#یادداشت_روز
🔴 چرا رهبری برجام را آتش نزدند؟
از دیشب تا حالا یک سؤال ساده ذهن من و شما را درگیر کرده است: مگر نه اینکه رهبری فرمودند اگر آمریکا برجام را پاره کرد ما آنرا آتش می زنیم؟ پس چرا چنین نشد؟ چرا از برجام خارج نشدیم؟ چرا باید مذاکره مجدد با اروپائی ها را تجربه کنیم؟
ابتدا یک پاسخ ساده و مقدماتی: اگر آتش بر برجام با فاصله یک یا چند ماهه صورت گیرد، نظام به وعده اش عمل نکرده است؟ پاسخ مثبت است. خروج آمریکا از برجام به معنی پایان برجام است. اساسا برجامی نیست که بمانیم. اما اعلام خروج می تواند با امتیازات و دستاوردهای بیشتری همراه باشد. چرا؟
💠 اول اینکه پیام شعله بر برجام چیست؟ به نمایش بردن عزت ملی. با چنین هدفی اگر عقب انداختن این زبانه آتش، ملت و کشور ما را عزیزتر کند نباید ازین فرصت استفاده کرد؟ احتمالن تائید می کنید.
برگردیم به سوال اصلی؛ مگر آورده توقف در برجام چیست؟ چرا رهبری باید حاضر شوند زمان دهند؟
💠 پاسخ به این سوال دو دسته جواب دارد:
1⃣دسته اول را گذرا مرور کنیم. آمریکا با خروج از برجام به اجماع جهانی محکوم شده است. این محکومیت تاریخی برای جمهوری اسلامی یک فرصت است. فرصتی است تا حقانیت این نظام و مردم را به نمایش گذارد. سه کشور اروپائی به روشنی نسبت به این رفتار آمریکا موضع گرفتند. اعلام خروج فوری این فرصت را از ما می گرفت و اجماع ضدآمریکایی را به حاشیه می برد.
2⃣دسته دوم اما مهم تر است. امروز فصل چیدن میوه برجام است. بهار برجام برای ملت ماست. برای این روزها چه هزینه ها که ندادیم. قدرت هسته ای مان تضعیف شد تا این روزها به بار نشیند. اگر صدها ساعت سخنرانی و هزاران فیلم و کتاب و غیره، تولید می شد، نمی توانست فهم مردم از نظام سلطه را در این سطح رشد و تعالی بخشد.
🔹این رشد آگاهی ها را نباید دست کم گرفت. نیروی محرکه انقلاب در ذهن ها و اراده مردمست. همین اقتصاد مقاومتی نیز معطل مجاهدت مردمی است. مردم ابتدا باید به جهت انگیزشی تقویت شوند. رهبری "مَدرس آمریکاشناسی در برجام" را به یک "منبر تاریخی" تبدیل کردند. حلقه نهایی همین پروژه، غرب شناسی است.
ایشان فرمودند به اروپا هم اعتماد ندارم؛ اما خواستند شناخت جامعه نسبت به غرب در یک فرآیند طبیعی تکمیل شود. آخرین تلاش دولت برای تضمین گرفتن از غرب، واپسین حلقه غربشناسی برای ملت است. رهبری روزگاری فرمودند به آینده مذاکرات هم بدبینم.
اما همان مذاکرات را به نام نرمش قهرمانانه کلید زدند تا جامعه رشد کند؛ چنین هم شد. نه تنها ملت که مسئولین هم عبرت گرفتند. در یک دوره چند ساله، آنان که به "کدخدایی آمریکا" باور ایدئولوژیک داشتند ادبیات شان تغییر کرده است و تعبیر امروزشان "موجود مزاحم" است.
دست غربی ها نیز در این ژست ضدآمریکائی بزودی رو می شود و همگان متوجه می شوند که نقشه نظام سلطه علیه ایران، تنها در یک تقسیم کار سیاسی بین اروپا و آمریکا است.
💠بازگردیم به همان آتش کشیدن برجام:
با زمان خریدن و اتمام حجت با طرف اروپائی، مردم ما متوجه می شوند که آتش بر برجام نه تنها پاسخ مقتدرانه به آمریکاست، بلکه منافع کشور در این زبانه آتش است. ماجرا یک اقدام هیجانی نیست، منافع "ملت ایران" و "امت اسلامی" ایجاب می کند که اگر برجام گوشه اش سائیده شد، تمامش خاکستر شود. این رشد آگاهی ها باعث می شود شراره ها، طبیعی و به اجماع ملی رقم بخورد نه اقدام حاکمیتی.
و البته همه این حرفها به شرطی ست که دولت این مسیر را عزت مدارانه طی کند؛ انشالله...
#مهدیان
#سیاسی
@majallenasim
🔹 سروش:
➡️ Sapp.ir/majallenasim
🔹 ایتا:
➡️ eitaa.com/majallenasim
#یادداشت_روز
زنده باد جنازه برجام!
