💫بخش پنجاه و هشت💫 بخش هفتم استرس فصل بیست و هفتم آیا استرس با اضطراب متفاوت است؟ استرس و اضطراب اصطلاحاتی هستند که طیف و سیعی از مفاهیم را در بر میگیرند.این که کسی بگوید به خاطر استرس ،اضطرابش بدتر شده یا برعکس امری عادی است.مردم این دو واژه را برای توصیف تقریبا صدها موقعیت به جای هم استفاده میکنند.آنها در مورد فرصت های کاری استرس یا برای پیدا کردن عنکبوتی در حمام اضطراب دارند . انتظار در صف طولانی اداره پست و تاخیر در کارهای بعدی تان سبب استرس میشود،اما شرایطی که با از دست دادن شغل و مشکل پرداخت اجاره به وجود می آید هم برای شما موقعیتی پر استرس تعریف میشود.درحالی که برای دیگری ممکن است هر دوی این موارد اضطراب باشند. در این کتاب،دو بخش متفاوت را به این دو مقوله اختصاص داده ام.تجربه ای که آن را استرس مینامیم از طریق ساز و کارهای مشابه احساسات در مغز ایجاد میشوند.مغز درباره نیازهای بیرونی دائما از بدن اطلاعات کسب میکند و برای اندازه گیری نیروی مورد نیاز میکوشد.مغز سعی دارد میزان انرژی آزاد شده در بدن را با نیازهای بیرونی تطبیق دهد تا از هدر نرفتن انرژی اطمینان حاصل کند. سازگاری وضعیت فیزیولوژیک درونی ما با محیط اغلب به احساس مثبت تعبیر میشود؛حتی زمانی که با استرس همراه باشد،مانند وقتی که برای مسابقه ورزشی بزرگی احساس هیجان و آمادگی میکنید.اما ناسازگاری محیط درونتان با نیازهای خارجی به احساس منفی تفسیر میشود.مانند وقتی که خسته و سردرگم هستیم و نمیتوانیم بخوابیم یا نمیتوانیم روی سوالات امتحان یا مصاحبه تمرکز کنیم.در چنین مواقعی پیش بینی ما این است که از پس نیازهای فعلی بر نمی آییم. استرس و اضطراب با وضعیت هوشیاری ما در ارتباطند.با توجه به اهداف این کتاب، تعریف اضطراب همان احساس ترس و بروز افکار نگران کننده ی بیش از حد درباره یک تجربه است.در مقابل استرسی که مثلا در صف اداره پست حس میکنید معنای متفاوتی با اضطراب دارد.اگر در صف استرس دارید ، احتمالا به دلیل برنامه فشرده آن روزتان است افزایش استرس هوشیاری شما را بالا میبرد و کمک میکند تا بین ایستادن در صف یا رسیدگی به سایر اولویت ها بهترین تصمیم را بگیرید تا به همه کارهایتان برسید.اگر این احساس اضطراب بود،احتمالا افکار و پیش بینی های نگران کننده در مورد وقوع اتفاقات تهدید آمیز و خطرناک به شما هجوم می آوردند. بنابراین با توجه به یکسان بودن سازوکار اضطراب و استرس،آنها را به روش های مختلف مفهوم سازی میکنیم.تصور کنید در رختخواب دراز کشیده اید و صدای شکستن شیشه از طبقه پایین می آید.واکنش استرس شما فعال میشود،اما شما آن را به ترس یا اضطراب تعبیر میکنید.ممکن است بخواهید با عامل تهدید روبرو شوید یا از آن فرار کنید. این پاسخ استرس هنگامی که شما در معرض امکان از دست دادن شغلتان یا در تلاش برای برقراری تعادل بین مسولیت های شغلی و وظایف خود در نقش پدر یا مادر هستید، معنای متفاوتی دارد.این موارد در حکم خطر فوری تلقی نمیشوند و ما نمیتوانیم به همان شکل با آنها مبارزه یا از آنها فرار کنیم.اگر چه ما واکنش استرس را ساده سازی و به مبارزه یا فرار تقسیم کرده ایم،اما در واقعیت، واکنش استرس میتواند انواع و اشکال مختلفی داشته باشد.به این صورت که تفاوت ها در نسبت هورمون های آزاد شده ،تغییرات قلبی عروقی و سایر پاسخ های فیزیولوژیکی با هم ترکیب میشوند و تجربیات روانشناختی و تمایلات رفتاری متفاوتی را تشکیل میدهند. زمانی که مغز ما را برای انجام کاری آماده میکند، احساس استرس میکنیم،خواه برای صبح بیدار شدن باشد،خواه آغاز سخنرانی کاری یا رانندگی،مغز برای افزایش هوشیاری انرژی صرف میکند تا اطمینان یابد فارغ از اتفاق پیش رو،ما آماده واکنش به محیط خود هستیم.کورتیزول، که همه ما آن را هورمون استرس مضر میشناسیم،باعث آزاد شدن سریع انرژی به شکل گلوکز در جریان خون برای سوخت میشود.ریه ها و قلب سریع تر شروع به کار میکنند تا انرژی لازم از اکسیژن و قند را به ماهیچه های اصلی و مغز برسانند آدرنالین و کوتیزول به عضلات کمک میکنند تا از آن انرژی به بهترین شکل استفاده کنند؛حالا شما آماده اید و توان رویارویی با هر چالشی را دارید.به این ترتیب بدنتان در بهترین حالت خود کار میکند،حواس شما جمع تر شده و مغزتان اطلاعات را با سرعت بیشتری پردازش میکند. #قصه_شب #بخش_پنجاه_و_هشت #چرا_کسی_تا_به_حال_اینها_را_به_من_نگفته_بود #کتاب_بخوانیم