🔺بیانات منتشر نشده رهبر انقلاب دربارهی شهید طیب حاج رضایی در دیدار خانواده این شهید:
🔸یکی از بالاترین و با فضیلتترین شهادتها، شهادتی است که پدر شما و مرحوم طیب به آن شهید شدند.
🔸در دوران غربت، وحشت و اختناق؛ آن هم تنها. یک وقت انسان با هزار نفر به میدان جنگ میرود؛ یک وقت انسان، تنها در مقابل دشمن قرار میگیرد؛ این یکطور دیگر است.
🔸دورهی اختناق واقعاً خیلی سخت بود؛ بخصوص نسبت به اینها که وضع عجیبی داشتند. خداوند انشاءالله درجاتشان را عالی کند.
👈زمانی فقط نامش طیب بود؛ اما لحظاتی قبل از مرگ، بخاطر ارادتش به مادر سادات حضرت زهرا سلامالله علیها جسم و روحش نیز طیب شد و به فیض شهادت نائل آمد🌸
📚 دهم آبان، سالروز شهادت طیب حاج رضایی به دست رژیم طاغوتی پهلوی
✅
در حرم سهل است
حتی در دلِ میدان مین ؛
هر زمان که «یارضا» گفتیم
معبـر باز شـد . . .
#مشهد_مقدس
#عزاداری_رزمندگان
#مداح_شهید_مسعود_ملا
🔸🔸🔸
خداي من ! تو مي داني در اين تنهايي و در اين (بي)غمگساري ياري نمي يابم ، گم كرده دارم و در اين ديار آن را نمي يابم ، به هركه مي رسم فكر مي كنم شايد اين آن باشد اما نه ، هوائي دگر دارم عشق سفر و فرار ، هجرت به شهر خون ، هجرت به كربلاي ايران ، شوق جبهه دارم ، شوق رسيدن به پاكي .
شهید اسماعیل شیرزاد
#کلام_شهدا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#چراغ_راه ۳۳
🌺 بخشی از وصیتنامه شهید محمدحسین فهمیده:
" من عاشقِ خدا و امام زمان گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود، تا این که به معشوق خود یعنی الله برسم. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال، پدر و مادر ، برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله ...
#عشق_به_خدا #زهد #تقوا #دنیاگریزی #جهاد #نوجوان_شهید #شهیدفهمیده
🇮🇷
🔻انتشار بهمناسبت سالگرد شهادت طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی
🔸حضور رهبر انقلاب بر سر مزار مرحوم طیب حاجرضایی و مرحوم اسماعیل رضایی، حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع).
✅شهیدان اسماعیل رضایی و طیب حاجرضایی دو تن از مبارزین قبل از انقلاب بودند که پس از جریان حادثهی ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ توسط رژیم پهلوی دستگیر و بعد از دادگاهی نمایشی در سحرگاه یازدهم آبانماه ۱۳۴۲ تیرباران شدند.
سلام بر #عشق
روزی که بیاید
و روزی که بمیرد
و روزی که اهلش را تغییر دهد ..
پ.ن: شهید حامد سلطانی در کنار شهید محمدحسین محمدخانی
«حامد سلطانی» از رزمندگان مدافع حرم همزمان با ایام شهادت امام رضا(ع) در سوریه به #شهادت رسید.
این شهید که برای دفاع از ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی و مبارزه با تکفیریها داوطلبانه به سوریه رفته بود، در جریان یک ماموریت تخریب به همرزمان شهیدش پیوست.
مراسم وداع با پیکر این شهید امروز، تهران، معراجالشهداء
⭕️متلاشی شدن ۲ باند بین المللی مواد مخدر در مازندران
🔸 سربازان گمنام امام زمان (عج) موفق به کشف بیش از ۸۶ کیلوگرم مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه و ۹۶ کیلوگرم حشیش از دو باند بین المللی در مازندران شدند.
🔹 این مواد مخدر توسط باند بین المللی از شرق کشور به استان وارد شد و قرار بود در مناطق مختلف استان مازندران توزیع شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ عوامل نفوذی در عراق!
♦️ اين خانم مى گويد: من ۵ روزِ که اينجا هستم، از آمريكا امدهام، ما نه حزب فتح را مىخواهيم نه سائرون، ما حكومت سكولار مى خواهيم!
✍️ #افسران
با کمی مطالعه و تحقیق در حوزه کشور عراق متوجهِ این موضوع میشویم که مردم این کشور غالبا بافت سنتی خود را حفظ کردهاند و به راحتی میتوان اعتقاد به حکومت دینی را در بین مردم این کشور مشاهده کرد!
🔹 شعارِ سکولار(جدایی دین از سیاست) شدنِ این کشور، نشانهای از نفوذ فرهنگی غرب است که سالها قبل در ایران، توسط لیبرالها و تکنوکراتها کلید خورد😐
⭕️چند روز قبل بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبهی پاکت نامه از جیب شلوارش زده بود بیرون.
گفتم: "هان، آقا مهدی خبری رسیده؟"
چشمهاش برق زد!
گفت: "خبر که... راستش عکسش رو فرستادن."
خیلی دوست داشتم عکس بچهش رو ببینم. با عجله گفتم: "خب بده ببینم."
گفت: "خودم هنوز ندیدمش." خورد توی ذوقم.
قیافهم رو که دید، گفت: "راستش میترسم؛ میترسم توی این بحبوحهی عملیات اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش."
نگاهش کردم. چی میتونستم بگم؟
گفتم: "خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، منم میبینم..."
#شهید_مهدی_زینالدین
#درس_اخلاق
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷
شهید علی اکبر پورعیسی از جانبازان دوران دفاع مقدس پس از تحمل سالها درد و رنج ناشی از جراحات جانبازی ردای شهادت برتن کرده و به جمع شهدا پیوست.
این شهید گرانقدر درتاریخ 15 فروردین ماه سال 1367 درمنطقه خرمال، در عملیات والفجر10 بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی از ناحیه چشم، اعصاب، ریه و پوست جانباز شده و سرانجام درتاریخ 8 آبان 98 پس از تحمل سالها درد و رنج جانبازی دربیمارستان بعثت همدان به جمع همرزمان شهیدش پیوست..
♻️مراسم تشییع پیکر شهید بزرگوار فردا (جمعه) ساعت ۱۰:۳۰ صبح در #گلزارشهدا_همدان
#درجوارمزارمطهرشهدا_مدافع_حرم
#اطلاع_رسانی_شود_لطفا👆🙏
#طنز_جبهه
😄😂خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...😃😀
👤بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
:پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش ؛
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
- وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
- یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂😂😂
منبع: کتاب" رفاقت به سبک تانک"
به یاد شهدا
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐
🌹 #پیامکی_از_بهشت 🌹
ملت عزیز خانواده های شهداء را از یاد نبرید مخصوصا فرزندان شهدا را ، در موقع برخورد با آنها پیش خود فکر کنید اینها هم روزی پدری مهربان داشتند که آنها را در آغوش می گرفت و می بوسید و آنها را به گردش و باغ و دشت و صحرا می برد و برای دفاع از اسلام و بخاطر اجرای قوانین الهی شهید شده است .
خدای ناکرده کاری نکنید که دل فرزندان شهدا شکسته شود ، توجه داشته باشید که حضرت علی (ع) در مورد یتیمان و سرپرستی آنها چه فرموده و با فرزندان شهدا چگونه عمل می نمود .
🕊 #شهید_والامقام 🕊
🌹 #ابوالقاسم_حجتی🌹
✋ #سلام_به_دوستان_شهداء ✋
🌺 #روزتان_شهدایی 🌺
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