سیدحسن نصرالله امروز سخنرانی میکند
🔹دبیرکل حزبالله امروز در مراسم بزرگداشت شهدای حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، سخنرانی میکند.
tn.ai/3065430
@TasnimNews
برنامه مرحله نیمه نهایی، دوشنبه
20/01/1403
https://eitaa.com/footbal_shahr
تصاویری از آیین زورخانه گردی ایام ماه مبارک رمضان در زورخانه شهدای کهریزسنگ با حضور مهمانان عزیز از شهرستانهای مجاور .آقای رحمانیان رییس هیأت ورزشهای زورخانه ای شهرستان فلاورجان و جناب مرشد شکراالله و مرشد حکمت و ورزشکاران عزیزان از قهدریجان .حضور مرشد پیشکسوت حاج حسین ایمانیان و قرائت اشعار زیبا از سرودهای ایشان حضور جناب حاج منصور جعفری از ورزشکاران اصفهان .حضور اعضای هیات ورزش باستانی شهرستان نجف آباد آقای رسول فلاحی و آقای کریم درستی .حضور پیشکسوتان شهرستان حاج محمود نظرعلیان و همراهان عزیزشان از نجف آباد .حضور ورزشکاران باشگاه کیان آقای حسام سروش و حاج علیرضا و حاج محمدرضا زمانیان و حاج صادق و جناب آقای معین به همراه ورزشکاران عزیزشان و مرشد حسن زمانیان .حضور ورزشکاران باشگاه شهدای شهرداری نجف آباد آقایان عبدالکریم و عبدالرحیم درستی به همراه مرشد طالب و ورزشکاران و همراهانشان .حضور آقایان بیگی و ورزشکاران باشگاه گلدشت .حضور آقایان بهرامی و ورزشکاران عزیزشان از شهر قلعه سفید .حضور آقای علیرضا خواجه گیلی از زورخانه دروازه سنگی میرآباد و حضور ورزشکاران عزیز از زورخانه شهر زازران .و تشکر از مدیریت محترم زورخانه جناب مهندس محسن قاسمی و ورزشکاران مهمان نواز باشگاه کهریزسنگ و همچنین تشکر از حضور مردم عزیز و همیشه در صحنه کهریزسنگ که همیشه مهمان نواز و دوست داشتنی هستند
29.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گزارش_تصویری
سفره افطاری به نیت تعجیل در امر فرج
یکشنبه۱۹فروردین
دبستان شهید یوسف شهر کهریزسنگ
💫بخش صد و دوازده💫
از اینکه این قدر اسباب زحمت آقا بدیع و دوستانش شده بودیم،خجالت می کشیدیم و از طرفی بخاطر این همه پشتیبانی ممنونشان بودیم.بعد از ضامن شدن آقا بدیع و گریه زاری های من که دیگر نمی توانستم به خودم بقبولانم تا خود آبادان آمده باشم و توی شهر راهم ندهند،اجازه دادند برویم.ولی گفتند باز هم دژبانی جلوتر مانع تان میشوند محال است اجازه ماندن به شما بدهند.یکی از دوستان آقا بدیع گفت:اگر صلاح بدانید من شما را به خانه خانواده همسرم ببرم.قراراست آنها را در برگشت با خودم به ماهشهر ببرم. شما فعلا آنجا بمانید تا ما بتوانیم برایتان امریه بگیریم.چاره ای نداشتیم،قبول کردیم، ما را به خانه ای در محله احمد آباد بردند.در را پیرمردی به روی مان باز کرد.دخترهایش که تقریبا سیزده و هفده ساله بودند،لباس پوشیده آماده بودند تا شوهر خواهر بزرگتر شان بیاید و آنها را از آبادان ببرد.حتی یکی از آنها قفس پرنده هایش را در دست داشت. وسایلشان را هم بسته بندی کرده بودند. دوست آقا بدیع به پدرزنش گفت:این خواهر ها اینجا باشند تا ما بیاییم.پیرمرد تعارف کرد برای ناهار بمانند،گفتند:ناهار میرسند ستاد. توی ایوان حیاط خانه پیرمرد نشستیم. احساس خجالت و غریبی اذیتم می کرد.از اینکه مزاحم این خانواده هم شده بودیم ناراحت بودم.آن چند ساعت به اندازه یک عمر بر من گذشت.دست آخر هم مجبور شدیم برگردیم.آنها نتوانسته بودند برای ما امریه بگیرند.وقتی نوبت مان رسید و سوارهلیکوپتر شدیم،خلبان که در طول روز چندین بار مسیر آبادان و ماهشهر را پرواز کرده بود باعصبانیت به من و لیال گفت:یعنی چه تو این وضعیت چرا شما هم می آیید سوار میشید و پیاده می شوید،مگه تاکسیه؟گفتم:چی کار کنیم؟تقصیر ما نیست.راهمون ندادند داریم بر میگردیم.خانواده پدر زن تکاور هم سوار شدند.دختر آنها که مخالف ترک آبادان بود قفس پرنده هایش را با خود آورده بود،می گفت:گناه دارند اگر اینجا بمانند میمیرند.
