eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
80.1هزار عکس
15.5هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 #دلشڪستھ... شھادت ذره ذره رقم مےخورد آن زمان که دلت برای هموطنت مےتپد💓 آن هنگـام که نتوانستی رنج آنہا را ببینی و سڪوتـ کنی آن وقتی که خود را به آب و آتش مےزنی و خودت مےشوی سـپر.. مےشوی طبیب آلام مےشوی مرهم... آن وقت تو هم #شھیدی... و مگـر نه اینست که باید #شھیدانه زندگے کرد تا #لایق شهادت شد؟ #شهیدجاویدالاثرمحمدبلباسی امدادرسانی سیل #شهیدمحسن_حججی اردوی جهادی #شهید_شو...حیفه #آھ_اےشهادت
🌸🌸🌸 جملہ ای ماندگار از شهید حججی برای ڪسی ڪه نمیتونہ از دنیا بگذره ... « بعضی وقتا دل ڪندن از چیزای خوب ، باعث میشہ چیزای بهتری بدست بیاری.» خوش به حال شهدایی ڪه رسیدند آخر با شهادت به سرانجامِ اباعبدالله… 🌹 #شهیدمحسن_حججی
۱۶ مرداد سالگرد اسارت شهید محسن حججی به نام شهیدی که جنگید اسیر شد شهید شد 🍃برشی از کتاب سربلند: برگشتم به حاج سعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟ رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحه‌اش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند، تند حرف‌هایم را ترجمه می‌کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده‌اند «القائم» بپرسید. فهمیدم می‌خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام می‌گوید اسیرتان را این‌طور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!» پرسیدم به چه جرمی؟ بریده‌بریده، جواب می‌داد و حاج سعید ترجمه می‌کرد: «از بس حرصمون رو درآورد؛ نه اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود...!»... . می شود اسیر شد و با یک نگاه دشمن را از پای درآورد،از این چشمان چیزی جز غرور نمی‌بارد
💢۱۶ مرداد سالگرد اسارت شهید محسن حججی به نام شهیدی که جنگید اسیر شد شهید شد 🍃برشی از کتاب سربلند: برگشتم به حاج سعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟ رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحه‌اش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند، تند حرف‌هایم را ترجمه می‌کرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده‌اند «القائم» بپرسید. فهمیدم می‌خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام می‌گوید اسیرتان را این‌طور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!» پرسیدم به چه جرمی؟ بریده‌بریده، جواب می‌داد و حاج سعید ترجمه می‌کرد: «از بس حرصمون رو درآورد؛ نه اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود..!» می شود اسیر شد و با یک نگاه دشمن را از پای درآورد،از این چشمان چیزی جز غرور نمی‌بارد 🌷 🕊