eitaa logo
کلام معصومین علیهم السلام
1.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
191 فایل
کلام و ادعیه معصومین علیهم السلام شناسه مدیر @ASK110 کپی مطالب حلال اگر مقدور بود #صلوات ی برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عنایت بفرمایید. https://rubika.ir/kalam_maesoumin
مشاهده در ایتا
دانلود
📌شریک دیگران نشویم مراقب حرفهامون باشیم که چی می گیم. امام (ع) فرمود: روز رستاخيز شخصى در عرصه محشر حاضر مى‏ شود و يك شيشه به او مى‏ دهند و مى‏ گويند اين سهم تو از خون فلانى است؛ می گويد: پروردگارا تو میدانى كه من خونى نريخته‏ ام و مرا خودت قبض روح كردى، خداوند مى‏ فرمايد: آرى، ولى آيا تو از فلانى فرزند فلان چنين و چنان نشنيدى؟ پس آن را بازگو كردى تا اين كه گفتارت به فلانى رسيد و او به سبب گفته‏ هاى تو آن مرد را كشت و اين نصيب تو از خون او است. 📚برقی، محاسن، ج1، ص104.
📌 زندگی نامه و حضرت جناب علی اکبر، ◀️بزرگترین پسر امام (ع) و مادرش است. ◀️او راوی حدیث، مردی رشید، ، ، پاک، و از جهت و قیافه شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) بود. ◀️جناب علی اکبر، سپاه ابن زیاد را رد کرد. ◀️اگرچه اقوال زیادی درباره سن جناب علی اکبر وجود دارد، اما به نظر میرسد، سن ایشان بین ۲۳ تا ۲۷ درست است. ◀️طبق زیارت نامه ای که برای ایشان توسط اهل‌بیت(ع) بیان شده، علی اکبر دارای و احتمالا ۲ فرزند بوده که اسم یکی از آنان است. ◀️ایشان اولین شهید بنی هاشم در بود. ◀️علی اکبر هنگام ورود به میدان فرمود: منم علی، فرزند حسین بن علی(ع)، به خدا سوگند، ما به جانشینی پیامبر سزاواریم. شما(دشمنان) را با و آنقدر می زنیم، تا نیزه خم گردد و شمشیر درهم پیچد. ◀️جناب علی اکبر پس از آن‌ که جنگ سختي کرد و عدّة زيادي را به هلاکت رساند، نزد پدر برگشت و گفت: پدرجان!، تشنگي من را کشت و سنگيني آهن (زره) بي‌تابم کرد. آيا آبي هست؟ امام گريست و فرمود: «پسرجان!، از کجا آب بياورم؟، اندکي ديگر بجنگ، بزودي جدّت رسول‌خدا را ملاقات مي‌کني و از جام سرشار او سيراب مي‌شوي که ديگر پس از آن تشنه نگردي!» ◀️مرَّة بن‌مُنْقِذ بن‌نُعْمان عَبدي لَيْثي او را ديد و گفت: گناه عرب بر گردن من باشد اگر اين جوان از كنار من بگذرد و اين كار را تكرار كند و من پدرش را به عزايش ننشانم. علي ‏اكبر بار ديگر به دشمن حمله كرد و با شمشيرش آنها را مي‏زد تا آن‌كه مُرّة بن‌مُنْقِذ ‌عبدي ضربتي بر او زد و او را نقش زمين کرد و آن گروه او را محاصره کرده و پيکر مطهّرش را با شمشير قطعه قطعه کردند. ◀️علي‌‌اکبر در آخرين لحظات عمر، ندا داد: «پدرجان! خداحافظ، اين جدّم رسول خداست كه تو را سلام مي‏رساند و مي‏گويد: سريعتر به ما ملحق شو». آنگاه علي فريادي زد و جان داد. ◀️امام حسین(ع) هنگام علی اکبر، خود را به او رساند و صورت خود را به صورت او گذاشت و - گلوی- او را به پرتاب کرد و قطره ای از ان به زمین برنگشت. ابومخنف در پایان گزارش مسلم از شهادت علی اکبر چنین روایت می‌کند: اقبل الحسين الى ابنه و اقبل فتيانه اليه فقال: احملوا أخاكم‏. 📣جوانان بنی‌هاشم بیایید علی را بر درِ خیمه رسانید. ◀️در علی اکبر آمده است: صلی الله علیک و علی عترتک و اهل بیتک و آبائک و ابنائک. 📚ابن قولویه، کامل الزیارت، ص۴۱۶، ۲39؛ 📚ابن سعد، طبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۲؛ 📚یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۶؛ 📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴؛ 📚شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص106؛ 📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص446؛ 📚خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۳۰.
📌با حرفهامون شریک دیگران نشویم امام (ع) فرمود: روز شخصى در عرصه محشر حاضر م ى‏شود و يك شيشه به او مى‏ دهند و مى‏ گويند: اين سهم تو از -خون فلانى است؛ می گويد پروردگارا تو میدانى كه من خونى نريخته‏ ام و من را خودت قبض روح كردى، خداوند مى‏ فرمايد: آرى، ولى آيا تو از فلانى فرزند فلان چنين و چنان نشنيدى؟ پس آن را بازگو كردى تا اين كه گفتارت به فلانى رسيد و او به سبب گفته‏ هاى تو آن مرد را و اين نصيب تو از خون او است. 📚برقی، محاسن، ج1، ص104
📌 امام علیه‌السلام به آیت الله : شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله(بهاييت) را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین ع است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در کاشان زدند؛ چون از بدنم میرفت بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر ؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از (ع) کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین ع آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و ریختی؛ ننوشیدی این هدیه ما در ، باشد تا در جبران کنیم. 📚 منبع: کتاب آخرین گفتارها.