#خاطره_ناب
🔶یک دعوتنامهی خاص🔶
🔵دخترمان تازه به دنیا آمده بود.
یک روز گفت:
همه کارها برای اشتغال و زندگی در یک کشور اروپایی هماهنگ شده و با درخواستش برای رفتن به سوریه هم موافقت شده است.
مردد بود کجا برود؟!
پس از چند روز گفت:
خیلی فکر کردم دیدم اگر روزی برسد که من یک هفته مراسم حاج منصور نتوانم بروم، نمیتوانم زنده بمانم، من متعلّق به این جبهه هستم، نمیخواهم در جبههی دیگری حتّی برای یک زندگی معمولی بروم.
تصمیم خیلی سختی بود ولی او تصمیم خودش را گرفته بود. تصمیمی که محمّدجعفر را در زمرهی ابرار کرد.
گفت:
نمیشود، حضرت زینب برایم، دعوتنامه بفرستد و بعد من به اروپا بروم!
🔹راوی:همسر شهید
#محمدجعفر_حسینی
4.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره_ناب
#هفته_وحدت
🔰خاطره رهبر معظم انقلاب
از دوران تبعيد در ايرانشهر و
برگزاری هفته وحدت
#ایران
#بیانات
#مقام_معظم_رهبری
#خاطره_ناب
🔻کتک خور...! 🔻
🔵گروهک ها... در شکنجه کردن
خیلی بی رحم بودند. شهید مهدی
کازرونی شب ها می آمد و بچهها
راقسم میداد که من راکتک بزنید.
وقتی حسابی کتک می خورد بلند
می شد و می گفت: خدایا شکر که
هنوز طاقت شکنجه ی گروهک ها
را دارم.
بااینکه حاج مهدی بسیار قوی بود؛
ولی هر چند وقت یک بار خودش
را باکتک خوردن آزمایش میکرد تا
طاقتش را در برابرشکنجه بسنجد.
🔹راوی: حمید شفیعی
🔷شرح عکس:
شهیدکازرونی پشت سر
حاج قاسم، به ما خیره
شده است.
#شهید_مهدی_کازرونی (سمت چپ)
#شهید_قاسم_سلیمانی (سمت راست)