#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
زینت منزل یا رضایت خداوند
در روایات بسیارى وارد شده است :
هرگاه رسول خدا (صلّ اللّه علیه و آله ) از مسافرت مراجعت مى نمود، ابتدا به حضور دختر گرامیش فاطمه زهراء (سلام اللّه علیها) وارد مى شد و دقایقى را در کنار وى مى نشست ، تا آن که جریان غزوه تبوک پیش آمد و حضرت رسول(ص) به همراه امیرالمؤمنین على( صلوات اللّه علیهما )به قصد جنگ تبوک حرکت کردند و رفتند.
و حضرت زهرا (سلام اللّه علیها )خود و فرزندانش را با گوشواره وگردنبند نقره زینت کرد، همچنین روسرى خود را با زعفران رنگ نمود و پرده اى هم براى اتاق تهیّه و آویزان کرد.
و این حرکت بدان جهت بود که وقتى پدرش رسول خدا (ص)و شوهرش امیرمؤمنان(ع) از مسافرت و میدان نبرد جنگ بازگشتند خوشحال شوند.
و هنگامى که حضرت رسول(ص)ص از مسافرت بازگشت طبق معمول به منزل حضرت زهرا (س) وارد شد؛ و چون آن صحنه را مشاهده نمود با ناراحتى از منزل خارج گشت و به مسجد رفت .
حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها )متوجّه علّت ناراحتى پدرش شد، به همین جهت سریع تمام آنچه را که براى زینت خود و بچّه ها و براى زینت اتاق تهیّه کرده بود، در آورد و همه آن ها را براى پدرش فرستاد و پیام داد تا آن ها را، به هر کارى که صلاح مى داند در راه خداوند متعال مصرف نماید.
موقعى که آن اسباب و وسایل را خدمت رسول خدا (صلّ اللّه علیه و آله ) آوردند، حضرت سه مرتبه فرمود: ((فداها ابوها)) یعنى ؛ پدرش فدایش گردد.
و سپس افزود: دنیا از براى محمّد و اهل بیتش (صلوات اللّه علیهم) و نیز براى شیعیانشان نخواهد بود.
و چنانچه دنیا به اندازه بال پشه اى ارزش مى داشت ، ذرّه اى از آن را کافران بهره مند نمى شدند.
منبع : چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام ,
احقاق الحقّ، ج 25، ص 279-بحارالا نوار، ج 43، ص 20، ح 7.
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
پایه تخت و انگشتر بهشتى
روزى حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها) از پدر خود، رسول خدا (صلّ اللّه علیه و آله) تقاضاى یک انگشتر نمود؟
پیامبر اسلام به دخترش فرمود: آیا مى خواهى تو را به چیزى که از انگشتر بهتر است ، راهنمائى کنم ؟
هر موقع که نماز شب را خواندى ، خواسته خود را از خداوند در خواست نما که برآورده خواهد شد.
پس چون حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) حاجت خود را از خداوند متعال طلب کرد، ندایى شنید:
اى فاطمه ! آنچه مى خواستى برآورده شد و هم اکنون زیر سجّاده جانماز مى باشد.
حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) سجّاده را بلند نمود و انگشترى از یاقوت زیر آن بود؛ برداشت و بسیار خوشحال گشت و خوابید.
در خواب دید که وارد بهشت شده است و سه ساختمان قصر زیبا، حضرت را جلب توجّه کرد؛ لذا سؤال نمود که این قصرها براى کیست ؟
پاسخ شنید: براى فاطمه ، دختر محمّد (صلّ اللّه علیه و آله) مى باشد، حضرت داخل یکى از آن قصرها شد که بسیار مجهّز و زیبا بود، در این ، بین چشمش به تختى افتاد که سه پایه داشت ، سؤال نمود: چرا این تخت سه پایه دارد؟
گفته شد: چون صاحبش از خداوند انگشترى خواست ؛ پس از یکى از پایه هاى این تخت براى او انگشترى ساخته شد.
چون صبح شد، حضور پدرش رسول خدا آمد و جریان خوابش را بیان نمود، حضرت رسول (صلّ اللّه علیه و آله) فرمود: فاطمه جان ! دنیا براى شما و پیروان شما آفریده نشده است ؛ بلکه آخرت براى شماها خواهد بود و بهشت وعده گاه ما و شما مى باشد.
و سپس افزود: این دنیا ارزشى ندارد، بى وفا و از بین رفتنى است و غرورآور و فریبنده خواهد بود.
هنگامى که حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) به منزل خویش آمد، آن انگشتر را زیر جانمازش نهاد و از آن منصرف گردید.
و چون شب فرا رسید خوابید، در خواب دید که وارد بهشت شده است و همین که عبورش در آن قصر به همان تخت افتاد، دید که بر چهار پایه استوار گشته است ، وقتى علّت را جویا شد.
گفتند: صاحبش انگشتر را برگردانید و تخت به همان حالت اوّلیّه خود چهار پایه بازگشت .
منبع : چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام ,
بحارالا نوار، ج 43، ص 47
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
سه نوع دستور غذا خوردن
حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) هنگام ميل نمودن غذا بهترين روش هاى اخلاقى ، بهداشتى ، اجتماعى و... را مراعات مى نمود.
و براى راهنمایى علاقه مندان دستورالعملى را بيان فرموده است ، كه به شرح ذيل مى باشد:
حضرت فرمود: افراد بر سر سفره هنگام خوردن غذا بايد دوازده دستورالعمل مهمّ را بدانند و رعايت كنند، كه بر سه دسته تقسيم مى شود و هر قسمت داراى چهار دستور العمل خواهد بود.
قسمت اوّل آن واجب و ضرورى است و قسمت دوّم مستحبّ مى باشد؛ و رعايت آخرين قسمت نشانه ادب و شخصيّت انسان خواهد بود.
و امّا آن چهار دستور العملى كه ضرورى است :
۱_شناخت اين كه اين نعمت ها چگونه و از طرف چه كسى براى ما فراهم گشته است .
۲_راضى و خوشنود بودن به آنچه كه از طرف خداوند، براى ما فراهم و مقدّر شده است .
۳_نام خداوند مهربان را بر زبان جارى كردن هنگام خوردن (بسم اللّه الرّحمن الرّحيم گفتن) .
۴_در آغاز و پايان آن شكر و سپاس خداوند متعال ولىّ نعمت را به جا آوردن .
و امّا قسمت دوّم ، يعنى مستحبّات غذا خوردن :
۵_ شستن دست و دهان پيش از غذا.
۶_نشستن بر جانب چپ بدن هنگام خوردن غذا.
۷_ در حال نشسته تناول كردن .
۸_ با سه انگشت لقمه را برداشتن و خوردن .
و امّا آخرين قسمت :
۹_ سعى شود از آنچه جلوى شخص قرار گرفته است ميل نمايد ودست جلوى ديگران دراز نكند.
۱۰_ لقمه را كوچك و مناسب بردارد.
۱۱_ غذا را خوب بجود و در بلعيدن آن عجله و شتاب ننمايد.
۱۲_ هنگام خوردن غذا، به صورت و دست و دهان ديگران نگاه نيندازد.
منبع : چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام'
كتاب العوالم : ج 55 ،ص 625.
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
اذان و تجلّى خاطرات پدر
پس از گذشت مدّتى از رحلت و شهادت جانگداز پيغمبر اسلام (صلّ اللّه عليه و آله ) دخترش فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) چنين اظهار داشت : دلم تنگ شده است و آرزو دارم ، كه آواى اذان بلال، اذان گوى پدرم را بشنوم .
و چون بلال متوجّه آرزوى حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) شد، مشغول گفتن اذان گرديد؛ و چون گفت : (اللّه اكبر، اللّه اكبر)
حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) به ياد خاطرات دوران پدرش افتاد؛ و نتوانست خود را كنترل نمايد و با صداى بلند شروع به گريستن نمود.
تا آن كه اذان بلال رسيد به : (اشهد انّ محمّدا رسول اللّه ) كه در اين هنگام حضرت زهرا صيهه و فريادى كشيد و با حالت بيهوشى با
صورت ، روى زمين افتاد.
مردم گفتند: اى بلال ! ساكت شو، چيزى نمانده است كه دختر رسول اللّه (صلّ اللّه عليه و آله) دار فانى را وداع گويد.
پس بلال ساكت شد و باقى مانده اذان را ادامه نداد.
و چون حضرت به هوش آمد در خواست ادامه اذان را داشت .
بلال قبول نكرد و گفت : اى سرور زنان ! بر تو مى ترسم كه مشكلى براى شما پيش آيد،
به همين جهت حضرت از او گذشت كرد و ساكت ماند.
همچنين در روايتى ديگر، از امام علىّ (عليه السلام) آمده است كه فرمود:
هر گاه فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) چشمش به لباس و پيراهن پدرش ، رسول خدا (صلّ اللّه عليه و آله) مى افتاد و يا آن را مى ديد و مى بویيد، گريان مى شد و حالت بيهوشى به آن بانوى مجلّله دست مى داد.
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام'
احقاق الحقّ: ج 55 ،ص 552 و 553 .
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
پاداش پاسخگوئى به مسائل
امام حسن عسگرى (صلوات اللّه و سلام عليه) حكايت فرمايد:
روزى زنى نزد حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) وارد شد و گفت : مادرى دارم ضعيف و ناتوان كه براى انجام نماز، مسئله اى برايش پيش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دريافت نمايم .
حضرت زهرا (عليها السلام) پس از گوش دادن به سخنان آن زن ، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه سؤال خود را تكرار كرد و حضرت
دوباره جواب او را داد.
و به طور مرتّب آن زن سؤال خود را بازگو كرد تا آن كه به ده مرتبه رسيد و حضرت زهرا (عليها السلام) بدون هيچ گونه احساس و اظهار ناراحتى و بلكه به عطوفت پاسخ او را بيان مى نمود.
پس از آن ، زن خجالت زده شد و گفت : شما را خسته و ناراحت كردم ، بيش از اين مزاحم شما نمى شوم .
و حضرت زهرا (عليها السلام) اظهار نمود: خير، براى من زحمتى نخواهد بود و سپس افزود: چنانچه شخصى اجير شده باشد تا بارى سنگين را به جایى ببرد و در ازاى آن مبلغ صد هزار دينار مزد بگيرد آيا ناراحت مى شود؟!
و آن زن در جواب حضرت گفت : خير.
بعد از آن فرمود: من براى هر سؤال كه جوابش را بگويم اجير تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشى بيش از آنچه كه در اين جهان است ، مى باشد.
پس اكنون آنچه مى خواهى سؤال كن و براى من ناراحت مباش ، كه از پدرم رسول اللّه (صلوات اللّه عليه) شنيدم ، فرمود: علما و دانشمندان ، شيعيان و پيروان ما در روز قيامت در حالى محشور مى شوند، كه تاج كرامت بر سر نهاده اند.
چون آنان در دنيا بر هدايت بندگان خدا، تلاش و كوشش داشته اند مورد لطف و رحمت خداوند قرار مى گيرند و هدايا و خلعت هاى گرانبهاى بهشتى تقديمشان مى شود ...
پس از آن حضرت زهرا (عليها السلام) فرمود: اى بنده خدا! ارزش يكى از آن خلعت ها، هزار بار بيش از آنچه است كه در اين دنيا وجود
دارد و خورشيد بر آن مى تابد.چون كه چيز هاى اين دنيا هر چند هم به ظاهر ارزش والایی داشته باشد؛ امّا فاسد شدنى و فناپذير است ، برخلاف قيامت و بهشت كه هر چه در آن باشد سالم و جاويد خواهد بود.
منبع: چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرت علیها السلام'
تفسيرالامام العسكرى عليه السلام : ص 341 ،ح 256 ، بحارالانوار: ج 2 ،ص 3 ،ح 3.
