انهدام گروهك تروريستی در سیستان و بلوچستان
🔹مرزبانان پس از ساعتها کمین هدفمند، تعدادی افراد مسلح که از سمت خاک کشور مقابل قصد ورود به خاک کشور جمهوری اسلامی ايران را داشتند مشاهده و با اقدام رزمی و تاکتیکی با آنها به صورت مسلحانه درگیر كه یکی از اعضای گروهك تروريستی به هلاكت و تعدادی نيز زخمی كه اعضای گروهك که تاب مقاومت در برابر آتش پرحجم رزمندگان مرزبانی را نداشتند با استفاده از شیارهای کوهستانی به سمت خاک کشور مقابل متواری شدند.
🔹در اين عمليات یکی از مرزبانان نيز مجروح شد كه بلافاصله به مركز درمانی انتقال كه حال عمومی وي رضايت بخش است.
📷ماجرای مادر شهیدی که سردار سلیمانی از سوریه با او تماس میگرفت!
✍شهید_سلیمانی دفترچه تلفنی به همراه داشت که در آن، شماره حدود ۱۵۰ خانواده شهید لیست شده بود و برخی روزها با چندتایشان تماس میگرفت.
ارتباط حاج قاسم با بعضی مادران شهدا، خیلی خاص بود.
نسبت به مادر شهید علی شفیعی هم همین احساس را داشت.
مادر مرحوم شهید شفیعی میگفت:
«حاج قاسم، گاه نیمه شب از سوریه زنگ میزند و با هم صحبت میکنیم.
بعد میگفت:
"حالا دیگر خستگی ام رفع شد و به آرامش رسیدم.
مادر! دیگر برو بخواب" .»
💢آرزوی شهادت..... 😔
🔹توی سالهای اول ازدواجمون باشهید بود که با هم روی موتور بودیم و میرفتیم سمت خونه ی بابام که صحبت از مُردن و شهادت شد....
دقیقا دور میدان امام علی بودیم که جواد گفت:مُردن که آسونه و مهم نیست،چجوری مُردن مهمه؟؟!!!!
🔹بعدگفت:انشالله که اگه هرموقع قراره روز مرگ ما برسه وعمرمون تموم بشه لااقل شهید بشیم، چرا آدم الکی بیوفته و بمیره، هیچ چیزی بهتر و شیرین تر از شهادت نیست!!!
گفتم:وااااای نه نگو جواد خدانکنه این حرفارو نزن🥺
🔹گفت:خانم، چیز بدی که نمیگم، حتی خودت هم اگه هرموقع روز مرگت رسید و پایان عمرت بود انشالله که ختم با شهادت باشه، هیف نیست الکی بمیریم و شهادت نصیبمون نشه!!!
دقیقا خیلی میترسید که نکنه یهو شهید نشه یا با مریضی بخواد کسی رو اذیت کنه و عمرش تموم بشه....
🔹همیشه میگفت خانم توروخدا اگه یه وقتی من مریض شدم واُفتاده شدم یه سوزن هوا بر میداری و میزنی به من که زودی تموم بشه همه چی، میگفتم:نه خدانکنه، بعدشم کی دلش میاد اینکارو بکنه، میگفت تو سوزن هوا بزن من از شیر مادر حلال ترت میکنم....
🔹ولی اینقدر جواد مظلوم بود و قلب و دلش صاف و پاک بود که خدا اون رو مثل گل چید برای خودش و لیاقت شهادت رو نصیبش کرد. ....
شهادتت مبارک عزیز آسمانی من😔😔🥺
🔹راوی همسر شهیدجواد زارعی
#عاشقانه_های_شهدایی
#خاطرات
انهدام باند قاچاق سلاح در سیستان و بلوچستان
فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان:
🔹ماموران انتظامی شهرستانهای سیب و سوران، سراوان و خاش از فعالیت اعضای باند حرفهای قاچاق سلاح و مهمات جنگی در سطح استان مطلع شدند و در ادامه تعقیب و مراقبت نامحسوس اعضای این باند، موفق شدند خودروهای قاچاقچیان را در محورهای مواصلاتی شهرستان مذکور شناسایی کنند.
🔹در نهایت طی دو عملیات هماهنگ و منسجم پلیسی و با سرعت عمل و در واکنش سریع ماموران انتظامی، خودرو های حامل سلاح توقیف و یک نفر از قاچاقچیان دستگیر میشود.
🔹در بازرسی از خودرو های توقیف شده ۴۸ قبضه سلاح کلت جنگی به همراه ۶۷ تیغه خشاب و ۲۰۰۰ عدد فشنگ مربوطه که به شیوه ماهرانهای داخل خودروها جاسازی شده بود کشف شد.
«سرباز فراری» چه فرقی با «سرباز غایب» دارد؟!
🔹سرباز غایببه فردی میگویند که به سن مشمولیت رسیده باشد و هنوز برای تکمیل و ارسال دفترچه اعزام به سربازی اقدامی نکرده باشد همچنین اگر فرد دفترچه اعزام را تکمیل و ارسال کند و زمان اعزامش مشخص شود اما خودش را به پادگان معرف نکند همچنان سرباز غایب محسوب میشود.
🔹فردی که خودش را به پادگان معرفی میکند اگر از ادامه خدمت سربازی خودداری کند سرباز فراری محسوب میشود.
🔹همچنین مشمولانی که مدت غیبت اولیه آنها بیش از یک سال باشد، علاوه بر ۶ ماه اضافه خدمت سربازی، سرباز فراری نیز محسوب شده و به مراجع قضائی معرفی میشوند.
روایت از حاج بهزاد پروین قدس از فردای شهادت حسین صابری ۷۶/۳/۲۸
پای شهید حسین صابری در دستان بهزاد پروین قدس، عکاس دفاع مقدس!
وقتی شنیدیم پای حسین صابری بعد از شهادتش تو فکه جا موند و بچهها نتونستند پیداش کنند، بههمراه چند تا از بچهها بعد از چند ساعت مقتل حسین رو گشتیم. بالأخره پای حسین رو پیدا کردیم!
پیکر تهران بود ولی پا تو فکه!
من همون روز با هماهنگی با بچههای ستاد برای انتقال پای حسین به تهران راه افتادم.
پای حسین رو گذاشتم تو ساک دستی و به فرودگاه اهواز رفتیم!
در اهواز، وقتی ساکم رو گذاشتم زیر دستگاه اشعه تا وارد فرودگاه شوم، بچههای سپاه تعجب کردند. درِ ساک را که گشودم، همه کُپ کردند. پای قطع شده داخل ساک باعث شد تا همه بیایند بالای سرم. وقتی توضیح دادم که حسین صابری امروز در فکه به شهادت رسیده و پیکرش رو بردن تهران و حالا من میخوام زود برم تهران تا این پای جامانده را به پیکرش ملحق کنم، مات و مبهوت اجازه دادند تا سوار هواپیما شوم.
و بهزاد پایی را که جا مانده بود، به صاحبش ملحق کرد.
(روحش شاد، یاد و راهش پر افتخار باد)
حکم قصاص قاتل دو شهید امنیت در بندر دیلم اجرا شد
معاون سیاسی امنیتی اجتماعی فرمانداری دیلم:
🔹حکم قصاص عامل شهادت جلیل دازه و سیدنوید موسوی دو نفر از پرسنل خدوم نیروی انتظامی بخش امام حسن این شهرستان روز جاری در پارک ساحلی این شهر اجرا شد.
🔹پرسنل مدافع امنیت فراجا سال گذشته در درگیری با یک فرد شرور و مسلح در شهر بندر امام حسن شهرستان دیلم به درجه رفیع شهادت نائل شده بودند.
🔹حکم اعدام این شرور با حضور اولیای دم، نیروهای امنینی و نظامی و قضایی بدون هیچ گونه حواشی به مرحله اجرا درآمد.
کلاهبرداری «علی کریمی» از خواهرش!
🔹خواهر علی کریمی که دو فرزند ۵ و ۱۵ ساله دارد با درخواست برادرش به او ۵۰ چک سفید امضا داده و پس از مدتی متوجهشده که چکهای او در معاملات سنگینی مثل خرید باشگاه فوتبال سپیدرود و خرید زمین و ملکهای میلیاردی استفادهشده، دیگر به برادرش چک نداده و همین باعث اختلاف آنها شده است.
🔹علی کریمی پس از اختلاف پیشآمده با خواهرش وی را تهدید به برگشت زدن چکهای سفید امضای قبلی میکند.
🔹لیلا کریمی با تصور اینکه چکهای سفید امضای قبلی استفاده شدهاند، احتمال عملیشدن تهدید برادرش را در حد صفر میدانسته اما در کمال ناباوری الان با یک بدهی ۷۷۰ میلیارد تومانی در زندان است.
🔹در بررسیها مشخصشده با هدایت و طراحی علی کریمی یک چک لیلا کریمی به مبلغ ۷۰۰ میلیارد تومان و یک چک دیگر به مبلغ ۷۰ میلیارد تومان توسط یکی از بستگان آنها به شرخر داده شده و آن فرد هم چکها را به اجرا گذاشته و خواهر علی کریمی را راهی زندان کرده است.
🔹پس از برگشتخوردن چکها، خواهر علی کریمی که در وضعیتی بد و در یک مخفیگاه به سر میبرده است در سال ۱۴۰۰ و در شرایطی که برادرش در ایران بوده بازداشت میشود.
🔹علی کریمی اما ۱۷ ماه است در مقابل این اتفاق هیچ واکنشی از خود نشان نداده و به سکوت و زندگی عادی ادامه میدهد.
🔹در واقع علی کریمی در کمال ناباوری با سناریویی از پیش طراحی شده خواهر خود را در مهلکهای میاندازد که نتواند از آن خلاصی داشته باشد.