📷خدمت به انقلاب در لباس ارتش
🔹شهید محمد زنگویی فردی صبوری بود و روحیهای قوی داشت و به انقلاب عشق میورزید.
🔹محمد میدانست که این انقلاب برای برپایی حکومت اسلامی و پیاده سازی قوانین آن در جامعه به راه افتاده و روز به روز نفرت و انزجار مردم را نسبت به حکومت ستمشاهی برملا میکند. به همین مناسبت، در راهپیماییها و تظاهرات بر علیه رژیم شاهنشاهی حضور فعالی داشت.
🔹با پیروزی انقلاب اسلامی، این شهید والامقام احساس وظیفه مینمود و میگفت: "باید در خدمت ارتش یا سپاه بود تا بتوان به اسلام و انقلاب خدمت کرد".
🔹شهید زنگویی پس از مدتی به ارتش پیوست و بعد از گذراندن دوره گروهبانی، به شیراز منتقل شد و با اتمام ماموریتها در آنجا، به منطقه علمیاتی ماهشهر -آبادان اعزام شد. محمد همیشه در آرزوی شهادت بود و می گفت : " شهادت در راه خدا سعادت من است"
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
📷ترک تحصیل برای شرکت در جبهه
🔹شهید رضوی نژاد به کتابهای اسلامی علاقه زیادی داشت و بخصوص کتابهای استاد شهید مطهری، مونس اوقات بیکاری او بود. هرچند که در این دوران فرصتی برای بیکاری نبود، زیرا شبها را پاسداری و روزها را تحصیل میکرد و در تعطیلات نیز برای کمک به اقتصاد خانواده، به کار بنایی میپرداخت.
🔹سید علی پشتیبان و حامی خوبی برای پدر بیمارش بود. هرگز با تمام گرفتاریهای خانوادگی و بیماری پدر که او را رنج میداد، ترک تحصیل نکرد مگر زمانی که احساس کرد که باید به وظیفه شرعی خویش، که شرکت در جبهههای نبرد حق علیه باطل بود، عمل نماید.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🔸محکم برای حفظ دستاوردهای انقلاب
🔹بخشی از فعالیتهای مخفیانه شهید محمود زنگویی، خرید تعدادی نوار کاست خالی بود که بر روی آن سخنرانی امام را ضبط و مجدداً به عنوان نوار خالی و با قیمت کمتری در معرض فروش قرار میداد؛ بدین ترتیب پیام و سخنرانی امام را به گوش مردم میرساند.
🔹در یکی از راهپیمائیها، مزدوران رژیم شاه، شهید محمود زنگویی و دوستش را از پشت بام مسجد به پایین انداختند که باعث شد، سه روز در بیمارستان بستری شود.
🔹شهید محمود زنگویی به امام خمینی عشق میورزید و او را الگوی مسلمین میدانست که برای نجات امت اسلامی از مفاسد طاغوتی مأموریتی الهی داشت. دلش برای انقلاب اسلامی میتپید و از فداکردن جانش برای انقلاب دریغ نمیورزید. در این دوران، همواره با ضد انقلاب سرستیز داشت و همیشه به آنها خرده میگرفت که چرا امام را رها کردهاند و دنبال عدهای بی دین و وطن فروش افتادهاند.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
📷خدمت به انقلاب در لباس ارتش
🔹شهید محمد زنگویی فردی صبوری بود و روحیهای قوی داشت و به انقلاب عشق میورزید.
🔹محمد میدانست که این انقلاب برای برپایی حکومت اسلامی و پیاده سازی قوانین آن در جامعه به راه افتاده و روز به روز نفرت و انزجار مردم را نسبت به حکومت ستمشاهی برملا میکند. به همین مناسبت، در راهپیماییها و تظاهرات بر علیه رژیم شاهنشاهی حضور فعالی داشت.
🔹با پیروزی انقلاب اسلامی، این شهید والامقام احساس وظیفه مینمود و میگفت: "باید در خدمت ارتش یا سپاه بود تا بتوان به اسلام و انقلاب خدمت کرد".
🔹شهید زنگویی پس از مدتی به ارتش پیوست و بعد از گذراندن دوره گروهبانی، به شیراز منتقل شد و با اتمام ماموریتها در آنجا، به منطقه علمیاتی ماهشهر -آبادان اعزام شد. محمد همیشه در آرزوی شهادت بود و می گفت : " شهادت در راه خدا سعادت من است"
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
📷ترک تحصیل برای شرکت در جبهه
🔹شهید رضوی نژاد به کتابهای اسلامی علاقه زیادی داشت و بخصوص کتابهای استاد شهید مطهری، مونس اوقات بیکاری او بود. هرچند که در این دوران فرصتی برای بیکاری نبود، زیرا شبها را پاسداری و روزها را تحصیل میکرد و در تعطیلات نیز برای کمک به اقتصاد خانواده، به کار بنایی میپرداخت.
