#روایت_شهدا_۳۶
#شهید_طارق_یوسف_ابوظاهر
تَتُو هم اگه برای خدا باشه میخرن😳😳
✅جلوی سفارت ایران تانکر آب میاره راه رو می بنده شهید مشکوک میشه،دو نفر بودن یکی قرار بوده درب رو منفجر کنه و یکی بره داخل، شهید می ره جلو، منفجر میشه و تمام بدنش می سوزه ب جز دست راستش ک تَتُو داشته:لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار....🥺🥺🥺
رفیقش هم از شدت انفجار سرش جدا میشه🥺🥺🥺🥺
همسر شهید:تمام جسمش به جز دست و صورت همه خرد شده بود😔😔😔 وقتی جلو رفتم دیدم لبخند زد☺️☺️ پسرم صداش زد اشک از گوشه چشمش اومد😢😢😢
۲۲ساله بودم ایشون شهید شد😭😭
✅دختر شهید:تو مدرسه وقتی میگن بابات کیه، میگم امام زمان(عج الله) 😔😔
✅پسر شهید : پدرم عاشق امام خامنه ایی بود و برنامه روزانش رو با ایشون تنظیم میکرد،من خیلی از کتابهای حضرت آقا وحاج قاسم رو خوندم ...🤷♂🤷♂
.
ادامه دارد...
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti