📌شریک #قتل دیگران نشویم
مراقب حرفهامون باشیم که چی می گیم.
امام #باقر(ع) فرمود:
روز رستاخيز شخصى در عرصه محشر حاضر مى شود و يك شيشه #خون به او مى دهند و مى گويند اين سهم تو از خون فلانى است؛ می گويد:
پروردگارا تو میدانى كه من خونى نريخته ام و مرا خودت قبض روح كردى،
خداوند مى فرمايد:
آرى، ولى آيا تو از فلانى فرزند فلان چنين و چنان نشنيدى؟
پس آن را بازگو كردى تا اين كه گفتارت به فلانى رسيد و او به سبب گفته هاى تو آن مرد را كشت و اين نصيب تو از خون او است.
📚برقی، محاسن، ج1، ص104.
📌 زندگی نامه و #روضه حضرت #علی_اکبر
جناب علی اکبر،
◀️بزرگترین پسر امام #حسین(ع) و مادرش #لیلا است.
◀️او راوی حدیث، مردی رشید، #شجاع، #راستگو، پاک، #درستکار و از جهت #اخلاق و قیافه شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) بود.
◀️جناب علی اکبر، #امان_نامه سپاه ابن زیاد را رد کرد.
◀️اگرچه اقوال زیادی درباره سن جناب علی اکبر وجود دارد، اما به نظر میرسد، سن ایشان بین ۲۳ تا ۲۷ درست است.
◀️طبق زیارت نامه ای که برای ایشان توسط اهلبیت(ع) بیان شده، علی اکبر دارای #همسر و احتمالا ۲ فرزند بوده که اسم یکی از آنان #حسن است.
◀️ایشان اولین شهید بنی هاشم در #کربلا بود.
◀️علی اکبر هنگام ورود به میدان فرمود:
منم علی، فرزند حسین بن علی(ع)،
به خدا سوگند، ما به جانشینی پیامبر سزاواریم.
شما(دشمنان) را با #نیزه و #شمشیر آنقدر می زنیم، تا نیزه خم گردد و شمشیر درهم پیچد.
◀️جناب علی اکبر پس از آن که جنگ سختي کرد و عدّة زيادي را به هلاکت رساند، نزد پدر برگشت و گفت: پدرجان!، تشنگي من را کشت و سنگيني آهن (زره) بيتابم کرد. آيا آبي هست؟ امام گريست و فرمود: «پسرجان!، از کجا آب بياورم؟، اندکي ديگر بجنگ، بزودي جدّت رسولخدا را ملاقات ميکني و از جام سرشار او سيراب ميشوي که ديگر پس از آن تشنه نگردي!»
◀️مرَّة بنمُنْقِذ بننُعْمان عَبدي لَيْثي او را ديد و گفت: گناه عرب بر گردن من باشد اگر اين جوان از كنار من بگذرد و اين كار را تكرار كند و من پدرش را به عزايش ننشانم. علي اكبر بار ديگر به دشمن حمله كرد و با شمشيرش آنها را ميزد تا آنكه مُرّة بنمُنْقِذ عبدي ضربتي بر او زد و او را نقش زمين کرد و آن گروه او را محاصره کرده و پيکر مطهّرش را با شمشير قطعه قطعه کردند.
◀️علياکبر در آخرين لحظات عمر، ندا داد:
«پدرجان! خداحافظ، اين جدّم رسول خداست كه تو را سلام ميرساند و ميگويد: سريعتر به ما ملحق شو».
آنگاه علي فريادي زد و جان داد.
◀️امام حسین(ع) هنگام #شهادت علی اکبر، خود را به او رساند و صورت خود را به صورت او گذاشت و #خون- گلوی- او را به #آسمان پرتاب کرد و قطره ای از ان به زمین برنگشت.
ابومخنف در پایان گزارش #حمیدبن مسلم از شهادت علی اکبر چنین روایت میکند: اقبل الحسين الى ابنه و اقبل فتيانه اليه فقال: احملوا أخاكم.
📣جوانان بنیهاشم بیایید علی را بر درِ خیمه رسانید.
◀️در #زیارت_نامه علی اکبر آمده است:
صلی الله علیک و علی عترتک و اهل بیتک و آبائک و ابنائک.
📚ابن قولویه، کامل الزیارت، ص۴۱۶، ۲39؛
📚ابن سعد، طبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۲؛
📚یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۶؛
📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴؛
📚شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص106؛
📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص446؛
📚خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۳۰.
📌با حرفهامون شریک #قتل دیگران نشویم
امام #باقر(ع) فرمود:
روز #رستاخيز شخصى در عرصه محشر حاضر م ىشود و يك شيشه #خون به او مى دهند و مى گويند:
اين سهم تو از -خون فلانى است؛
می گويد پروردگارا تو میدانى كه من خونى نريخته ام و من را خودت قبض روح كردى،
خداوند مى فرمايد:
آرى، ولى آيا تو از فلانى فرزند فلان چنين و چنان نشنيدى؟
پس آن را بازگو كردى تا اين كه گفتارت به فلانى رسيد و او به سبب گفته هاى تو آن مرد را #كشت و اين نصيب تو از خون او است.
📚برقی، محاسن، ج1، ص104
📌 #هدیه امام #حسین علیهالسلام به #امیرکبیر
آیت الله #اراکی:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر.
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله(بهاييت) را نابود کردی؟
گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه مولایم حسین ع است!
گفتم: چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در #حمام #فین کاشان زدند؛ چون #خون از بدنم میرفت #تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر #فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود!
از #عطش_حسین(ع) #حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و #اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین ع آمد و گفت:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و #اشک ریختی؛ #آب ننوشیدی این هدیه ما در #برزخ، باشد تا در #قیامت جبران کنیم.
📚 منبع: کتاب آخرین گفتارها.