آخرین عکس دانشجو شهیده رحیمی در صفحه اجتماعی اش
شهدای حادثه تروریستی کرمان
زن افتخار شهادت
#دختر
#کاپشن_صورتی
#کودک
#سلیمانی
#زن
✳️#حافظان_امنیت ✳️
#شهادتت_مبارک
#شهیده_فائزه_رحیمی
#دانشجو_معلم_دانشگاه_فرهنگیان
#کرمان_تسلیت
#ایران_تسلیت
#حاج_قاسم
#دختر_کاپشن_صورتی
#با_گوشوارههای_قلبی
#شهیده_ریحانه_سلطانینژاد
#تروریستی
#شهید
#شهدای_زن
#شهدا_دانش_آموز
#معلم
♦️ماجرای کیف دیپلمات ایرانی در هواپیمای ماهان ایر در بیروت چه بود؟
🔹شب گذشته پرواز شرکت هواپیمایی ماهان به بیروت تنش هایی در فرودگاه الحریری در پی داشت.
🔹پلیس فرودگاه خواهان بازرسی کیف دیپلمات ایرانی بود اما او ممانعت کرد.
🔹وزارت امور خارجه لبنان امروز اعلام کرد که یادداشت کتبی توضیحی از سوی سفارت ایران در خصوص محتویات دو کیسه کوچک دیپلماتیک که دیشب توسط یک دیپلمات ایرانی در هواپیمای ماهان حمل شده بود دریافت کرد.
🔹در این یادداشت ایران اعلام کرد که این کیسه ها حاوی اسناد، اوراق و اسکناس دلار برای پرداخت هزینه های عملیاتی کارکنان سفارت بوده است و پس از آن ماموران فرودگاه اجازه ورود به این دو کیف دادند.
🔸️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من عاشق امام رضا(ع) شدم
🖋میگن عشقی که به گریه رسیده باشه هیچ وقت اشتباه نبوده. خواستم بگم من برات خیلی گریه کردم خیلی!
آقاجان...
هرکجای این حرم صدها نشان از عشق هست
عشق اینجا در کنار اشک معنا می شود
📍صحن گوهرشاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عهد شهید سید ابراهیم رئیسی با شهید حاج قاسم سلیمانی
#قطعا_پیروزیم
#قطعا_سننتصر
🔰 سازمان اطلاعات فراجا
🔻مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
🔻جهادش جهاد بزرگی بود خدای متعال شهادت او را هم شهادت بزرگی قرار داد.
#حاج_قاسم
#شهید_القدس
#مکتب_سلیمانی
#سرباز_وظیفه
🔰 سازمان اطلاعات فراجا
💠 حاجی بخشی،
به روایت سردار سعید قاسمی👇👇
🎙 در طول سه دهه پرفراز و نشيب انقلاب اسلامي، حاجي بخشي كه به حق چه در زمان جنگ و حضورش در خط مقدم، گرمي بخش جبهه ها بود و همچنين از بعد از رحلت حضرت امام(ره) در تمامي صحنه ها، ما اين حبيب ابن مظاهر انقلاب را مي بينيم كه حضور جدي دارد.
حاجي بخشي خودش يك كلكسيون و نمايشگاه كاملي از همه روزهاي غم بار و روزهاي خوش و باشكوه و پيروزمند بيش از سه دهه انقلاب اسلامي است. آن مقدار كه ما حاجي را در جبهه ها درك كرديم، از روزهاي سخت جبهه ها گرفته تا فتح المبين و بيت المقدس تا سه راهي شهادت، همانجايي كه شايد يكي از طلايي ترين و ناب ترين فيلم هاي دوران جنگ يعني شليك موشك كاتيوشا به سمت خودروي استيشن حاجي بود و دامادش كنار كانال پرورش ماهي، فيلمبرداري شده است؛ دامادش كنار دست خودش شهيد شد و آن صحنه خاموش كردن آتش با پتو توسط حاجي و شوكي كه بهش دست داده بود.
قبل از آن هم در والفجر ۴، پسرش حاج عباس بي سيم چي خود من بود و شهادت همين عباس در والفجر ۸ كه حاجي بخشي خودش هم با يك جعبه نقل و نبات و عطر حضور داشت. خودش هم دوربين به دست گرفته بود و يك تنه، هم مبلغ بود و هم بين سنگر ها عطر پخش مي كرد. در جبهه هميشه دوربين دستش بود و فيلمبرداري مي كرد.
در جريان يكي از همين فيلمبرداري ها، حاجي بخشي پتوي يكي از شهدا را كه كنار مي زند تا از او فيلم بگيرد، مي بيند كه عباس خودش شهيد شده است. آنجا پسرش را بغل كرد و يكي از باشكوه ترين صحنه هاي دفاع مقدس را خلق كرد؛ يك صحنه عالي از ايثار و دلدادگي بسيجيان آقا روح الله.
حاجي هميشه حالت زيبايي داشت با آن «تفنگ سيمينوف» خودش كه نماد اين بود كه سلاح را نبايد زمين گذاشت. با آن هيبت خاص تقريبا در بين قريب به اتفاق كليه مجاهدين جهان اسلام و كساني كه به سرنوشت انقلاب اسلامي اهميت مي دهند، آشنا بود و كسي نيست كه با حاجي بخشي و چهره خاصش آشنا نباشد.
دوستان ما كه از نقاط مختلف جهان مي آيند، هميشه حال حاجي بخشي را از من و بقيه مي پرسند كه اين درگذشت را بايد به آن ها هم تسليت گفت.
سركشي به خانواده شهدا و خانواده جانبازان و مجروحين هم يكي از كارهاي هميشگي و خاص حاجي بود و عادت داشت كه در بيمارستان ها برود و با اين افراد شوخي كند و فرح بخش محافل سرد و يخ زده جانبازان باشد.
در زمينه سازندگي جهادي هم در حد توانش فعاليت مي كرد. همه مي دانند كه زميني در كرج تهيه كرد و آن را تبديل به يك گاوداري كرد و فعاليت خوبي داشت. يك كارگاه كوچكي هم راه انداخت و به توليد و خدمات از اين نوع پرداخت.
در جنگ "خوشه هاي خشم" در لبنان و در جنگ ۱۶ روزه با حاج حسين الله كرم و حاج محمود ژوليده و برخي دوستان به لبنان رفتند و در خط مقدم در جنوب لبنان حاضر شد؛ هم روحيه مي داد به رزمندگان و هم سركشي مي كرد از خانواده شهدا و شور و هيجان خودش را به جبهه هاي لبنان هم منتقل كرد. وقتي خانواده شهدا هم حاجي را مي ديدند، چون با چهره ايشان آشنا بودند، به شدت به وجد مي آمدند و حضور حاجي بخشي، محفل بچه هاي حزب الله را حسابي گرم مي كرد.
در فتنه ۸۸ هم كه الحق كمرشكن بود و اصلا توقع نداشتيم خواص انقلاب اين چنين ريزش كنند، با اينكه حال حاجي بخشي خوب نبود و در بيمارستان بود، هر بار بچه ها به ديدارش مي رفتند، قوت قلب مي داد كه پشتيبان ولايت باشيد و پشت ولايت را خالي نكنيد. به هر شكل سعي مي كرد بچه ها را گرم و انقلابي نگه دارد. اما در هر صورت، "فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلا يَسْتَقْدِمُونَ"، رضاييم به رضاي خدا.
هر وقت هم خدمت حضرت آقا مي رسيد، آقا اعلام رضايت مي كردند از ايشان و ان شاء الله امام و رهبر و شهدا از ايشان راضي باشند و سر سفره آقا عبدالله مهمان باشند. پسر شهيدش و داماد شهيدش ان شاءالله در "يوم الفقر" دستش را بگيرند و حاجي هم دست ما را در روز تنگدستي بگيرد و ما را هم بر سر سفره اي مهمان كند كه خودش مهمان است.
#دفاع_مقدس