🌹🕊🌹🕊🌹
#مهران
#مسیر_اربعین
#زائران_امام_حسین_ع
روزهای عملیات کربلای یک حال بچهها تو این سرزمین با سایرجبههها فرق داشت
اون روزها از روی قلههای قلاویزان با شهدا ، به امام حسین(ع) سلام میدادیم و زمزمه میکردیم
در جبههها غوغا به پا شد
#مهران دوباره #کربلا شد
و بچهها اشک میریختن
#مهران مردان مردی رو دیده که برای اسلام از همه چیزشون گذشتن
بدنهای بی سر
پاهای بی بدن
پهلوهای شکافته و...
اینها تو حافظه #مهران ثبت شده
و این هم سرگذشت پاهایی که بی بدن شد...
عکس فوق مربوط به عملیات آزادسازی مهرانه و خاطره اش اینه که:
سنگرسازان بیسنگر جهاد تهران به فرماندهی شهیدان ملاآقایی و مهدی عاصی تهرانی اومدن کمک رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص)
لودر و بلدوزرها جلوتر از نیروها خاکریز میزدن. هوا روشن شده بود و پاتک دشمن شروع. فاصله تانکها با رزمندگان اسلام کم بود و تانکها مستقیم به بچهها شلیک میکردن
شهید خسرو صبوری روی لودر سینه به سینه تانکها خاکریز میزد که گلوله تانک بعثیها به لودر اصابت و ترکشش ، لوله هیدرولیک بازوهای لودر رو پاره کرد و روغن داغ با حرارت مرگبار روی لودر ریخت
خسرو صبوری هم پشت فرمون لودر...
روضه رو باز نکنم
تا بچهها برسن خسرو دیگه پشت فرمون نبود. فقط پاهای خسرو روی پدالها بود
دو همسنگر ، بهتزده به باقی مونده رفیقشون نگاه میکردن
از شهید صبوری دو تا پای سوخته موند که تو گلزار شهدای امامزاده عقیل اسلامشهر ، کنار برادر شهیدش به خاک سپرده شد
یادمون باشه زیارت با عزت امروز رو مدیون خون چه شهدایی هستیم...
••※[🌹∷∷※∷∷🌹]※••
💠🍃💠🍃💠
شب اولی که از مرخصی آمده بود دریکی از اتاقها صدای گریه و مناجات باخدا به گوشم رسید داخل اتاق که رفتم برادرم را در حال مناجات و خواندن نماز شب دیدم
🖊راوی : برادر شهید
#شهید_قدرت_الله_عابدی 🌹
#خاطرات_شهدا
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
🌹 #پیامکی_از_بهشت 🌹
اي ملت عزيز و شهيدپرور ايران ، همانطوري كه تا به حال هوشيار بوده اید ، این هوشیاری را از دست ندهيد و تا خون در بدن و رگ شما جريان دارد از اين امام عزيز و روحانيت هوشيار دست بر نداريد و در مسائل اسلام خيلي دقيق باشيد و سخنان امام را يكايك عمل كنيد و خدا نكند كه اين سخنان را زير پا بگذاريد .
🕊 #شهید_والامقام 🕊
🌹 #حسن_حجتی🌹
✋ #سلام_به_دوستان_شهداء ✋
🌺 #روزتان_شهدایی 🌺
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
ای پر گشوده
به آسمـان عشـق
تو رفتهای اما ردّ پای تو
بر رود زمان جاری است ...
#شهید_سید_حمید_میرافضلی
💠 روایت آیتالله خامنهای از رحلت مرموز آیتالله مصطفی خمینی
🔽رهبر انقلاب: «فقدان مرموز آقای حاج آقا مصطفیٰ، دوستان او را بهتزده کرد؛ یعنی علاقهمندان -[امثال] ماها در مشهد- وقتی شنیدیم، واقعاً مثل آدمهایی که صاعقهزده هستند، یک چنین حالی دست داد؛ هم برای فقدان خود او که واقعاً شخصیّت عزیز و مغتنمی بود، هم برای اینکه برای امام چه پیش خواهد آمد که این جوان را و این مرد را از دست داد.
🔽لکن تصوّر نمیشد که این حادثه که برای دوستان اینقدر سنگین است، بتواند یک چنین تلاطمی و موجی به وجود بیاورد؛ و به وجود آورد. همینکه فرمودند امام که از الطاف_خفیه_الهی بود، واقعاً همین بود؛ و چه عظمتی میخواهد که یک پدر در مقابل یک چنین فقدانی، با این نگاه و از این منظر مسئله را ببیند، نه از منظر یک مصیبت، نه از منظر یک مسئلهی شخصی.» ۹۶/۷/۳۹
🔺یک آبان سالروز رحلت مرموز آیت الله مصطفی خمینی
ِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر جنگ شود چه اتفاقی در منطقه و جهان خواهد افتاد ؟!!!
حتما ببینید و انتشار دهید.
🌾🌹🌾🌹
پیری و مرگ ؛
عجب قصہ جانفرساییست
تا جوانیــم دعـا ڪن
بہ شهـادت برسیم . . .
#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهـید_مسلم_نصر
#سالروز_شهادت
پیکر مطهر
#شهید_حاج_علیمحمد_قربانی
با وجود نزدیکی به سنگر دشمن و گذشت
چهار روز از چشم تکفیری ها مخفی ماند....
دوقلوهایش که به دنیا آمدند
برای نام گذاریشان گفت :
هرچی قـرآن بگه
قـرآن را که باز کـرد
آیه آمد : " بشیراً و نذیراً "
اسم پسرهایش را گذاشت
بشیـر و نذیـز ...
کودکیهایی که
کنار لبخندهای پدر
ناتمــام ماند . . .
#شهید_حاج_مهدی_کازرونی
#فرماندهطرحوعملیات_لشکر۴۱ثارالله
#سالروز_شهادت
مراسم عروسیاش خیلی ساده بود. مهمانان زیادی آمده بودند و دوستان کردستان و سپاه هم بودند. ولی بنابر خواهش مهدی و با توافق خانمش، شام به مهمانان نان و پنیر و سبزی دادند.
به همه خوش گذشت و میگفتند: «این نان و پنیر و سبزی از هر غذایی بیشتر به ما چسبید.»
سالروز تولد #شهید_حاج_مهدی_کازرونی یار سردار حاج قاسم سلیمانی مبارک
#عاشقانهای_مادرانه
تو هــمآنی ڪه
دݪـم لڪ زده
ݪبخنـدش را
خاطره نوشت:
اسیر شده بودیم، ما رو بردند اردوگاه العماره داخل اردوگاه؛ تعدادی از شهدای ایرانی رو دیدم معلوم بود بعد از اسارت به #شهادت رسیده بودند...
جمله ای ڪه روی دست یڪی از شهدای اونجا نوشته شده بود با خونـدنش مـو به بدنـم راست شد روی دست آن #شهید با خودکار نوشته شده بود:
"مادر من از تشنگی شہید شدم..."
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#کلام_شهدا 📜
#شهیدعلیرضاخورشیدی🕊🌹
سپاس خداي را كه آغاز كارم را سعادت و پايانش را شهادت قرار داد .
خدايا به من چگونه زيستن را بياموز و خود از مولايم علي چگونه مردن را خواهم آموخت .
خدايا مرگ و زندگي ام در دست توست اگر بخواهي مرا محاكمه كني تسليم تو و در برابر كبريائيت مات و مبهوت هستم.
#چراغ_راه ۳۱
🌺 نوشتهای از شهیدمنا محسن حاجیحسنی کارگر:
" ای قرآن! من شرمندهی توأم اگر از تو آوازِ مرگی ساختهام که هر وقت در کوچهمان آوازت بلند میشود، همه از من میپرسند چه کسی مُرده است؟ چه غفلتِ بزرگی که میپنداریم خدا تو را برایِ مردگانِ ما نازل کرده است..."
#شهیدمنا #شهیدحاجیحسنیکارگر #قرآن
🇮🇷