🌹
...بالاخره توانش را در برابر حملات روحی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) از دست داد و راهی به جز خودکشی به ذهنش نرسید. در تنهاییهایش با خدا نجوا میکرد:«خدایا! میدونم خودکشی حرامه، اما بیام پیش خودت و با تو طرف باشم بهتره تا اینجا بمونم.»
.
تصمیمش را گرفت و در فرصتی مناسب، لیوانی شیشهای را زیر لباسش پنهان کرد و به دستشویی رفت. رگ دستها و گردنش را زد. یادش نرفت که حتما اشهدش را بخواند. محافظها که متوجه تاخیرش در خروج از دستشویی شدند به سراغش آمدند. علی را غرق در خون خود، کف دستشویی پیدا کردند. اما قصه علی اینجا تمام نشد. با همان وضعیت به دادگاه برده شد و به حبس ابد محکوم شد. پس از بخیه زدن زخم هایش او را به انفرادی انداختند. انفرادی برای علی حکم بهشت را داشت. روزها از آنجا بیرون نیامد. بعد از سالها به آرامش دست یافته بود.
.
بعد از هشت ماه حکمش زده شد و او را به زندان مخوف ابوغریب منتقل کردند. برگشتن به ایران مانند آرزویی دست یافتنی همیشه همراهش بود، اما امیدی به دیدار مجدد خانواده و کشورش نداشت...
🔻 در شماره ۲۰۷ ماهنامه فکه میخوانیم👇
.
.
💠 از سرِ نو
🔻مصاحبه با آزاده سرافراز آقای علی بیگلری ؛ به روایت خادمین شهدا_فدڪ
.
🔴
#روایت_فدک
#علی_بیگلری
#آزاده
#ماهنامه_فکه
#خادمین_شهدا_فدک 🌹