eitaa logo
گوهر مراد
686 دنبال‌کننده
1هزار عکس
259 ویدیو
58 فایل
گوهر معرفت آموز كه با خود ببرى كه نصيب دگران است نصاب زر و سيم 🔅کانال معارف الهى و کلام اسلامی 🔅آشنایی با کلام اسلامی و كلام جديد راه ارتباطى: @mhbashiri محمدحسن بشيرى
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 آقاى محمدحسين حشمت پور استاد برجسته حكمت و كلام اسلامى در مصاحبه اى سير تحصيل كلام اسلامى و نقاط قوت متون كهن كلامى را مورد توجه قرار داده است. 📜 مشروح مصاحبه در: http://rahnamehmag.ir/%D9%85%D9%86%D8%A8%D8%B9-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85/ 💠 کانال تخصّصی کلام اسلامی @kalameslami 🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/1768095837C159b256e9a
🔶 خدا را تا چه اندازه مى توان شناخت؟ ذكر صفات متعدد جمالى و جلالى خدا در قرآن نشانه امكان فهم انسان به صورت اجمالى است. همچنين آيات متكثرى وجود دارد كه از انسان ها مى خواهد با مطالعه در ابعاد مختلف هستى به وجود خداوند با صفات كمالى پى ببرند... كه اينجا به آيه ذيل بسنده مى شود: «أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ...» اعراف/ ١٨٥ آيه ديگر ضمن بيان عدم امكان توصيف خداوند، خود از اين قاعده، استثنايى قايل شده و بندگان مخلَص خدا را شايسته اين توصيف مى داند: «سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ» صافّات/ ١٥٩ و ١٦٠ اين بندگان انسان هايى هستند كه خدا را نه با معاليل، بلكه با خود خدا مى شناسند... روشن است در صورت استحاله معرفت و شناخت اجمالى مقام اسماء و صفات خدا، آيات فوق لغو خواهد بود و آن بر حكيم محال است. 📖 خدا در حكمت و شريعت، ص ٤٨ 🔵 همين بحث را مرحوم آيةالله مصباح نيز در مجموعه "معارف قرآن" بخش خداشناسى مطرح كرده است. 💠 کانال تخصّصی کلام اسلامی @kalameslami 🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/1768095837C159b256e9a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 لزوم لغويت حديث غدير با وجود نصّ جلىّ بر خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام ❓ اگر مولى در حديث غدير به معناى امامت باشد، بيان آن توسط پيامبر -صلى الله عليه و آله- بى فايده خواهد بود؛ زيرا شيعه معتقد است امامت على -عليه السلام- با نصّ جلىّ ثابت شده است. 🔵 از نظر شيعه اماميه نصوص امامت على -عليه السلام- دو دسته اند: نصوصى كه در آنها واژگانى چون خلافت و امامت به كار رفته است كه نصوص جلىّ ناميده مى شود. اين نصوص در دلالت بر معناى مراد، به قراين زبانى يا غير زبانى نياز ندارد. حديث «إنّ هذا خَليفَتى فيكم فٱسمَعوا له و أطيعوا» از اين دسته است. و ديگر نصوصى كه در آنها واژگانى چون ولى يا مولى و مانند آن به كار رفته است؛ مانند آيه ولايت و حديث غدير. اين نصوص، نصوص خفىّ ناميده مى شود؛ زيرا دلالت آنها بر امامت على -عليه السلام- مبتنى بر قراين و شواهد است. 🔵 در هر حال نصّ، خواه جلىّ باشد يا خفىّ از نظر دلالت معتبر است و چه بسا در نصّ خفىّ ويژگى هايى وجود داشته باشد كه در نصّ جلىّ نباشد؛ در نتيجه، بيان آن، پس از بيان نصّ جلىّ، بى فايده نخواهد بود. فايده نصّ غدير اين است كه پيامبر -صلى الله عليه و آله- امامت على -عليه السلام- را براى اولين بار در ميان تعداد بسيارى از مسلمانان به صورت رسمى و با تشريفات ويژه اعلان كرد. از اين جهت، نصّ غدير فوايدى داشت كه نصوص ديگر نداشت. 📖 براهين و نصوص امامت، ص ٢٧٣. 💠 کانال تخصّصی کلام اسلامی @kalameslami 🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/1768095837C159b256e9a