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س) 💫
فاطمه زهرا (س) و اسرار پدر
عايشه يكى از همسران رسول خدا (صلّ اللّه عليه و آله) حكايت كند:
در آن هنگامى كه رسول خدا (صل اللّه عليه و آله) نزد من حضور داشت ، فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) بر ما وارد شد؛ و چنان راه مى رفت كه همانند راه رفتن رسول اللّه بود.
وقتى رسول خدا (صلّ اللّه عليه و آله) متوجّه آمدن دخترش حضرت فاطمه شد، به وى خطاب كرد و فرمود: دخترم ! خوش آمدى ، و
سپس او را كنار خود، سمت راست نشاند و سخنى مخفيانه به او گفت كه ناگاه ديدم فاطمه زهرا گريان شد.
عايشه افزود: علّت گريان شدنش را جويا شدم و گفتم : اى فاطمه ! من تو را هرگز با چنين خوشى نديده بودم كه كنار پدرت باشى ، پس چرا ناگهان گريان شدى ؟!
حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) در جواب اظهار داشت : اسرار پدرم را فاش نمى كنم .
بعد از آن ديدم كه رسول خدا (صلّ اللّه عليه و آله) مطلب ديگرى مخفيانه به زهراى مرضيّه فرمود، كه خوشحال و خندان گرديد و
تبسّمى نمود.
در اين موقع تعجّب من بيشتر شد و اين بار علّت گريه و خنده او را جويا شدم ؟
و آن حضرت ، دوباره در جواب من اظهار داشت : به هيچ عنوان اسرار پدرم را فاش نمى كنم .
تا آن كه رسول خدا (صلّ اللّه عليه و آله) رحلت نمود و من از فرصت استفاده كرده و علّت خنده و گريه آن روز را، از فاطمه زهرا جويا شدم ؟
و آن حضرت اظهار داشت : پدرم در آن روز به من فرمود: جبرئيل هر سال يك بار بر من وارد مى شد؛ ولى امسال دو مرحله بر من وارد شد و اين علامت نزديك شدن مرگ من مى باشد، پس با اين سخنِ پدرم ، گريان شدم .
و در ادامه فرمايشاتش فرمود: تو از اهل بيت من ، اوّل كسى خواهى بود كه به من ملحق مى شوى ، سپس پدرم افزود:
آيا راضى و خوشحال نيستى كه سيّد و سرور زنان باشى .
و من پس از شنيدن چنين بشارتى مسرور و شادمان گشتم .
منبع: چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه علیها السلام'
احقاق الحقّ: ج 21 ،ص 55 و ص 11.
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
اهميّت نماز، ۱۵ ضرر و زيان در سبک شمردن نماز
مرحوم سيّد بن طاووس در كتاب فلاح السّائل آورده است :
روزى حضرت صدّيقه كبرى ، فاطمه زهراء (سلام اللّه عليها) به محضر مبارك پدر بزرگوار خود، رسول گرامى اسلام (صلّ اللّه عليه و آله) وارد شد؛ و اظهار داشت : اى پدر جان ! جزاى آن دسته از مردان و يا زنانى كه نماز را سبك مى شمارند، چيست ؟
پيامبر خدا (صلوات اللّه عليه) فرمود: دخترم ، فاطمه جان ! هركس نماز را سبك شمارد و به شرایط و دستورات آن بى اعتنایى نمايد،
خداوند او را به پانزده نوع عقاب ، مجازات مى گرداند: شش نوع آن در دنيا، سه نوع آن موقع مرگ و جان دادن ، سه نوع در قبر و سه نوع ديگر در قيامت آن هنگامى كه از قبر بر انگيخته شود، خواهد بود.
امّا آن شش نوع عقابى كه در دنيا خواهد ديد:
۱_برداشتن بركت و توفيق از عمرش ، كه نتواند از آن بهره كافى و سودمندى برگيرد.
۲_ برداشتن بركت از درآمدهايش .
۳_ پاك شدن سيماى نيكوكاران از چهره اش .
۴_ سرگردان و دلسرد شدن در كارها و عباداتش .
۵_دعاها و خواسته هايش مستجاب نخواهد شد.
۶_آن كه در دعاى مؤمنين سهيم نخواهد بود و دعاى خير ايشان شاملش نمى شود.
