شهیدی که بعد از شهادت گریه کرد...
#سید_مهدی هیچگاه پاهایش رو جلوم دراز نکرد جلوی پام تمام قد می ایستاد وتا من نمی نشستم، او هم نمی نشست فقط یکجا پایش رو دراز کرد اونم وقتی بود که #شهید شد...
بهش گفتم سید تو هیچوقت جلوی من پاهات رو دراز نمیکردی؛ حالا چی شده مادر؟ یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برای چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشمانش اومد شاید میخواسته بگه مادر اگر مجبور نبودم جلوی پاهات تمام قد می ایستادم...
منبع: کتاب رموز موفقیت شهدا جلد۱
✍ گفت میخواهم عربی یاد بگیرم!!
کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا.
🤔 پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود👥.
برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم"✔️
آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد...😔
در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود📝.
می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.👊
به همه گفته بود☝️
باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تامردم به زحمتِ تشییع نیفتند😔
درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت.😔
انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است...😭
📚کتاب بی آشیان
حجت الاسلام شهید مدافع حرم🌹
#محمد_مهدی_مالامیری به روایت پدر
🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀
حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. 😭
مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت.
اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است.✨
شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل.😭
با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی؟
مگر نمی خواستی مثل او باشی⁉️
امروز همان روزی است که سالهاست منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل 😭
تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان.😔
او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل🕊
#شهید_محمد_مهدی_مالامیری🌹
#سبک_زندگی_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#شهدای_مدافع_حرم
#فرهنگ_شهادت
#شهادت_طلبی
#شهدا_زنده_اند
#شهادت#شهدا
#مدافعان_حرم
#مادر_شهید
#شهید#حضور
#جوان#نوجوان
#دختر#پسر
#سید_مهدی
#شهادت
#شهدا
#شهید
#انتظار
#ظهور