محمد صرفی
مردگان در همه جای دنیا با آداب خاصی تدفین میشوند و در کشورهای غربی این موضوع مانند خیلی چیزهای دیگر تبدیل به یک صنعت شده است. در غرب برای تعیین تکلیف جنازه، اغلب دو روش مرسوم و فراگیر وجود دارد که بسته به میزان ارثیه متوفی و دست به جیب بودن بازماندگان انتخاب میشود. عدهای جنازه را میسوزانند و خاکستر آن را به آب یا باد میدهند و یا در جایی نگه میدارند که نسبت به روش دوم ارزانتر و راحتتر است. روش دوم اما حواشی و هزینههای بیشتری دارد و شامل مراحل و آداب مخصوصی است که میتواند در برخی شهرها چند هزار دلار هزینه داشته باشد. آمادهسازی و آرایش جنازه، به تن کردن لباسی شیک و مجلسی، نمایش جنازه برای حاضرین در تابوتی زیبا و سپردن آن به خاک از جمله مراحل این روش تدفین است. مهمترین و تخصصیترین بخش این روش، مرحلهای است که جنازه را بزک میکنند! این فرآیند را که انگلیسیها به آن Embalm میگویند نمیتوان با حنوط یکی دانست. چرا که غربیها با انواع و اقسام روغنها، پودرها و لوازم آرایش چنان به جان جنازه میافتند و آن را بزک میکنند که متوفی از زمان حیات خود نیز دلرباتر میشود! آنچه امروز عدهای در کشور با جنازه برجام میکنند را صرفاً میتوان با چنین کاری مقایسه کرد.
پس از یکی دو روز که این جریان در شوک اولیه اقدام ترامپ مبنی بر اعلام خروج از برجام بود، به خود آمده و در نوشتهها و اظهارنظرهای خود چنان از برجام مینویسند و میگویند که اگر کسی نداند گمان میکند فتحالفتوح و آفتاب تابانی بوده است! سفسطههای مضحک و مغالطههای مهوعی به کار میبندند و خروج آمریکا از توافق را نشانه قوت آن معرفی میکنند و قیافه حق به جانب گرفته و میگویند دیدید آمریکاییها متضرر شده بودند و ما منتفع و به همین علت از توافق خارج شدند! این سطح از دست کم گرفتن شعور مخاطب و توهین به افکار عمومی در جای خود قابل مطالعه و بررسی است. این جماعت چشم خود را بسته و انگشت در گوش خود کردهاند تا نه ببینند و نه بشنوند. آنان از این سؤال ساده و البته کلیدی فرار میکنند که اگر آنگونه که مدعی هستند برجام برای ما منفعت بود و برای آمریکا ضرر، پس چرا اصرار دارند که بند غروب آن را حذف کرده و توافق را دائمیکنند؟ کدام احمقی در دنیا حاضر است معاملهای را که به ضررش بوده دائمی کند؟!
برخی نیز برای آنکه از پاسخ دادن به افکار عمومی فرار کنند، راهکار فرار به جلو را در پیش گرفته و به منتقدان برجام میتازند که مگر شما نمیگفتید ترامپ از برجام خارج نمیشود، پس چرا خارج شد؟ پس دیدید که همه تحلیلها و نقدهایتان اشتباه بود! گویا برخی دچار ضعف حافظه شدهاند و باید یکبار دیگر در کوتاهترین و سادهترین بیان ممکن، برجام را معرفی کنیم. سادهترین تعریف از این توافق 159 صفحهای که هرگز ترجمهای رسمی از آن منتشر نشد از این قرار است؛ ایران محدودیتهای اساسی و البته عمدتاً زمانداری را در فعالیتهای صلحآمیز هستهای خود پذیرفت و قرار شد در مقابل آن، تحریمهای تحمیلی رفع شود. حال چه اتفاقی افتاده است؟ آمریکا از برجام خارج شده و خبری از رفع تحریم نیست (هرچند زمانی هم که روی کاغذ در برجام بود، باز هم تحریمها همین وضعیت را داشت) اما محدودیتهای ایران همچنان ادامه دارد.