در مدت زمانی که داشتیم با هلیکوپتر برمیگشتیم به این فکر میکردم چرا هر کار میکنیم خودمان را به منطقه برسانیم موفق نمیشویم.بعد خودم را دلداری میدادم که حتما خدا اینطور خواسته است.بعد ازبازگشت به ماهشهر،رفتیم درمانگاه کمپ و مشغول کار شدیم.درمانگاه در واقع یک کانتینر بزرگ با سقف شیروانی آبی رنگ بود و ابعادی در حدود ده در پنج متر داشت.شاید هم ابعادش بیشتر بود،دیواره های داخلی و بیرونی اش سفید رنگ بود،داخل کانتینر چند اتاق و چند سرویس بهداشتی تعبیه کرده بودند.اتاق بزرگ تر را دیواری پیش ساخته از وسط دو قسمت میکرد که یک طرف پزشک بیماران را معاینه میکرد و طرف دیگر دو تا تخت برای
بستری شدن موقت بیماران گذاشته بودند. تزریقات و پانسمان ها در اتاق دوم انجام می شد.این درمانگاه را بچه های هلال احمر خیلی تجهیز کرده،آماده اش کرده بودند، از تهران و شیراز و شهرهای دیگر هم پزشک اعزام شده بود و خدمات بهداشتی و درمانی خوبی به مردم جنگزده کمپ می دادند.حتی مجروحین بمباران های شهرهای سربندر و ماهشهر هم به آنجا آورده می شدند.با وجود این خدمات،بیماری در بین مردم جنگزده خیلی زیاد شده بود.خصوصا عفونت چشم و اسهال و استفراغ بیداد میکرد.اکثر اوقات درمانگاه شلوغ میشد و صدای گریه بچه ها فضای آنجا را پر میکرد.بارندگی ها شروع شده بود و تردد مراجعین درمانگاه را پر از گل ولای میکرد.در ساعت های خلوت درمانگاه را جارو میزدیم،چون کفش موکت بود این کار به سختی انجام میشد بعد از جارو کشیدن،روی موکت ها دستمال خیس میکشیدیم تا گل ها را پاک کنیم،بارندگی کار ما را سخت میکرد و کلی وقت و انرژی از ما میگرفت.یکبار با شلنگ آب،کف درمانگاه را شستیم.جلوی در
یک نفر دربان گذاشتیم تا به مراجعین بگوید دمپایی هایشان را دم در دربیاورند و بعد وارد درمانگاه شوند.خیلی تلاش کردیم تا با راهنمایی کردن و راه حل های مختلف،مردم را به رعایت بهداشت ترغیب کنیم.با تمام این حرف ها وضعیت بهداشت چندان خوب نبود.
فقط دو تا منبع بزرگ آب در ورودی کمپ قرار داشتند که آب شهرک را تامین میکرد پیش می آمد که آب تمام شود.از آن طرف تعداد حمام ها کم بود و چون نمره خصوصی نداشت،بیماری خیلی سریع از آنجا سرایت میکرد.بعضی روزها که درمانگاه شلوغ میشد و افراد مسن معطل می شدند،صدایشان در
می آمد و داد و هوار راه می انداختند که این چه وضعیه برای ما درست کردید؟جواب ماهم به آنها این بود که ما هم مثل شما جنگزده ایم.حالا آمدیم اینجا تا کاری که از دستمان بر می آید،برایتان انجام بدهیم،چرا سر ما داد و بیداد میکنید؟کسانی که اینجا کار میکنندچه
گناهی دارند؟اگر حرفی دارید،بروید به مسئولان بگویید و معمولا با این حرف ها متقاعد میشدند و در صف انتظار می ماندند.
