#ازدواج_به_سبک_شهدا #جلسه_خواستگاری 💕
#همسر_شهید_ابوالفضل_راه_چمنی 🕊🌺
سه سال زندگی آسمانی...
💠از جلسه خواستگاری برامون بگید. چه صحبتهایی رد وبدل شد؟
🌸 #همسر_شهید: زیاد صحبت نکردیم چون تقریبا من برا هیچ موردی مشکل نداشـــــتم. اون از سخـــــتی کـــــارش گفت که من میدونستم نـظامی هست و کلا هم رشته نظامی رو دوست داشتم.
💕بعد بحث مهـــــریه شد. گفتن 14 تا سکه. بلافاصله گفتم من مشـکلی ندارم، اما فکر نکنم خانواده م قبول کنن. بعد که به خانواده م گفتیم، گفتن هرجور خودتون صـــــلاح میدونید که دیگه همون 14 شد و یه سفر کربلا که خود ابوالفضل اضافه کرد.
🌸روزی که قرار بود صیغه محرمیت بخونیم، بعد از محرم شدن به اتفاق خانواده هامون رفتیم یه امام زاده زیارت و بعد هم بیرون امام زاده نشستیم با هم صحبت کنیم...
💕با اینکه عاشـــــق هم بودیم ولی از هم فرار میکردیم . چون تا اون موقع نامحرم بودیم، بعد یهو محرم شده بودیم. یه ذره تو شوک بودیم. نشستیم اونجا صحبت کردیم.
🌸من که کنارش نشسته بودم، فقط انگار کر بودم. اصلا هیچی نمیشنیدم. اما یادمه خیلی از رهبـــــر صحبت کردن بعد از عقد از اعتقاداتشون گفتن و از صحـــــبت کردنشون مشخص بود که خیلی طرفدار سرسخت اقا هستن. شدیدا غـــــیرتی بودن نسبت به حضرت اقا.
💕همه میگفتن که ابوالفضل اصلا ناراحت نمیشه . واقعا کسی ناراحتی ابوالفضل رو ندیده بود. اما روی مسائل رهبری خیلی حساس بود و ناراحت میشد. ولی در رابطه با مسائل دیگه خیلی آروم بود و اصلا ناراحت و عصبانی نمیشد. فردای روز عقدمون هم به همراه خانواده با ماشین رفتیم مشهد...
#سه_سال_زندگی_آسمانی
#شهادت_۱۸فروردین۹۵