🔸رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف میزدن. پیرمرد میگفت: "جوون دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟"
حاج حسین خندید. اون یکی دستش رو آورد بالا. گفت: "این جای اون یکی رو هم پر میکنه! یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم.
🔹پیرمرد ساکت بود. پرسیدم: "پدر جان! تازه اومدی لشکر؟"
حواسش نبود! گفت: "این چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟! اسمش چیه این؟"
گفتم: "حاج حسین خرازی!"
راست نشست. گفت: "حسین خرازی؟ فرمانده لشکر؟!"
#شهید_حسین_خرازی
#درس_اخلاق
ترکشی به سينه اش نشسته بود. برده بودنش برای آخرين
عمل جراحی.
قبل از عمل بلند شد که برود بهش گفتن : بمان!
بعد از عمل مرخصت می کنن ،اينجوری خطرناکه.
گفت: وقتی اسلام در خطر باشه من اين سينه رو نمی خوام...
#خلبان_شهيد_احمد_کشوری
#خاطرات_شهدا
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ شنیدن تقوای رزمندههای هشت سال دفاع مقدس از پدری که هم رزمنده بود و هم پدر شهید
🔺در جبهه از خودم پایینتر ندیدم، به هر کسی که نگاه کردم تقوایش از من بیشتر بود.
✅ به افسران بپیوندید:
📚ادامهی جنگ پس از فتح خرمشهر، چرا؟!
🔸( قسمت اوّل )
♦️صدام و حزب بعث، هدفشان از جنگ با ایران، نه صرفاً تصرّف سرزمین بلکه دقیقاً مبارزه با اسلام از طریق سرکوب «انقلاب اسلامی» بود و اسناد موجود از جمله «مرامنامهی حزب بعث» که در شمارههای آیندهی این پرونده منتشر خواهد شد، مؤیّد این مطلب میباشد. امّا مهمترین دلایل دیگر ادامهی جنگ پس از فتح خرّمشهر، عبارتند از:
1_ شرایط ایران برای صلح (شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت).
2_ مرزهای ایران تامین نداشت و نقاطی در شلمچه، طلائیه، فکه و قصر شیرین در اشغال عراق بود و نیز شهرهای سومار، نفت شهر و مهران عملا در اشغال دشمن بودند و امکان آزادسازی این نقاط از راه مذکور، غیرمعقول به نظر میرسید و راهی جز ادامه جنگ وجود نداشت.
3_ همچنین با توجه به هدف گرفتن انقلاب اسلامی توسط بعثیها، لازم بود که ایران از کیان اسلام دفاع کند و تنها به خروج عراقیها از خرّمشهر اکتفا نکند...
4_ و...
👈در قسمتهای بعدی این پرونده، در خصوص دیگر دلایل این اتّفاق و شرح هر کدام از آنها، به تفصیل سخن به میان خواهد آمد...
#دفاع_مقدس_باقیست
📚ادامهی جنگ پس از فتح خرمشهر، چرا؟!
🔸( قسمت دوم )
♦️در قسمت قبل،چهار مورد از دلایل ادامهی جنگ تحمیلی پس از فتح خرّمشهر، به صورت فهرستوار ذکر شد که مشروح آنها چنین است:
⭕️آن زمان علاوه بر اینکه نیروهای عراقی هنوز در بسیاری از مناطق و شهرها حضور داشتند، هیچ پیشنهاد صلحی( صلح به معنای آتش بس، عقبنشینی، تعیین متجاوز، تأمین خسارتهای وارده و ...) ارائه نشد و شورای امنیت و دیگران، تنها «آتش بس» و حالت «نه جنگ نه صلح» را توصیه میکردند.
⭕️پیشنهاد حالت «نه جنگ، نه صلح» به جمهوری اسلامی ایران، درواقع همان حیلهی عمروعاصی در ماجرای حکمیت بود؛ جمهوری اسلامی از ابتدا به این حیلهی دشمن اشراف کامل داشت.
⭕️ از طرفی مبنای شروع جنگ تحمیلی توسّط صدّام به تحریک شیطان بزرگ و بیعت قدرتهای استکبار با او و نیز زمان شروع جنگ یعنی دو سال بعد از پیروزی انقلاب، مؤیّد این واقعیت بود که هدف آغازگران این جنگ، نابودی اسلام است؛ پس، کوتاه آمدن جمهوری اسلامی جایز نبود.