#قصه_شب
#بخش_صد_و_دوازده
#رمان_دا
#کتاب_بخوانیم
💫ادامه بخش صد و دوازده💫
در این ازدحام و شلوغی درمانگاه اخبار جنگ را از زبان مردم می شنیدیم.از آنجا که می دانستیم اخبار درستی از رادیو داده نمیشود به خبرهای مردم بیشتر اعتقاد داشتیم و باور میکردیم،اغلب مردم درباره اینکه جنگ چه زمانی تمام میشود و آنها از آوارگی نجات پیدا میکنند صحبت میکردند.آنها میگفتندجنگ آن قدر طول نمیکشد.تمام میشود و ما بر میگردیم.مردم آواره عرب زبان و فارسی زبان در کنار هم به مصیبت جنگ گرفتار آمده بودند و همه شان معتقد بودند؛صدام باشعار دروغ نجات امت عرب،فقط قصد قدرت طلبی و کشور گشایی دارد.ما هم گوش مان به نقد و تحلیل های این ها بود و هم سعی می کردیم کارها را سریع تر راه بیاندازیم.یک نفر را گذاشته بودیم تا بیماران را به نوبت ردیف کند و پیش پزشک بفرستد بعضی از مریض ها عرب زبان بودند و نمی توانستند با دکتر های اعزامی صحبت کنند.این اوسط من در
عین اینکه در اتاق تزریقات کلی کار سرم ریخته بود،باید نقش مترجم را هم بازی میکردم.غیر از من و لیال امدادگران هلال احمر آبادان هم آنجا بودند، برادر عچرش مسئول درمانگاه بود.خواهر کریمی،راضیه و
مرضیه علیزاده که دو خواهر بودند،شهناز کبیری و دختر عمویش با چند پرستار خانم که از طرف بهداری آمده بودند شیفت می دادند.خانمهای پرستار،شب را در درمانگاه نمی ماندند،از صبح تا ظهر بودند یا ظهر تا عصر کار میکردند و بعد می رفتند.ولی امداد گرها شبانه روزشان را توی درمانگاه می گذراندند.
یک روز برادر علی عچرش مرا صدا کرد وگفت: خواهر حسینی منو یادت هست؟من پیکر برادرت علی را از آبادان منتقل کردم.گفتم:نه، گفت:چطور یادت نمیاد؟من رائدة آمبولانسی بودم که جلوی در مسجد جامع منتظر مجروح بودم،وقتی گفتی میخواهی پیکر برادر شهیدت را کنار پدرت به خاک بسپاری دیگر نتوانستم نه بگویم.آن روز شما حال عجیبی داشتی،در راه برگشت به خرمشهر من از توی آینه فقط شما را می دیدم که پیکر برادرت را
بغل کرده بودی،اشک می ریختی و با او حرف میزدی.حرفهای شما همه ما را آتش میزد.من اصلا نمی توانستم رانندگی کنم.جلویم را نمی دیدم.خیلی آهسته مسیر را آمدیم.خدا به شما صبر بدهد.
در تیم اعزامی از تهران،پزشک هیکل دار و نسبتا چاقی بود که یک عینک ته استکانی به چشم میزد.چهل،چهل و پنج ساله به نظرمی
رسید خودش را به ما معرفی نکرد و اسمش را به ما نگفت.ما هم اسم او را گذاشته بودیم دکتر عالیجناب،چون معمولا موقع صدا کردن مردها یک عالیجناب قبل از اسمشان می آورد.خودش هم کم کم فهمیده بود که به عالیجناب معروف شده است.آدم افتاده و فروتنی بود.عجیب با دیدن او به یاد دکتر سعادت می افتادم.نمازهایش را هم با همان حس و حال دکتر سعادت می خواند.شب ها که مریض کمتر بود،نوبتی یکی از امدادگر ها توی سالن پشت میز می نشستند تا اگر مریضی مراجعه کرد،بقیه را خبر کند.آنوقت ما کف اتاق بزرگتر می نشستیم و دکترعالیجناب آیات قرآن را تفسیر میکرد.چون چشم هایش ضعیف بود خیلی برایش سخت بود که از روی قرآن کوچکش بخواند.یک بار که به نمایشگاه کتاب در سربندر رفته بودم،برایش یک کتاب قرآن با خط درشت تهیه کردم و به دکتر هدیه دادم.خیلی خوشحال شد.شبهای چهارشنبه و جمعه هم دعای توسل و کمیل می خواندیم.چراغ ها را خاموش و شمعی روشن میکردیم،اکثر اوقات دکتر عالیجناب دعا را میخواند.من در کنار این آدم ها که از
