«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
✍امروز از مادری مینویسم که فرزندِ جگرگوشه اش را داد تا ما در امینت باشیم.
شب ها ارام بخوابیم و روز ها بدون ترس سر کار و زندگی مان باشیم.
امروز از مادری مینوسم که تمام دلتنگی هایش شده یک سنگ در قطعه شهدا.
امروز مینویسم که بماند که هنوز هم ما مدیون شهدا و خانواده های عزیزشان هستیم.
مادر بالای سرش قرآن گرفت، او از زیر قرآن رد شد و از مادر خداحافظی کرد. مادر برای اخرین بار پشت سر فرزندش کاسه ای آب ریخت تا فرزندش دوباره به آغوشش باز گردد، دوباره عطر تنش را ببوید و طعم مادری را بچشد.
اما نمی دانست که این دیدار آخر آنهاست، قدم هایی که فرزندش از در خانه برمیدارد و او از پشت نظاره گر است، آخرین قدم برداشتن هاییست که از فرزندش می بیند.
چندی بعد خبر شهادت فرزندش به گوشش می رسد و این داغ همیشه بر دلش خواهد ماند که دوباره فرزندش را در آغوش بکشد و دوباره عطر تنش را ببوید.
#مادران_شهدا را میگویم، همان ها که روزی قرآن به دست فرزندشان را بدرقه کردند اما نمی دانستند این بدرقه آخرین بدرقه شان است.
امشب حال دل مادری بی قرار است برای پسر شهیدش...امیدش به خداست که پسر عزیزش برمیگردد...
#دلنوشته 🌱
#آخرین_دیدارمادرشهیدغفاری💔
#بیست_ویکم_ماه_مبارک_رمضان
╔═. ♡♡♡.══════╗
╚══════. ♡♡♡.═╝