#خاطراتشهدایے
🌱 بیمارستان دزفول که بودم ،
گفتند یه مجروح آوردند
🥀دو تا چشماش نابینا شده ،
🥀دســـــت هـــــم نداره ،
🌱 چهارده ، پانزده ساله هست .
رفتم بالا سرش دل داریش بدم ،
دیدم داره ســـــر به ســـــر
مجروح های دیگه میزاره و میخنده . !
〰️〰️〰️〰️〰️