تخصص و حرفه شان فقط به درست کار کردن فکر میکردند،احساس آرامش میکردم و تا حدی از خودخوری هایم کم شده بود،مدتی بود زیر بازویم به شدت میخارید.یک روز متوجه شدم همان نقطه برجسته شده و انگار زیر برجستگی یک چیزی هست،به پزشک درمانگاه مسأله را گفتم.بعد از معاینه گفت: خانم شما قبلا زخمی شده بودید؟به نظرم این ترکشه.گفتم:بله،ترکشی به بازویم خورد ولی رد شد،گفت:رد نشده.توی عضله فرو رفته و با جریان خون به طرف قلب میرفته این خارش دستتون مال همینه.باید جراحی بشوید.بعد برگه اعزام به بیمارستان امام خمینی ماهشهر را نوشت.دوست نداشتم برای یک ترکش کوچولو کارم به بیمارستان و بستری شدن برسد.از آقای اسماعیلی بهیار درمانگاه که مثل یک جراح در کارش مهارت داشت، خواستم ترکش را از دستم در آورد.ساعتی که مریضی توی درمانگاه نبود،روی تخت تزریقات خوابیدم خانم کریمی و خانم علیزاده که از بچه های هلال احمر آبادان بودند،دستم را شستشو دادند، آن قسمت را بی حس کردند. آقای اسماعیلی بافت دستم را شکافت و ترکشی به اندازه یک پنج ریالی از دستم بیرون کشید،در حین کار توی درمانگاه دائم فکرم به سمت خاطرات کار توی مطب دکتر شیبانی یا مجروحین سطح شهر کشیده می شد.هنوز فکر و خیال رفتن به آبادان و کار برای مجروحین از سرم نیفتاده بود،اینجا کار میکردم ولی آن چیزی نبود که دلم را راضی کند.
#قصه_شب
#بخش_صد_و_دوازده
#رمان_دا
#کتاب_بخوانیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
تموم شد....
امشب شب آخره
این یک روز رو قدر بدونیم.
✍️کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
مداحی_آنلاین_ممنونم_باز_امسال_جواد_مقدم.mp3
7.22M
✨
🌙 #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
🍃ممنونم باز امسال
🍃منِ رو سیاهو مهمون کردی
✍️کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
هدایت شده از گروه رسانهای پارتیزان
🔴 پخش زنده مسابقات فوتسال جام رمضان ⚽️⚽️
زمان پخش بازیها از ساعت ٢٠:٣٠
توسط گروه رسانه ای پارتیزان
جهت مشاهده روی لینک زیر بزنید
🔗https://www.aparat.com/partizanistudio/live
با دنبال کردن صفحه آپارات و کانالهای ما از ما حمایت کنید 🙏🏻
📡 @partizanistudio ¦ 🌐 partizanistudio.ir
سیدحسن نصرالله:
اسرائیل با حمله به کنسولگری ایران در دمشق به #خاک_ایران تجاوز کرد
دبیرکل حزب الله در مراسم بزرگداشت سرلشکر شهید زاهدی در لبنان :
کنسولگری ایران هدف قرار گرفته و این یعنی فقط تجاوز به سوریه نیست بلکه #تجاوز_به_خاک_ایران است.
سطح ترور باید مورد توجه قرار بگیرد.
سردار زاهدی فرمانده مستشاران ایرانی در سوریه و لبنان بود یعنی #حمله_در_بالاترین_سطح_انجام_شده
پاسخ ایران به اسرائیل حق مشروع است
دبیرکل حزبالله لبنان:
تمام کشورهای جهان اذعان کردند #پاسخ_ایران به تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی انجام خواهد شد.
پاسخ ایران به تجاوز حق مشروع است و طبیعی است که این پاسخ را انجام دهد.
هدف قرار دادن مستشاران ایرانی در سوریه بخشی از نبرد اصلی است
شهید زاهدی بهترین فرمانده و حامی ما بود.
