#خاطرات_شهید
هادی قبل از اینکه جذب سپاه شود ودربسیج ویژه شروع به فعالیت کند، خیلی مشتاق بودکه به سوریه برود.
ایشان توسط #شهید_محمودرضا_بیضایی که ازبچه های اسلامشهربودو2سال پیش در سوریه به شهادت رسید، آموزش نظامی دیدوارادت ویژه ای به این شهیدداشت.
وقتی خبرشهادت محمودرضا راشنید بغض عجیبی گلویش راگرفته بود، سپس گفت بایدانتقام #شهید_بیضایی راازاین تکفیری ها بگیرم.
#شهید_هادی_شجاع
#سالروز_ولادت 🌷
╭─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯
🔰 راوی ؛ همسرشهید :
سید رسول در مراسم خواستگاری گفت كه هدف من جبهه رفتن و شهید شدن است و ازدواج من به دلیل كامل شدن دینم است تا یادگاری از خود داشته باشم. او با وجود سن كم، سراپا صداقت و راستی بود.»
پدرم كمی در قبول این ازدواج تردید داشت، من خواب دیدم كه لباس عروسی بر تن دارم و برادرم- كه شهید شده بود- آمد و پیشانی مرا بوسید و تبریك گفت و گفت: تو عروس فاطمه الزهرا (س) شدی، خوشا به سعادتت، عاقبتبه خیر شدی، وقتی از خواب بیدار شدم،به این ازدواج و وصلت رضایت دادم.
#شهید_سیدرسول_اشرف🌷
#سالروز_شهادت
#سالروز_ولادت
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂
من از اينکه در راه اسلام به نداي حسين زمان خميني بت شکن لبيک گفتم و به جنگ با اين کفر ستيزان از خدا بي خبر شرق و غرب مي روم بسيار خوشحال و مسرور هستم باشد که خداي من نيز راضي باشد.
اي امت هميشه بيدار در صحنه، اي امت شهيد پرور شمائي که پيام امام را خيلي زودتر من و ديگران لبيک گفتيد و گلهاي نو رسيده خودتان را در راه اسلام و قران محمدي (ص) هديه کرديد من هم پيام امامان را شنيده و اينک مي روم تا يکي ديگر از سنگرهاي مهين اسلامي ايران را پر نمايم باشد تا آن مادري که پنج فرزندش را در اين راه قران هديه کرده يک وقت فکر نکند که خداي نکرده سنگري خالي شده است.
#شهید_سیروس_هوشمند🌷
#سالروز_ولادت
#لالههای_آسمونی
راوی، همسرشهید :
اوایل ازدواجمان بود. یک شب از صدای دلنشین قرآن بیدار شدم . نور کم سویی به چشمم خورد. از خودم پرسیدم : این نور از کجاست ؟ بعد از مدتی متوجه شدم از چراغ قوه ای است که علی روشن کرده بود تا نماز شب بخواند، چراغ بزرگتری را روشن نکرده بود که مبادا من از خواب بیدار شوم . علی خیلی به من احترام می گذاشت.
#شهید_علی_شفیعی🌷
#سالروز_ولادت
🔰راوی ؛ مادربزرگوارشهید :
عید نوروز سال ۶۰ جبهه بود. بعد سال تحویل به خانه آمد، دیدم سر زانوهایش پاره است. گفتم خب این شلوار را عوض کن، گفت مردم دارند خون می دهند من شلوارم را عوض کنم؟ تا وقتی اسلام پیروز نشود و رزمنده ها از جبهه برنگردند علاقه ای به پوشیدن لباس نو ندارم. با همان لباس دو روز پیش من ماند و دوباره برگشت جبهه...
#شهید_مجید_دده_دریانی🌷
#سالروز_ولادت
ولادت : ۱۳۴۴/۸/۲۲ تهران
شهادت : ۱۳۶۳/۲/۳ کردستان
#لالههای_آسمونی
بايد قدر نعمت هايي را كه خدا به ما داده است بدانيم .... وقتي من سالم بودم و دستم را نارنجك نبرده بود مي توانستم دقيق تر تير اندازي كنم و هر كاري انجام بدهم . اما بعد از آن حادثه حتي نمي توانم كمپوتي را به راحتي باز كنم . هر لحظه اي كه اين جا نشسته ايد ميليارد ها نعمت خدا هست كه ما مقداري از آنها را مي بينيم .
خدا شاهد است آن لحظه اي كه دستم را نارنجك برد شب و روز ، در عبادت مي گفتم كه الهي اين آزمايش تو است و من از آزمايشت فقط به خودت پناه مي برم...
انسان بايد اول خودش را اصلاح كند و سپس به اصلاح ديگران بپردازد . در كارهايتان دقت كنيد تا در آخرت از شهدا شرمنده نشويد .