🔹سید علی پشتیبان و حامی خوبی برای پدر بیمارش بود. هرگز با تمام گرفتاریهای خانوادگی و بیماری پدر که او را رنج میداد، ترک تحصیل نکرد مگر زمانی که احساس کرد که باید به وظیفه شرعی خویش، که شرکت در جبهههای نبرد حق علیه باطل بود، عمل نماید.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🔸روحیه شهادت طلبی
🔹عشق و علاقه شهید محمد زواری به امام و رهبرش باعث شد تا در ۱۷ سالگی درس را رها نماید و داوطلبانه از طریق بسیج سپاه پاسداران عازم جبهه های نبرد شد.
🔹این شهید والامقام مدت ۴۵ روز همراه لشگر ویژه شهدا به عنوان تک تیرانداز در گردان امام حسین(ع) در صحنه ی دفاع از اسلام و میهن اسلامی حضور یافت و شجاعانه در مصاف با دشمن متجاوز شرکت کرد.
🔹 شهید زواری در خانوادهای متوسط به دنیا آمد و تحصیلات ابتداییش را به بهترین وجه به پایان رسانید او پول هفتگی خود را صرف خرید لوازم تحصیل خود می نمود و از خرج های بیهوده دوری می جست.
🔹وی با شناختی که از اسلام داشت و حس شهادت طلبی که در او پیدا شده بود نهادش را آرام قرار نمی داد تا اینکه به محض بهبودی نسبی که یافت برای سومین بار به جبهه سفر کرد و این پایان هجرت او بود و منزلگاه ابدی او در این سفر نصیبش شد و به لقاءالله پیوست.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
📷ماجرای قطع دست و شهادت جوان ۱۹ ساله سبزواری
🔹شهید غلامرضا سازنده، متولد سبزوار بود و تحصیلات خود را تا سوم هنرستان ادامه داد. او پیش از ورود به جبهه در ستادهای پشتیبانی جنگ فعالیت داشت.
🔹غلامرضا در جبهههای دفاع مقدس وظایفی همچون؛تک تیراندازی، خمپاره اندازی و کمک آرپی جی زنی را به عهده داشت
🔹وی دی ماه سال ۱۳۶۵ با سمت خط شکن در پاسگاه زید عراق براثر اصابت ترکش و قطع دست به شهادت رسید
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
🔸زندگی شهیدی که معلمی میدانست
🔹شهید غلامرضا شریفیپناه پس از اخذ دیپلم وارد سپاه دانش شد و در تمام این دوران به آموزش دانش آموزان محروم روستایی و روشن کردن افکار آنها همت گماشت. در پایان این دوره در کنکور دانشگاه شرکت کرد، اما پذیرفته نشد. بعدها در دورههای آموزش ضمن خدمت شرکت کرد و فوق دیپلم گرفت. از آن پس در کسوت معلمی، خدمات ارزندهای به فرزندان سرزمینش ارائه کرد.
🔹شریفیپناه در سال ۱۳۵۰ ازدواج کرد و در بیرجند فعالیتهای ضد رژیم خود را شروع کرد و اولین راهپیمایی شهر بیرجند را به راه انداخت. این فعالیتها به حدی رسید که مامورانت رژیم او را دستگیر کردند. با این که در زندان شکنجه شده بود، پس از رهایی نیز مبارزاتش را ادامه داد و تا ورود امام خمینی به ایران و پیروزی انقلاب از پا ننشست.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
📷از فعالیتهای انقلابی تا حضور در جبهههای جنگ
🔹شهید محمد مهدی شهپر در سال ۱۳۵۷ توسط نيروهای رژيم پهلوی دستگير و مورد شکنجه واقع و بازداشت شد. او يک بار هم هنگام پخش اعلاميه در شب ۲۱ رمضان در مسجد آيت الله آيتی مورد شناسایی مامورين قرار گرفت؛ اما با هوشياری از دست آنها گريخت.
🔹با شروع جنگ بين ايران و عراق، محمد يک بار همراه با کمکهای جهاد سازندگی برای جبههها، به شهر مشهد رفت؛ اما موفق به رفتن به جبهه نشد. وی برای رفتن به جبهه در سپاه پاسداران، جهادسازندگی و ارتش ثبت نام کرده بود تا بتواند هر چه زودتر به جبهه برود.