#سیلی_پشیمان_کننده
#انتقام_سخت
📸اینفوگرافیک| جزئیات طرح سنجش بدو ورود به دبستان در سال ۱۴۰۳
📌اخبار آموزش و پرورش شهرستان نجف آباد(با ما در روبیکا همراه باشید)
🆔 https://rubika.ir/newzeamozeshnj روبیکا
🆔https://eitaa.com/nagmeduisf61 ایتا
🆔 https://isf61-isf.medu.gov.ir سایت
هدایت شده از تنهامسیریهای نجف آباد
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━
📣📣📣 موسسه ی تنها مسیر آرامش با همکاری دارالقرآن حضرت مهدی کهریزسنگ برگزار می کند
✅جلسه ی هفتم
💫 کارگاه آموزش خانواده 💫
#با_حضور:
حجة الاسلام حسینی (مدیر موسسه کشوری تنهامسیرآرامش) ، کارشناس و مشاور خانواده
⭐️ #با_موضوع:
✨🔻 همسرداری مومنانه🔻✨
⏰زمان:سه شنبه ،21فروردین ۱۴۰۳ ،ساعت 11:15
💠 مکان : نجف آباد،کهریزسنگ،خ ولی عصر،خیابان ششم،جنب مسجدالحجت،دارالقرآن حضرت مهدی(عج)
🌸ضمنا از ساعت ۱۰:۳۰ هر روزه محفل جزءخوانی قرآن برگزار میشود🌸
منتظر حضور گرم عموم شماخواهران عزیز به ویژه دختران نوجوان هستیم 💐🙏
@TMNajaf
هدایت شده از دارالقرآن حضرت مهدی (عج) شهر کهریزسنگ
◀️ توصیه مهم آیت الله فاطمی نیا
✅ قرائت زیارت جامعه کبیره ،روز سه شنبه بیست و نهم ماه مبارک رمضان ،ساعت ۱۰ صبح
✅ دارالقرآن الکریم حضرت مهدی(عج)، ویژه خواهران
عملی بابرکت در پایـان مـاه مبارک رمضان
#نشر
https://eitaa.com/darolquranehazratmahdi
#پیام_شهروندی
سلام شب بخیر نماز روزه هاتون قبول
نمیدونم این که میخام بگم انتقاده یا پیشنهاد ولی جا داره هر زمانی توی شهر کهریزسنگ نامی از باشگاه باستانی برده میشه یه نامی از واقف زمین حاج احمد قربانی برده بشه ممنون
✅ سلام و ادب و تشکر طاعات تون قبول حق
خداوند روح همه اموات از خیرین و نیکوکاران به ویژه مرحوم حاج احمد قربانی را شاد بفرماید. همچنین سایر عزیزانی که دست شان از این دنیا کوتاه است ولی در زمان حیات برای تاسیس این بناهای مفید و ترویج این ورزش پهلوانی و در مسیر تاسی به مولای متقیان امیر مومنان قدم های ماندگار برداشتند برای شادی روح جمیع این عزیزان فاتحه و صلواتی قرائت کنیم.
الهم صل علی محمد و آل محمد (ص).
🌙 پرداخت زکات فطره قبل از شب عید
🔷 س ۸۵۵۷: آیا می توان فطریه را در ماه رمضان و قبل از شب عید فطر پرداخت کرد؟
✅ ج: بنابر احتیاط واجب جایز نیست اما می تواند آن مبلغ را به عنوان قرض* به فقیر بدهد و سپس شب عید فطر آن را به عنوان فطریه حساب کرده و بدهی او را تسویه کند.
🔹 به عنوان مثال به فقیر گفته شود این قرض است و او هم به عنوان قرض قبول کند.
#احکام_زکات #زکات_فطره
🆔 @resale_ahkam
24.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕰 #به_رسم_عاشقی: ۲۲ شب...
✍ قرائت دستهجمعی و همزمان #دعای_فرج برای تعجیل در فرج حضرت صاحبالزمان عجل الله فرجه الشریف و علیهالسلام
✍ اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ...
❤️ #امام_مهدی علیهالسلام فرمودند: در تعجيل #فرج بسیار دعا كنيد كه تعجيل در فرج، گشايش كار خود شماست.
💚 اللهم عجل لولیک الفرج 🇮🇷
🍀 بیا ببین طبیب موسوی یه برنامه فوق العاده برای درمانتون داره شبیه معجزه
🆔@Hakim_mousavi
☎️09222306455
❇️ با تاییدیه های سازمان غذا و دارو؛ سیب سلامت ؛وزارت بهداشت ؛تاییدهGmp
✅ برای همیشه بدون درد و خماری ترک کنید
تشریف بیار ببین چه خبره👇
https://eitaa.com/joinchat/174719374C46a5b01da3
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
میلادی: Tuesday - 09 April 2024
قمری: الثلاثاء، 29 رمضان 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليه السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا عید سعید فطر
▪️7 روز تا سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع
▪️15 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️25 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️30 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلامی گرم باعطر گل
🍀وبه لطافت لبخند خدا
🌸برایتان چیدهام
🍀تا صبحتان بخیر
🌸دلتان شاد و زندگیتان
🍀هرلحظه زیباتر شود
🌷 سهشنبه تون گلبارون🌷
✍️کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
هدایت شده از دارالقرآن شهید عباسعلی قربانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 از بابا ها احکام یاد بگیرید
✨ تفاوت مادر و پدر ها در یاد دادن احکام به فرزندانشون
@mahfeltv3