در روز تولدش
آرزو ڪــــرد
به شهید قجه ای برسد
شهید هم دستش را گرفت و بُرد
رفیق شهید ، شهیدت می ڪند . . .
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
#سالروز_ولادت
#لالههای_آسمونی
يکبار سيد از کشاورزي بار سيب زميني خريد، بارش خيلي خوب نبود، فرستاد تهران وبرگشت خورد.
با قيمت پايينتري بارش رو فروخت و مقداري ضرر کرد. گفتم سيد چرا موقع خريد دقت نکردي؟؟؟
گفت : اشکال نداره، خودم ميدونستم بارش خيلي خوب نيست، اما اون کشاورز بنده خدا دستش خالي بود، ميشناختمش آدم زحمتکشي بود. خواستم کمکي به اون بنده خداکرده باشم.
حتي اگرخودمم ضرر کنم، اشکال نداره خدا باماست...
حرفهاي سيد براي ماعجيب بود. اما سيد بااعتقاداتش کارميکرد.
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی🌷
#سالروز_شهادت
از خدا خواسته بود مانند مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها و شهید ابراهیم هادی گمنام بماند، همین اتفاق هم افتاد.
دو سه هفته از پیکرش خبری نبود، اما ...
پس از مدتی به خواب فرمانده اش آمد و محل دفن پیکرش را نشان داد!!
برای همه جای تعجب بود، او در وصیتش نیز به گمنامی اشاره کرده بود.
اما به فرمانده اش گفت: پدرم هر روز برای پیدا شدن پیکر تنها پسرش، توسل به حضرت زهرا دارد و خانم به من فرمودند شما برگرد...
📚 مهمان شام
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
╭🥀🕊 ┅────────┅╮