منبع: کیهان
#سیاسی
@majallenasim
🔹 سروش:
➡️ Sapp.ir/majallenasim
🔹 ایتا:
➡️ eitaa.com/majallenasim
✏ #یادداشت_روز
دو سؤال کلیدی از آمریکا و ترکیه در پرونده خاشقجی
از قتل «جمال خاشقجی» بیش از سه هفته گذشته است و در طول این سه هفته، ماجرای قتل او در کانون توجه محافل سیاسی، رسانههای بینالمللی و فضاهای اجتماعی قرار داشته و در این خصوص هزاران خبر و تحلیل منتشر شده است. با این حال هنوز حتی یک گام به سمت روشن شدن موضوع اصلی یعنی «چرایی قتل» او برداشته نشده است. بازپخش مکرر اخبار او در عرصه رسانههای دنیا بیش از اخباری بود که در موردی مشابه، نظیر این که یک رئیسجمهور در جایی ترور شده و یا به قتل رسیده باشد! و حال آنکه براساس عناوینی که رسانهها به خاشقجی میدهند او فقط یک روزنامهنگار و یک منتقد رژیم سعودی بوده است. در این بین هنوز هیچ توضیح مشخصی درباره نقش آمریکا در این ماجرا و یا نقش ترکیه در این ماجرا و یا ماهیت گروه خاصی از رژیم سعودی که طراح یا مجری قتل یک شهروند این کشور بودهاند، داده نشده است و در این راه ما شاهد تبلیغات اعتدالگرانه طرفهای مختلف در این موضوع هستیم. در این خصوص سؤالات و نکتههایی وجود دارد:
1- نقش آمریکا در این ماجرا بسیار مرموزانه بیان میشود اما مواضع پرنوسان مقامات ارشد آمریکا از تبرئه سعودی به قتل تا مسئول شناختن محمد بن سلمان و اظهارات هر روزه این مقامات در طول 23 روز اخیر نشان میدهد که مقامات ارشد آمریکایی بهطور جدی از چیزی نگرانند و لذا به تناسب شرایط موضعی میگیرند. اینکه دونالد ترامپ در ابتدای کار و پیش از بررسی ماجرا با صراحت آلسعود را مبرای از اتهام قتل خاشقجی معرفی میکند، معنایش این است که به توانایی خود و دولتهای دیگری که احیاناً در این موضوع نقش داشتهاند، در کنترل ماجرا باور داشته و وقتی در حین ماجرا و سه هفته بعد، از مسئولیت و حتی نقش بن سلمان سخن میگوید، معنایش این است که از طرح سؤال در مورد نقش آمریکا در این قتل واهمه دارد و با معرفی فردی یا دولت سعودی بهعنوان مسئول قتل، تلاش میکند تا با یک گام عقبنشینی، از آشکار شدن نقش آمریکا جلوگیری کند. اما با این حال کم نیستند کسانی که معتقدند نقش آمریکا در طراحی قتل خاشقجی قطعی است ولی چگونه و کدام دستگاه آمریکا در این خصوص مسئولیت دارد؟ در همین رابطه این سؤال هم مطرح است که چرا رجب طیب اردوغان که کار اول او در این سه هفته پیگیری و خبررسانی درباره قتل خاشقجی بوده و در این خصوص پس از چند سال که فضای روابط آنکارا- واشنگتن سرد بوده، تماسهای زیادی با مقامات ارشد آمریکا گرفته است، درباره نقش داشتن یا نداشتن مقامات و دستگاههای آمریکایی سکوت کرده است؟ مقامات آمریکا باید پاسخ دهند که خاشقجی در چارچوب چه توافق و پروتکلی از واشنگتن به کنسولگری رژیمی که «قتل» اولین گزینه آن در مواجهه با مخالفان میباشد، رفته است؟ خاشقجی و اساساً خاندان خاشقجی از اوایل دهه 1960 مأمور مشترک آمریکا و سعودی در پروژههای حساس امنیتی نظیر راهاندازی و تغذیه گروههای تروریستی در سالهای اخیر که نیازمند به نقشآفرینی نیابتی و فدایی وجود داشته، بودهاند، یکی از اصلیترین مسئولان تأمین تسلیحات گروههای تروریستی غرب آسیا، جمال و عموی او عدنان خاشقجی بودهاند. مسئول تسلیح بسیاری از گروههای تروریستی علیه دولتها و سازمانهای چپگرا در آمریکای لاتین نیز همینها بودند. الان سؤال اصلی که در بین انبوه سؤالات پیرامون نحوه قتل جمال خاشقجی گم شده، همین است. آیا آمریکا و سعودی که در شرایط ضعف ناشی از شکست در پروندههای حساس منطقهای قرار دارند و نیروهای واسطهای نظیر خاشقجی برای تبرئه نقش خویش به هر اقدام ممکن دست میزنند و میتوانند توسط دولتها و سرویسهای رقیب جذب شوند و عملاً سرویسهای اطلاعاتی CIA، MI6، موساد و سعودی را به گروگان «اطلاعات ویژه» رقبای خود درآورند، در قتل این «شاهمهره» اطلاعاتی نقشی نداشتهاند؟ بالاخره چه دلیلی دارد که مقامات ارشد سیاسی و اطلاعاتی آمریکا کارهای دیگر را زمین گذاشته و در حال مدیریت این پرونده هستند؟ مگر نه این است که به قول آنان یک روزنامهنگار، یا یک شهروند عربستان و یا یک دوست آمریکا به قتل رسیده است؟ آیا تاکنون فرد مشابهی با همین روش و حتی به شیوهای بدتر به قتل نرسیدهاند؟ چرا در آن موارد آمریکاییها تا این حد پیگیر ماجرا نبودند؟
👇ادامه مطلب در لینک زیر 👇
http://kayhan.ir/fa/news/145580
#سیاسی
@majallenasim
🔹 سروش:
➡️ Sapp.ir/majallenasim
🔹 ایتا:
➡️ eitaa.com/majallenasim