14.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 روز مأيوس شدن كافران 🔵 به نقل از: @javedan_ir 💠 کانال تخصّصی کلام اسلامی @kalameslami 🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/1768095837C159b256e9a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 سازگارى عقل و نقل مطالب برهانى و عقلى در زمينه اعتقاديات به مقدار زيادى در روايات امامان معصوم -عليهم السلام- مشاهده مى شود و نظير آن در مطالب فلاسفه نيز موجود است؛ وجود مبارك ابى ابراهيم امام كاظم -عليه السلام- پس از آنكه به محضرشان عرض شد عده اى گمان مى برند خداوند تبارك و تعالى از آسمان دنيا تنزّل كرده به موجودات مى نگرد، فرمود: «...إِنَّ اَللَّهَ لاَ يَنْزِلُ وَ لاَ يَحْتَاجُ إِلَى أَنْ يَنْزِلَ إِنَّمَا مَنْظَرُهُ فِي اَلْقُرْبِ وَ اَلْبُعْدِ سَوَاءٌ لَمْ يَبْعُدْ مِنْهُ قَرِيبٌ وَ لَمْ يَقْرُبْ مِنْهُ بَعِيدٌ وَ لَمْ يَحْتَجْ إِلَى شَيْءٍ بَلْ يُحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ هُوَ ذُو اَلطَّوْلِ «لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلْعَزِيزُ اَلْحَكِيمُ » أَمَّا قَوْلُ اَلْوَاصِفِينَ إِنَّهُ يَنْزِلُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَإِنَّمَا يَقُولُ ذَلِكَ مَنْ يَنْسِبُهُ إِلَى نَقْصٍ أَوْ زِيَادَةٍ وَ كُلُّ مُتَحَرِّكٍ مُحْتَاجٌ إِلَى مَنْ يُحَرِّكُهُ أَوْ يَتَحَرَّكُ بِهِ...» (الكافى، كتاب التوحيد، باب الحركة و الإنتقال، حديث ١) 🔵 سطر آخر اين روايت غير از مطالب بلندى كه در سطور ديگر است، همان برهان حركت است كه هر حركتى، عامل حركت و محرّك را طلب مى كند. چرا اگر اين برهان در كلام فيلسوفى چون ارسطو آمد، مسموع نباشد؟ مطلب حقّى است كه هم در روايت آمده و هم حكيمان و فيلسوفان الهى آن را بيان كرده اند. عقل و نقلِ هماهنگ و سازگار، يك چيز را بيان مى كنند؛ نظير برائت عقلى، قبح عقاب بلا بيان و آيه «وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا». 📖 منزلت عقل در هندسه معرفت دينى، ص ٢١٢ و ٢١٣. 💠 کانال تخصّصی کلام اسلامی @kalameslami 🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/1768095837C159b256e9a
💠 کانال تخصّصی کلام اسلامی @kalameslami 🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/1768095837C159b256e9a
🔶 خليفه و امام ❓ فرق خليفه با امام چيست؟ - الخِلافةُ فى لغةِ العرب: النّيابةُ عن الغير و الخليفة: من يخلُف غيرَه و يقومُ مقامَه و يسُدُّ مَسدَّه. خليفه كسى است كه به جاى ديگرى، كارها و وظايف او را انجام مى دهد. 🔵 چهار استعمال خليفه: ١. خليفهٔ يك شخص كه به همان معناى لغوى است. مَن يقومُ بعَمَله فى غيابه. ٢. خليفةُ الله فى الأرض: كسى كه خدا او را براى تبليغ شريعت تعيين مى كند؛ اعم از اينكه شريعت را از وحى بگيرد يا از رسول. ٣. خليفة الرسول. ٤. خليفه در اصطلاح مسلمين كه به خلفا اطلاق مى شده. - الإمامُ فى اللغة: الإنسانُ الذى يُؤتَمّ به و يُقتَدىٰ بقوله أو بفعله مُحِقّا كان أو مُبطِلا امام در اصطلاح اسلامى دو كاربرد دارد: ١. كتابى كه از سوى خدا بر پيامبران نازل مى شود. ٢. انسانى كه از سوى خدا براى هدايت مردم معين مى شود و بايد معصوم باشد. ✏️ به لحاظ مصطلح كلامى در بحث جانشينى پيامبر -صلى الله عليه و آله- بنابر اعتقاد اماميه هر امامى خليفه است و هر خليفه هم امام است. 💠 کانال تخصّصی کلام اسلامی @kalameslami 🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/1768095837C159b256e9a
🔶 عقل گرايى، نص گرايى و ايمان گرايى در حوزه فلسفه دين و مباحث مربوط به الاهيات، عقل گرايى به مكاتبى اشاره دارد كه در برابر معارف وحيانى، بر نقش قوه عقل و ديگر ابزار عادى كسب معرفت ارج مى نهند و آن را ناديده نمى گيرند. اين ارج و حرمت نهادن به عقل، خود مراتب متفاوتى دارد و بر اين اساس، عقل گرايى در اين اصطلاح، طيف گسترده اى (از عقل گرايان افراطىِ دين ستيز گرفته تا خردگرايان معتدل دين باور) را در خود جاى مى دهد. 🔵 در برابر اين معنا از عقل گرايى، گاه نص گرايى به كار مى رود. نص گرايان (بر خلاف عقل گرايان) بر نصوص دينى جمود ورزيده و انديشه بشرى را از دستيابى به توجيه و تبيين عقلانى بسيارى از معارف دينى ناتوان مى پندارند. 🔵 پاره اى از اوقات نيز جبهه مخالف عقل گرايان را ايمان گرايان تشكيل مى دهند. مقصود از ايمان گرايى ديدگاهى است كه دين داران را از ارزيابى عقلانى باورهاى دينى بر حذر مى دارد و معتقد است كه دين از آدميان، تسليم و تعبّد بى چون و چرا مى طلبد؛ نه پذيرش عاقلانه و فيلسوفانه. 📖 عقل و وحى، ص ٣٩. 💠 کانال تخصّصی کلام اسلامی @kalameslami 🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/1768095837C159b256e9a