📎جـمله ای بـه همـسر :
اگر به خاطر اسلام نبود هيچ وقت از كنارت دور نمي شدم . اگر در اين راه به عزت خون ندهم دشمن به ذلت از ما خون مي گيرد . تو از من راضي باش و دعا كن..
#شهید_شاپور_برزگر🌷
#سالروز_ولادت
ولادت : ۱۳۳۶/۸/۲۲ اردبیل
شهادت : ۱۳۶۲/۸/۱۳ پنجوین
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂
امیدوارم که لیاقت پیدا کنم و به شهادت در راه الله نائل شوم و شهادت من مورد قبول حق گردد از شما امت اسلامی مىخواهم که براى آمرزش گناهان من دعا کنید تا خداوند از سر تقصیرات من روسیاه درگذرد. از پدر و مادر و کلیه کسانى که بر من حقیر حقى دارند مىخواهم که من را حلال کنند.
سلام مرا به امام روحى له الفدا این نور و روح جامعه اسلام و این فرزند على (ع) و این حسین زمان ما برسانید هرگز او را تنها نگذارید اوامر او را، چون وحى منزل بدانید که تا لطف خداوند و رهبرى این امام عزیز نبود انقلاب و اسلام این طور تداوم نمىیافت و اوست که باعث اعتلاى اسلام و مسلمین شده است.
از دانش آموزان حزبالله مىخواهم که همانطور که سنگرهاى رزم را پر کردهاند حفاظت سنگرهاى دانشگاه و مدارس را فراموش نکنند، زیرا همانطور که امام عزیز فرمودهاند اگر دانشگاهها اصلاح شوند جامعه اصلاح مىشود بر شماست که دانشگاهها را پر کنید و تخصصهاى مورد نیاز مسلمین را یاد بگیرید تا مسلمین از متخصصین منحرف و غیر متعهد بىنیاز شوند.
#شهید_امیرابوالفضل_سپهری🌷
#سالروز_ولادت
ولادت : ۱۳۴۳/۸/۲۶ همدان
شهادت : ۱۳۶۲/۱۱/۲۷ چنگوله ، عملیات والفجر۵
#رسم_خوبان
💠تقریبا یک سال قبل یکی از همسایه ها نون پخته بود و چندتایی هم برای ما آورده بود. گذاشتم لای سفره که حامد عصری برگرده بخوره.
💠حامد که اومد رفت سر سفره با اشتیاق نون رو برداشت، نشون میداد خیلی گرسنه هستش. پرسید: مامان این ها رو بابا خریده؟ گفتم: نه پسرم فلان همسایه آورده. همون لحظه نون رو گذاشت زمین. اخلاقش رو میدونستم. دلم یجوری شد که چشمش افتاده به نونا شاید دلش بخواد..
💠فرداش کمی آرد و وسایل لازم رو خریدم دادم همسایه که برای حامد نون بپزه. عصری که اومد، نونا رو دادم به حامد که بخوره. گفت: دیروز که گفتم نمیخورم. گفتم: حامد وسایلشو خودم خریدم دادم درست کرده. نگام کرد گفت: مامان، پول برق و آب رو کی داد؟
💠فرداش دوباره وسایل خریدم و از همسایه خواستم ماکروفر رو بیاره خونه ی ما با هم نون بپزیم. نان رو آماده کردیم. از همسایه خواستم فعلا ماکروفر رو نبره که حامد بیاد ببینه که خونه خودمون درست کردیم.
💠عصر که اومد، گفتم: حامد دیگه هیچ بهونه ای نداری، همسایه اومد خونه ی خودمون، ماکروفرم نذاشتم ببره که ببینی همه چی حلاله. گفت: مامان تو از کجا مطمئنی که شوهر همسایه راضی بوده و یا از رو رودربایستی ماکروفر رو نیاورده؟! آخر سرهم نخورد.
💠لابد چیزی میدونست که انقدر مقاومت میکرد. خیلی به حلال و حرام حساس بود. خیلی مراقب بود که چیزی که میخوره از کجا اومده تا زمانی که مطمئن نمیشد اصلا دست به غذا یا خوراکی نمی برد.
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_حامد_جوانی🌷
#سالروز_ولادت
ولادت : ۱۳۶۹/۸/۲۶ تبریز
شهادت : ۱۳۹۴/۴/۴ بیمارستان بقیةالله تهران
#یاد_یاران
روزی رفتم دانشگاه و سراغشو را گرفتم، گفتند به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته است و چند روز بعد دوباره جهت بررسی وضعیتش به دانشگاه رفتم که بازم نبودند.
یکی از دوستانش گفت که سسدیوسف روزهای پنجشنبه و جمعه توی یک کوره آجرپزی کار می کنه و وقتی علتشو پرسیدم گفت : اونجا یه خانواده مستضعف هست که پدرشان فلج می باشد و مادرشان هم با سختی کارگری می کند و شش سرعائله اند، سیدیوسف درامد خودشو به اون خانواده می داده و هیچکس هم اطلاعی نداشت.
#شهید_سیدیوسف_کابلی🌷
#سالروز_ولادت
🔰شهید حزباوی با صداقت و اهل حجب و حیا بود اگر چه کم حرف میزد اما همیشه لبخند به لب داشت. انسانی متواضع وکم توقع و در مسائل کاری بسیار با جدیت و نمونه یک پاسدار وظیفه شناس بود.
🔰چندین بار در رزمایش ها به خاطر همین جدیت و نظم و ذکاوتش مشورد تشویق قرار می گیرند. همین رفتار وکردارش سبب شد تا یکی از برادران اهل سنت در سوریه بعد از دوستی با شهید حزباوی و تحت تاثیر رفتارش به مذهب تشیع مشرف شد.
#شهید_حسن_حزباوی🌷
#سالروز_ولادت
#سالروز_شهادت
ولادت: ۱۳۶۱/۹/۱، اهواز
شهادت: ۱۳۹۳/۹/۱ ،سوریه
🔹جبهه الحاضر که بودیم وقت ناهار هرکس که میتوانست خودش را به سفره ناهار یا شام می رساند. بچههای با صفایی بودند که وقتی دور هم مینشستند حال و هوای بینظیری بین دوستان ایجاد می شد.
🔸محمود هم خودش را به سفره میرساند. وقتی میآمد با شوخطبعی بینظیری که داشت، جمع ما را گرم می کرد. گاهی از شوخیهایش آنقدر میخندیدیم که ریسه میرفتیم.
🔹آن ایام موقع ناهار و شام به ما نوشابههای پپسی هم میدادند برخی دوستان معتقد بودند که این نوشابهها تحت مالکیت صهیونیستها است و استفاده از آن به نوعی حمایت مالی از اسرائیل محسوب میشود.
🔹آنها تاکید میکردند پول این نوشابهها تبدیل به گلوله میشود و به قلب مسلمانان فروخواهد رفت. برای همین خودشان نمیخوردند و به دیگران هم توصیه میکردند از آنها استفاده نکنند.
🔸محمود با اینکه با نظر آنها موافق بود، گاهی سر به سرشان میگذاشت و وقتی سر سفره میآمد، به یکی از همسفرهایها میگفت: «داداش! یکی از اون پپسیهای اصل اسرائیلی رو بده!».
🔹آن را میگرفت و دربش را باز میکرد و سر میکشید و بعدش یک «سلام بر حسین!» بلند میگفت. بعدش هم خندهکنان میگفت: «چه حالی میدهد نوشابه اسرائیلی بخوری و آخرش بگویی سلام بر حسین علیه السلام!». با این حرفها آنقدر ما را می خنداند که نمیفهمیدیم کی غذایمان را خوردیم....
📚برشی از کتاب شهید عزیز
#شهید_محمود_رادمهر🌷
#سالروز_ولادت
💢در عملیات طریق القدس حسن آقا 72 ساعت نخوابیده بود؛ یا پشت بی سیم بود یا پشت فرمان؛ هر کجا که کار بود، حسن شوکت پور هم بود؛ در عملیات والفجر 8 قطع نخاع شد؛ با آن حال و روزش صبحها میآمد لجستیک سپاه کار می کرد و شبها هم به آسایشگاه برمی گشت.
💢به او گفتم : حسن آقا، این همه سال جنگیدهای، بیابان ها و کوه ها رفته ای و آمده ای حالا استراحت کن.
💢جواب داد: رسول، خیلی دلم میخواهد استراحت کنم اما نمیشود بدون اینکه بخواهم در زندگی برای عدهای تکیه گاه شده ام. می ترسم من بیفتم، آنها هم بیفتند.
💢بعد هم رسول جان، خدا یک برگ مأموریت به ما داده است که تا نفس داریم باید به دنبال مأموریتمان باشیم، وقتی هم برگ مرخصی را داد، خب می رویم...»
📎فرمانده لجستیک لشگر ۱۴ امام حسین (ع) و جانشین لجستیک سـپاه
جانبازشیمیایی و قطع نخاع
#شهید_حسن_شوکتپور🌷
#سالروز_ولادت
ولادت : ۱۳۳۱/۹/۱۲ سمنان
شهادت : ۱۳۶۸/۵/۲۹ جراحت و عفونت شدید ، بیمارستان بقیةالله تهران