💫بخش پنجاه و هفت💫 رابطه خود را با مرگ تغییر دهید برای پذیرش مرگ راه های گوناگونی وجود دارد.گسر وانگ و رکر سه مورد از این موارد را مطرح کرده اند: پذیرش:باورهایی در مورد زندگی پس از مرگ یا امکان رفتن به جایی مانند بهشت، فرد را قادر میسازد تا فانی بودن خود را بهتر بپذیرد. پذیرش برای فرار:کسانی که رنج بزرگی را در زندگی تجربه میکنند ممکن است مرگ را به راحتی بپذیرند؛زیرا مرگ را در حکم رهایی یا فرار از آن رنج تلقی میکنند. پذیرش خنثی:زمانی که مرگ نه مطلوب است و نه وسیله ای برای فرار از رنج،بلکه بخشی طبیعی از زندگی است که کنترلی روی آن نداریم. امتحان کنید: تمرینی که گاهی در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) استفاده میشود این است که تصور کنید بتوانید متن روی سنگ قبر خود را بنویسید،اگر میتوانستید فقط چند خط روی سنگ قبر خود بنویسید،دوست داشتید چه چیزی بگویید؟منظور حدس و گمان در مورد نظریات دیگران نیست،بلکه روشی برای کشف معنای مدنظرتان در زندگی است، معنایی که میخواهید از امروز با آن زندگی کنید. کسانی که با این تمرینات مشکل دارند حتما باید از درمانگر کمک بگیرند. سعی کنید برخی از باورهای خود در مورد مرگ را که باعث تشدید ترس تان میشود، بررسی کنید.هریک از ما باورهای متعددی درباره مرگ داریم که یا برای ما مفیدند یا مضر؛مثلا مرگ ناعادلانه است و ما نباید بمیریم.به احتمال زیاد چنین باوری باعث تشدید اضطراب و افزایش ناراحتی در هنگام بروز افکار در مورد مرگ میشود.بررسی کردن و صرف زمان برای به چالش کشیدن برخی از این باورها ارزشمند است. با این حال برخی از این باورها به قدری احساسی است که بهتراست آن را کنارشخصی که به او اعتماد دارید انجام دهید،فردی که او را میشناسید یا درمانگری که شما را در خلال تمرین راهنمایی کند. جعبه ابزار:نوشتن به منظور کشف ترس هایمان در مورد مرگ شفاف نوشتن در مورد این موضوع به ما کمک میکندترس از مرگ را کشف کنیم؛زیرا نوشتن به ما این امکان را میدهد که بدون گم کردن رشته دیدگاه ها و اکتشافاتمان در طول مسیر،پیش برویم و به شناختی اصولی برسیم.هرزمانی بخواهید،میتوانید کار را متوقف کنید و پس از کسب آمادگی به کار بازگردید. مواجهه با ترس از مرگ آسان نیست و اینجاست که درمانگری آموزش دیده و ماهر میتواند کمک بزرگی برای شما باشد.برای کسانی که به چنین گزینه هایی دسترسی ندارند،ارتباط با دوستی معتمد یا یکی از عزیزان توصیه میشود؛زیرا این ترسی است که همه آن را خوب میشناسیم. در این قسمت تعدادی نمونه سوال وجود دارد که میتوانید از آن ها در نوشتن وقایع روزانه، جلسه درمان یا مکالمه با یکی از عزیزانتان استفاده کنید. ترس های شما در مورد مرگ چیست؟این ترس ها چگونه در زندگی روز مره شما ظاهر میشوند؟ کدامیک از باورهای شما درباره مرگ با دیگران متفاوت است؟ این تفاوت ها چه چیزی را بیان میکنند؟تجربیات گذشته شما از پایان یا از دست دادن چیزی چگونه باورهایتان را در مورد زندگی و مرگ شکل داده است؟ کدام رفتاهایتان به شما کمک میکنداحساس کنید از مرگ در امان هستید؟ دوست دارید زندگی شما چه معنا و مفهومی داشته باشد یا بیانگر چه چیزی باشد؟ دوست دارید بعد از حضور در این دنیا چه اثری از خود باقی بگذارید؟چگونه این معنا و مفهوم میتواند به اعمال و انتخاب های واقعی امروز و بعدتر زندگی شما تبدیل شود؟ تصور کنید که در آینده ای دور،در روزهای پایان زندگی تان،به این فصل نویی که تازه در زندگی آغاز کرده اید که در آستانه مرگ با لبخند و رضایت و خوشنودی به انتخاب ها و مسیری که طی کرده اید نگاه میکنید،اگر فصل بعدی زندگی شما به معنادارترین و هدفمند ترین فصل تبدیل شود،چه کارها و چه رفتارهایی در بر دارد؟ اگر آگاهی شما از مرگ به جای کاستن از کیفیت زندگی تان آن را پربار تر کند،زندگی شما چگونه خواهد بود؟ خلاصه فصل *ترس مشترک ما از مرگ،ترس از شناخته ها و ناشناخته هاست. *برای برخی افراد،احساس نزدیکی به مرگ سبب رشد و تحول مثبت در زندگی میشود. *پذیرش مرگ با دست کشیدن از زندگی یکی نیست و کاملا برعکس این موضوع صادق است. *پذیرش مرگ به ما این امکان را میدهد که به زندگی معنا ببخشیم. #قصه_شب #بخش_پنجاه_و_هفت #چرا_کسی_تا_به_حال_اینها_را_به_من_نگفته_بود #کتاب_بخوانیم