eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
80.6هزار عکس
15.7هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسمِ رَبِّ الشُهَدا وَالصِّدیقین ❤❤ 🔸 تنهـا یڪ پلاڪ سوخته ... سه روزی که از آمدن‌مان به سوریه می‌گذشت، خیلی کم حرف شده بود... یک جا می‌نشست و به دور دست‌ها خیره می‌شد. چه نشانی در آن دور دست‌ها می دید، نمی‌دانم اما دائما به دوستان می‌گفت: "من شهیــد می شوم "... یک روز مهدی بابت بازدید و سرکشی از یک موقعیت به خط فرستاده شد، چیزی نگذشته بود که بی‌سیم زدند و گفتند یک ماشین مهمات مورد اصابت موشک تاو قرار گرفته است و دو نفر از رزمندگان‌ نجبا و یک ایرانی به شهادت رسیدند. مطمئن بودم که مهدی شهید نشده بود چون موقعیتی که مهدی را فرستاده بودم با موقعیتی که گزارش ڪرده بودند، یڪی نبود گفتند از شهیـد ایرانی فقط یک پلاڪ مانده است. از نیروهای ایرانی که با مهدی اعزام شده بودند شماره پلاڪ را پرسیدم تا مطمئن شوم ردیف پلاڪ یکی هست یا نه ! اولین و دومین پلاڪ یڪی نبود نفس راحتی کشیدم ، پلاڪ سوم ردیفش با پلاک مهدی نزدیڪ بود. الله اڪبر، یڪدفعه جا خوردم اما استعلام ڪردیم بله ! متعلق به مهـدی بود. مهدی هـم به آرزویش رسید و ڪربلایی شد. ✍ راوی : همرزم شهید 🍁اَللّهُمَ ارزُقنا الشهاده فی طریق الحُسِین 🌹
نام و نام خانوادگی : بهنام محمدی متولد : 12 بهمن 1345 شهادت : 28 مهر 1359 زندگی بهنام محمدی بهنام در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به‌ دنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار.  شهریور 1359 شایعه حمله عراقی ها به خرمشهر قوت گرفته بود خیلی ها داشتند شهر را ترک می کردند کسی باور نمی کرد که خرمشهر به دست عراقی ها بیفتد اما جنگ واقعاً شروع شده بود بهنام که فقط 13 سال سن داشت، تصمیم گرفت بماند. او مردانه ایستاد.هم می جنگید هم به مردم کمک می کرد.  بهنام محمدی نوجوان 13-12 ساله‌ای بود که در تمام روزهای مقاومت از 31 شهریور تا 28 مهر 59 در خرمشهر ماند.ناگهان بچه ها متوجه شدند که بهنام گوشه ای افتاده است و از سر و سینه اش خون می جوشید پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در 1359/7/28 پر کشید.این کبوتر خونین بال در قطعه شهدای شهرستان شهر آبا و اجدادش مدفون است. در سال 1389 طی یک مراسم باشکوه و با شرکت مسئولان و مدیران استان و هزاران نفر از اهالی شریف شهرستان ، مزار مطهر این شهید بزرگ به قطعه شهدای گمنام در ورودی شهر مسجد سلیمان انتقال یافت.وصیت نامه بسم الله الرحمن الرحیم من نمیدانم چه بگویم. من و دوستانم در خرمشهر می جنگیم به ما خیانت می شود. من می خواهم وصیت کنم , هر لحظه در انتظار شهادت هستم . پیام من به پدر و مادر ها این است که بچه های خود را لوس و ننر بار نیاورید از بچه ها می خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند . به خدا توکل کنند . پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورید. 
شهر اولین ها مسجدسلیمان شهری در شمال شرقی استان خوزستان (از جنوب به رامهرمز ، از غرب به شوشتر ، از شرق به ایذه و از شمال به دزفول) است که با شهرستان اهواز مرکز استان خوزستان 125 کیلومتر فاصله دارد . کشف و فوران نفت در سال 1278 خورشیدی و 1908 میلادی راهی شد برای تبدیل شدن مسجدسلیمان به شهر اولین ها . بیش از شصت مورد از "اولین ها" در کشور ایران را به این شهر نسبت می دهند . اولین قطار ، اولین فرودکاه ، اولین لوله کشی آب ، اولین کامپیوتر در خاورمیانه ، اولین سینما در کشور و اولین کارخانه برق کشور از جمله اولین ها است . ممکن است چند مورد را جزء اولین ها در یک شهر یا شهرهایی بدانند و به استناد آن خود را "اولین شهر" بدانند اما بدون شک ، در هیچ شهری از کشور ایران تنوع و گستردگی مراکز "اولین ها" چون شهر مسجدسلیمان نیست . هنوز آثار حضور انگلیسی ها در مسجدسلیمان وجود دارد . منازل کارگری ، منازل کارمندی (بنگله ها) ، استخر و سینما از این موارد و قابل استفاده است . ولی تکیه این نوشتار بر موضوع مهمتری است که نیاز به تکرار فراوان دارد . درست است که انگلیسی ها این موارد را به مسجدسلیمان آوردند ولی مگر دیگر شهرها خود همۀ نیازها را برطرف می کنند ؟ اصولاً همۀ کشورها به دلیل یا دلایلی نوعی نیاز به رابطه با کشور دیگر یا کشورهایی دارند . اما در برخی کشورها آغاز ارتباط ، شروع تلخی های همیشگی از جمله نابودی فرهنگ محلی است . نکتۀ مهم این است که مسجدسلیمان از امکانات وارداتی استفاده کرد ولی هرگز تسلیم سیاستهای بیگانگان نشد و فرهنگ خود را نادیده نگرفت . اطمینان به فرهنگ خودی ، ضدیت پایدار با سیاستهای بیگانگان بود . شاید برخی سیاستهای جهانی را نادیده می گیرند اما مردم مسجدسلیمان با آگاهی از غارتگری بیگانگان و سیاست های سیاستمداران ، فرهنگ خودی را علیه آنان بکار بردند و زندگی پرافتخار و بزرگی را برای نسلهای بعدی بر جای نهادند .