🔹محمد مهدی شهپر در برخورد با روستاييان و با شناختی که از رنجها و محروميتهای آنان داشت، با حداکثر توان، در رفع اين رنجها و گرفتاریها کوشش میکرد. از بزرگترين آرزوهای او مقابله با دشمن متجاوز بود، به همين دليل عاشقانه به جبهههای حق عليه باطل شتافت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
📷فریاد همیشه الله اکبر
🔹 شهید محمدجواد آخوندی مخارج دارو و دکتر پدرش را میپرداخت. علاقه خاصی به پدر و مادرش داشت و هنگام عزيمت به جبهه، فاصله يک صد و پنجاه کيلومتری گناباد تا روستا را با موتور سيکلت میپيمود و برای يک خداحافظی، خدمت آنان میرسيد؛ دست پدر و مادر را حتما میبوسيد و متوجه مقام آنها بود.
🔹آخوندی در تمام عملیاتها با اطمینان به پرودگار متعال وارد خط میشد و اصلاً هراسی از امکانات نظامی دشمن نداشت، در منطقه عملیاتی مهران گردان ما در وضعیت بدی قرار گرفت، تعداد بسیاری از افرادمان به شهادت رسیدند، محمد جواد بی سیم را به فانسقهاش بست و در حالیکه با بیسیم صحبت میکرد آرپی جی را برداشت و به طرف تانکهای عراقی شلیک نمود. گلولههای پیدرپی تانکها را منهدم میساختند. از صدای انفجارهای مداوم گوشهای محمد جواد شروع به خونریزی کرد.
🔹محمد جواد در یکی دیگر از عملیاتها چنان شجاعانه ایستاد که پس از اتمام عملیات بچهها طاقت دیدن چهرهاش را نداشتند، او با محاسنی سوخته و دستهایی تاول زده تفنگش را در دست گرفت و فریاد زد: الله اکبر، الله اکبر
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
📷جشن تولدی متفاوت برای دانشآموز شهید مهدی صبور
🔹شهید مهدی صبور با آنکه سن و سال زیادی نداشت اما مانند یک معلم اخلاق بود. درسش را رها کرد تا از کشورش دفاع کند و نگذارد ناموسش به دست دشمن بیفتد.
🔹مهدی رفت تا به هم سن و سالانش بگوید کشورش مرد زیاد داشت یکی از آن مردها دانشآموزی بود که از جانش گذشت اما نگذاشت ذرهای از خاک کشورش به دست دشمن بیفتد. وی یکی از آن بزرگ مردان جبهههای حق علیه باطل بود که رفت تا امروز هم سن و سالانش در همان مدرسهای که روزی مهدی درس میخواند و پشت همان میز و نیمکتها در کمال آرامش و امنیت درس بخوانند و آینده سازان مملکت باشند.
🔹اکنون دانش آموزان مدرسه نواب صفوی به پاس این ایثارگری و رشادت این بزرگ مرد بر آن شدند تا جشن تولدی برای این شهید بزرگوار بگیرند. آنها جشن تولد ۵۳ سالگی هم کلاسی شهیدشان را با حضور مادر شهید جشن گرفتند تا بگویند مهدی گرچه از میان ما رفته است اما هنوز یادش در دل ما زنده است و راهش همیشه پر رهرو است.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
📷زندگینامه پاسدار شهید مهندس علی صمدیان
🔹محمود جلايرى از دوستان شهيد صمدیان از نحوه دستگيرى على و خودش میگويد: « در سال ۱۳۵۶ يک روز علی گفت: بياييد برويم منزل آيت اللّه شيرازى، گفتم: آنجا براى چه؟ گفت: براى گرفتن تعدادى اعلاميه و عكس امام. من هم با او رفتم. وقتى كه به نزديك منزل ايشان رسيديم، متوجّه شديم كه عدهاى مأمور در آن اطراف هستند. وارد منزل شديم. از فرد رابطى كه در منزل بود تعدادى عكس امام(ره) گرفتيم و آنها را در زير پيراهنمان مخفى كرديم. وقتى از درب منزل بيرون رفتيم، هنوز چند قدمى دور نشده بوديم كه دو نفر ما را از پشت سر گرفتند. "
🔹 " آنها ساواكى بودند و به شدّت ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند. شهيد را برهنه كرده بودند و با «باتوم» به پشت و كمر و پاهاى او مىزدند و از او مىخواستند به امام(ره) توهين كند و مدح شاه را بگويد، ولى ايشان اصلاً زبان باز نمیكرد.» بعد از پيروزى انقلاب ابتدا وارد كميته شد و سپس به سپاه پيوست و در آنجا با مسئوليتهاى عقيدتى، فرهنگى، تبليغاتى و پرسنلى فعّاليّت میکرد."
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس