eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70.3هزار عکس
11.6هزار ویدیو
179 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
. شهادت مامور پلیس کلانتری رزکان شهریار توسط سارقان . مامور نیروی انتظامی کلانتری رزکان شهریار توسط سارقان به شهادت رسید . به گزارش پایگاه خبری شهدای ناجا؛ روز دوشنبه هفدهم دیماه 97 ساعت 22 مرکز پیام نیروی انتظامی شهریار از تعقیب و گریز خودرو پلیس و سارقین از سمت باغستان به طرف شهریار به گشت های انتظامی خبر می‌دهد، بلافاصله اکیپ از پاسگاه رزکان که در حال گشت‌زنی بودن خود را به میدان نماز جهت مسدود کردن مسیر حرکت سارقین می‌رسانند، که متاسفانه در این حین سارقین با خودرو پژو ۴۰۵ ناجوانمردانه استوار یکم اسد خزایی را زیر گرفته و وی را به شدت مصدوم می‌کنند که متاسفانه استوار یکم ساعت ۴:۰۰ صبح امروز پنجشنبه به دلیل شدت جراحات در بیمارستان امام سجاد شهریار به درجه رفیع شهادت نائل می‌گردد. . https:/ goo.gl/HLBZj6 .
اینجا شلمچه ست ــ..
در سومین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری یادش را گرامی میداریم
. 🌼 . « یا زهرا (س) » . همرزم : رفتم پیش جواد محب، فرمانده گروهان خودمان. وارد سنگر شدم. نشستم گوشه سنگر به کارهای محمد (محمدرضا تورجی زاده) فکر می کردم. یادم افتاد در ایام کربلای 5 یکبار با محمد صحبت می کردم.حرف از شهادت بود. محمد گفت: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا(س) است. من هم فرمانده گردان یازهرا(س) هستم! نمی دانم چرا یکدفعه یاد این حرفها افتادم. خیلی دلشوره داشتم. یکدفعه صدای خمپاره آمد. برگشتم به سمت نوک تپه. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی  خورده بود! به همراه یکی از بچه ها دویدیم به سمت نوک تپه. دل توی دلم نبود. همه خاطرات گذشته ای که با محمد داشتم در ذهنم مرور می شد. با این حال به خودم دلداری می دادم.می گفتند: محمد تورجی شدید مجروح شده. رنگ از چهره ام پرید. برای چند لحظه به چهره ( برادر محب ) خیره شدم. خدا کند آنچه در ذهنم آمده درست نباشد. به چشمان هم خیره شدیم. برادر محب سرش را به علامت تایید تکان داد. بعد در حالی که اشک از چشمانش جاری بود گفت: تورجی هم پرواز کرد! آری محمدرضا پرواز کرد همانطور که گفته بود و همانطور که باید!همچون مادرش زهرا(س)... با پهلو و بازویی مجروح... . . . . . . . . . . . . . . . .
یڪ پر از عشق و معرفت ... نشـانی : دریاچه ماهی ، کربلای پنج لطفا با رمز وارد شوید ... 🌺🍃