کرد پشت سنگر به زمین افتاد یکی از دوستش گفت : دلم طاقت نمی گیرد سید خیلی دیرکرده است وقتی دوستش پا را از سنگر بیرون گذاشت صدای یا حسین یا حسین می شنود و میگفت : سید تیر خورده وقتی میخواست پیش پسرم برود تیر به چشمش اصابت کرد دوستان دور او جمع شدند و خمپاره همین طور پشت هم می بارید وقتی اوضاع آرام شد پیش پسرم رفتند و او را به داخل سنگر آوردند و پسرم یک یا حسین گفت و شهید شد .
بہنقلازمادرشهید
#شهیدسیدکمالسیدیاندی🥀
🍃🍃🍃
@kafoshohada
هنوزم برا شهادت دیر نیست 💚:)
دلبایدصافباشه چشمنبایدببینہ❤️:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شباےدلتنگےیعنے؟...
حاجحسینیکتا🌱
@kafoshohada