و امّا آن عقاب هائى را كه هنگام مرگ خواهد ديد:
۱_ ذليلانه خواهد مُرد.
۲_ گرسنه و تشنه جان مى دهد.
۳_هيچ چيزى تشنگى و گرسنگى او را بر طرف نسازد.
و امّا آن عذاب هائى كه در قبر دچارش مى شود:
۱_ خداوند متعال ملكى را مامور مى نمايد تا مرتّب او را مورد شكنجه قرار دهد.
۲_قبرش تنگ و تاريك و وحشتناك مى باشد.
و امّا آنچه در قيامت مبتلايش مى گردد:
۱_خداوند ملكى را مامور مى نمايد تا او را بر صورت ، روى زمين بكشاند و اهل محشر او را تماشا نمايند.
۲_ محاسبه و بررسى اعمالش سخت و دقيق خواهد بود.
۳_و در نهايت اين كه مورد رحمت و محبّت خداوند قرار نمى گيرد و عذابى دردناك دچارش خواهد شد.
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه علیها السلام'
مستدرك الوسائل : ج 3 ،ص 23 ،ح 5.
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
گريه دوستان و شفاعت زنان
هنگامى كه امام حسين (عليه السلام) متولّد شد، پيغمبر اسلام (صلّ اللّه عليه و آله) پس از بشارت و تهنيت ، خبر از شهادت نوزاد و كيفيّت كشته شدنش را داد، حضرت زهرا (سلام اللّه) عليها سخت گِريست و اظهار داشت : در چه زمانى اتّفاق خواهد افتاد؟
پيامبر اسلام فرمود: زمانى كه من و تو و پدرش ، على و برادرش ، حسن نباشيم و او يعنى ؛ حسين تنها باشد.
آن گاه گريه حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) افزون يافت و گفت : چه كسى براى فرزندم گريه و عزادارى خواهد كرد؟
حضرت رسول فرمود: فاطمه جان ! زنان و مردان امّت من بر مصيبت او و اهل و عيالش مى گريند و نوحه سرائى و عزادارى خواهند كرد، و اين نوحه سرائى و عزادارى هر سال تجديد خواهد شد؛ و چون روز قيامت برپا شود تو، زنان گريه كننده و عزادار بر حسين را شفاعت نموده و من ، مردانشان را شفاعت مى كنم .
و اى فاطمه ! تمام چشم ها در قيامت گريان مى باشند، مگر آن چشمانى كه در عزا و مصيبت حسين (عليه السلام) گريان بوده باشد ،كه آنان خندان و خوشحال وارد بهشت خواهد شد.
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه علیها السلام'
احقاق الحقّ: ج 55 ،ص 552 و 55
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
بهشت و پيراهن خون آلود حسين عليه السّلام
حضرت صادق آل محمّد (صلوات اللّه عليهم) حكايت فرمايد:
آن هنگام كه صحراى محشر بر پا شود و خداوند تمامى بندگانش را زنده احضار نمايد، صدایى به گوش همگان خواهد رسيد كه :
اى جماعت ! چشم هاى خود را ببنديد و سرهاى خود را به زير افكنيد، چون كه فاطمه دختر محمّد (صلّ اللّه عليه و آله) مى خواهد از پل صراط عبور نمايد.
پس همگان چشم هاى خود را مى بندند و حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) در حالى كه هفتاد هزار فرشته او را مشايعت و همراهى مى كنند، وارد مى شود و در يكى از موقف هاى مهم محشر توقّف مى فرمايد.
پس از آن پيراهن به خون آغشته حضرت اباعبداللّه الحسين (عليه السلام) را در دست گرفته و به محضر ربوبى پروردگار عرضه مى دارد:
پروردگارا! اين پيراهن فرزندم ، حسين مى باشد، تو خود آگاهى كه با فرزندم چگونه رفتار كردند.
در اين هنگام ، صدایى از طرف خداوند متعال مى رسد: اى فاطمه ! هر خواسته و تقاضایی دارى بگو، كه برآورده خواهد شد.
و حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) اظهار دارد: خدايا! انتقام مرا از قاتلين فرزندم ، حسين بگير.
پس شعله اى مهيب از آتش بر پا شود و زبانه كشان يكايك قاتلين امام حسين (عليه السلام) را فرو بلعد، همان طورى كه پرنده اى كه دانه از زمين برچيند.
و سپس به عمق دوزخ برگردد و تمامى آن افرادِ ظالم ، به عذاب هاى دردناك مجازات و عقاب خواهند شد.
بعد از آن ، فاطمه زهرا (سلام اللّه عليها) به سوى بهشت حركت مى نمايد و در حالى كه ذرارى و دوستان و عالقه مندانش همراه او میباشند، وارد بهشت خواهند شد؛ و از انواع بركات و نعمت هاى آن بهره مند مى گردند.
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه علیها السلام'
احقاق الحقّ: ج 21 ،ص 222
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
در فكر ديگران و براى ديگران
روزى امام حسن مجتبى (عليه السلام) وارد اتاق مادرش ، حضرت زهرا (عليها السلام) گرديد، ديد كه مادرش در حال ركوع نماز است و براى مردها و زن هاى مؤمن با ذكر نامشان دعا مى كند.
گوش كرد، شنید که مادرش فقط براى ديگران دعا مى نمايد و براى خويش ، هيچ دعایى نمى فرمايد، جلو آمد و اظهار داشت : اى مادر! چرا مقدارى هم براى خودت دعا نمى كنى همان طورى كه براى ديگران دعا مى نمایی ؟
حضرت زهرا (سلام اللّه عليها) پاسخ داد: اى فرزندم ! اوّل ما بايد به فكر نجات همسايه باشيم و سپس براى خود تلاش و دعا كنيم .
و در حديثى وارد شده است كه : دعاى مؤمن در حقّ ديگران مستجاب مى شود و موقعى كه انسان در حقّ ديگران و براى ديگران دعا
كند، ملائكه الهى براى او دعا خواهند كرد، كه حتما، دعاى آن ها مستجاب خواهد شد.
منبع:چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه علیها السلام'
احقاق الحق :ج 21 ،ص 211 ،بحار: ج 43 ، ص 15 ، مستدرك الوسائل : ج 1 ،ص 244 ،ح 5.
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم
#حکایت
💫داستان حضرت زهرا (س)💫
بهترين الگو براى بانوان
عبداللّه بن عباس و ديگر راويان حكايت كنند:
هنگامى كه زمان رحلت يگانه دخت نبوّت ، همسر ولايت حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) نزديك شد، اسماء بنت عميس را طلب كرد.
و چون اسماء نزد ايشان حضور يافت ، به او فرمود:
اى اسماء! وقت جدائى و فراق من فرا رسيده است ، مى خواهم بعد از آن كه فوت نمودم ، جسد مرا به وسيله اى بپوشانى ، تا آن كه
هنگام تشييع جنازه ام ،حجم بدنم مورد ديد افراد نامحرم قرار نگيرد.
اسماء با شنيدن اين كلمات بسيار اندوهگين و محزون گرديد.
و چون حضرت زهرا مرضيّه (عليها السلام) ، بر خواسته و پيشنهاد خود اصرار ورزيد، اسماء اظهار داشت : اى حبيبه خدا! من در حبشه ،
تخت هایی را ديده ام كه مخصوص حمل و تشييع جنازه زن درست مى كرده اند.
حضرت زهرا (عليها السلام) با شنيدن آن خوشحال شد و تقاضا نمود كه تابوتى همانند آن را برايش تهيّه نمايند.
وقتى اسماء آن تابوت را تهيّه كرد و نزد ايشان آورد، حضرت آن را مشاهده نمود و فرمود:
شما با اين تابوت ، جسد مرا از ديد افراد و نامحرمان مستور و پنهان خواهيد داشت ، خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.
منبع: چهل داستات و چهل حدیث از حضرت فاطمه علیها السلام '
احقاق الحقّ: ج 21 ،ص 145 ،اعيان الشّيعة : ج 5 ،ص 321.
#قصه_شب
#داستان_حضرت_زهرا_(س)
#کتاب_بخوانیم