👈در قسمت بعدی این پرونده، دیگر دلایل این واقعه، ارائه خواهد شد.
#دفاع_مقدس_باقیست
#امتداد_دفاع
🔸 یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود، در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند. بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه میرفتم، خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد و از من خواست که حتما اولیایم آن را امضا کنند و فردا ببرم، به فکر فرورفتم چه کسی آن را برایم امضا کند، نسبت به درس و مدسهام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساستر کرده بود.
🔹وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد، در خواب پدر را دیدم که از بیرون آمده و مثل همیشه با ما بازی میکرد و ما هم از سر و کولش بالا میرفتیم. پرسیدم آقاجون ناهار خوردید؟ گفت: نه نخوردم، به آشپزخانه رفتم تا برای پدرغذا بیاورم. پدر گفت: زهرا برنامهات را بیاور امضا کنم. گفتم آقاجون کدام برنامه؟ گفت: همان برنامهای که امروز در مدرسه دادند.رفتم و برنامه امتحانیام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد، میدانستم که پدر هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمیکند، بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم و به پدر دادم و رفتم آشپزخانه.
🔸اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم، نگران به سمت حیاط دویدم دیدم باغچه را بیل میزند، آخر دم عید بود و بایستی باغچه صفایی پیدا میکرد، پدر هم که عاشق گل و گیاه بود. برگشتم تا غذا را به حیاط بیاورم ولی پدر را ندیدم این بار هراسان و گریان به دنبال او دویدم اما دیگر پیدایش نکردم، ناگهان از خواب پریدم. اما وقتی خاله برایم آب آورد دوباره آرام گرفتم و خوابیدم.
🔹صبح شد، موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده میکردم، ناگهان چشمم به برنامه امتحانیام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود، وقتی به خواهرم نشان دادم حدس زد که شاید داداشم آن را امضا کرده باشد ولی یادم افتاد که برادرم در خانه نبود، خواب دیشب برایم تداعی شد، با تعجب ماجرا را برای خواهرم تعریف کردم و تاکید کردم که به کسی نگوید. پدر در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود: "اینجانب رضایت دارم، سید مجتبی صالحی " و امضا کرده بود.
🔸آیت الله خزعلی از دوستان شهید بودند. ایشان از ما خواستند تا مدتی، موضوع را پیش کسی مطرح نکنیم. علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید کردند و نامه به رویت حضرت امام(ره) هم رسید. اداره آگاهی تهران هم پس از بررسی، اعلام کرد امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهری که با آن امضا شده، شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمیباشد.
🔻نسخه اصلی این نامه در موزه شهدای تهران نگهداری میشود.
#شهید_سیدمجتبی_صالحی
#خاطرات_شهدا
#هفته_دفاع_مقدس
📸 «جگرم سوخت، آب نیس؟»
🖋 دست نوشته تکاندهنده شهید شیمیایی
🔹 ۱۲ فروند هواپیما ساعت ۵ غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی در ۱۰ متری او افتاد.
🔹 نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد و خودش بدون ماسک مانه بود كه درعمل دم نايژکهای ريه تاول میزد و در بازدم تاولها پاره میشد ! به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ می نوشت و کمتر صحبت میکرد.
🔹 در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند.
🔹 او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت :" جگرم سوخت، آب نیست ؟! " و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید.
🌷هفته دفاع مقدس گرامی باد🌹
همزمان با هفته دفاع مقدس، کارت ایثار رزمندگان با حضور سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح رونمایی شد.
در این مراسم سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه، سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش، امیر حاتمی وزیر دفاع، سردار اشتری فرمانده نیروی انتظامی و جمعی دیگر از فرماندهان و مسئولان نیروهای مسلح حضور داشتند.
این کارت به عنوان یک سند ملی و دائمی برای تمام افرادی که با هر نوع عضویت در دفاع مقدس به مدت بیش از ۴۵ روز حضور داشته باشند صادر خواهد شد.
همچنین این کارت مبنای ارائه خدمات پیش بینی در قوانین و مقررات رزمندگان و سند راهبردی خدمت رسانی به رزمندگان خواهد بود.