تداوم حیات مثالی بدون نقش آفرینی دستگاه مغز است که همچنان جزو مباحث قابل توجه محسوب میشود و به نظر من تنها نظریه حرکت جوهری ملاصدرا توانسته تا حد خوبی این مساله را حل کند.
🔸 پنجم. این پدیده که در برنامه تلویزیونی زندگی پس از زندگی شاهد آن هستیم، یک امر فیزیکی است و نه متافیزیکی. در واقع همانطور که اشاره کردم، برای عموم مردم، این دستگاه پیچیده و شکوهمند مغز است که انسان را در این ساحت قرار میدهد و هر آنچه در این دستگاه رخ بدهد، یک رخداد فیزیولوژیکی است و قراردادن آن را در عالم متافیزیک اشتباه است.
🔸 ششم. مساله اصلی این است که این مشاهدات، در ردیف خواب عمیق قابل تعریف است. یعنی فرد، شهود در بیداری که ندارد بلکه هر آنچه مشاهده میکند متعلق به زمان بیهوشی یا کماست.
خواب عمیق، به دلیل قطع بخش مهمی از تعلقات جسمی، احساس سبک بالی شدیدی در انسان بوجود میآورد و شرایط را برای دریافتهای ناشی از خیال متصل و خیال منفصل فراهم میکند. ما در غیر حالات بیهوشی و کما نیز تجربه خواب عمیق را داریم و لذا لازم نیست این جنس مشاهدات را صرفا در افراد به کما رفته جستجو کنیم.
🔸 هفتم. حلقاتی از این روایات، در مواردی، پس از آنکه فرد بهوش میآید، فراموش میشود و فرد بعدا خودش تلاش میکند در جهت انسجام بخشی به روایت خود، حلقات مزبور را جایگزین کند. از سوی دیگر، برخی از افراد پس از بیداری به تحقیق میپردازند و با گذشت زمان ناخواسته روایت خود را با روایتهای دیگران مشابهسازی نموده و یا برای آن توجیهات شبه علمی یا معارفی پیدا میکنند.
🔸 هشتم. افرادی که در این برنامهها روایتگری میکنند به هیچ وجه دروغگو نیستند بلکه عمدتا انسانهای خوب، راستگو و رقیق القلب به شمار میروند که واقعا در صدد بیان مشاهداتی هستند که در حالت بیهوشی به ویژه کما آنرا تجربه نمودهاند. پس این روایتها نه دروغ است و نه بیارزش، لکن از توضیحات قبلی بنده روشن میشود که ارتباط دهی همه آنها به روح و عالم برزخ فاقد ادله روشن است. ضمنا روح یک امر مجرد است و تقلیل آن از سوی بعضی به یک دستگاه متافیزیکی ادراکی که پس از مرگ از جسم جدا می شود نیز در جای خود محل تأمل می باشد و لااقل با نظریات برخی فلاسفه بزرگ مانند مرحوم ملاصدرا در تغایر آشکار است...
(ادامه دارد)
@HozeTwit
👓 نقدهای حجتالاسلام رضا غلامی به برنامه زندگی پس از زندگی
🔹 بخش آخر
🔸 نهم. اینکه بتوان این جنس مشاهدات را مشاهدات ملکوتی خواند، هیچ ادلهای برای آن وجود ندارد، مشاهدات ملکوتی یا برزخی عبارت است از مشاهداتی که فرد قادر است به سبب آمادگی بالای روحی از ذهن خود جدا شده و به عالم خارج از ذهن خود منتقل و سپس با رجوع به ذهن و بواسطه خلاقیت نفس، دریافت های خود را از بیرون ذهن ترجمه و بیان کند.
🔸 دهم. ممکن است بعضی از این افراد تجربهای مشابه شهودات عرفانی را نیز داشته باشند و به وادی خیال منفصل هم سفر کرده باشند اما چنانچه خدمتتان اشاره شد، تفکیک مشهودات خیال متصل از خیال منفصل کار بسیار دشواری است. در حقیقت، آنچه برای عارف در خواب و بیهوشی رخ میدهد، رؤیای صادقه است که در اسلام به مثابه یک معرفت شخصی موجه معرفی شده است هر چند برخی از عرفا در حین بیداری نیز قادر به شهودات عرفانی هستند. در عین حال، باید توجه نمود که حتی عرفا نیز مادامی که نتوانند شهودات خود را عقلاً و به زبان استدلال ترجمه کنند، صرفا برای آنها یک امر شخصی تلقی میشود و به همین سبب، از طرح آن با عموم نیز پرهیز میکنند.
🔸 یازدهم. این جنس برنامهها بیشتر در جهان مسیحیت و در ظرف اندیشه مدرن با هدف ایجاد باور در میان افراد بیایمان به دین و به تبع آن، زندگی پس از مرگ ( البته سازگار با روایت دینی ) رونق گرفته و نظایر آن از سالها پیش در شبکههای تلویزیونی مسیحی تولید و با استقبال فراوان روبرو شده است.
❗️ یکی دیگر از دلایل گسترش این بحث و این قبیل برنامهها در جهان، مقابله با نیهیلیسم و از همه مهمتر، کاهش ترس از مرگ خصوصا در میان افراد میان سال به بالاست. علاوه بر این، این مباحث برای کسانی که از قدرت انتزاعی کمتری برخوردارند و بیشتر حسگرا هستند با استقبال بیشتری روبرو میشود این در حالی است که فهم حقیقت مرگ و جهان پس از آن به ظرفیت بالایی از جهت عقل انتزاعی نیاز دارد.
🔸 دوازدهم. معارف دینی در باب مرگ و حیات پس از مرگ، عمدتاً بر ایمان دینی و معارف نقلی تکیه دارند و به دلیل ایجاد سطحینگریهای مضر یا ایجاد انحراف در برداشتها، دین از حسی سازی و بسط این معارف از طریق خواب ابا دارد.
🔸 سیزدهم. همانطور که میدانید خواب در اسلام، به هیچ وجه حجت نیست. یعنی نمیتوان از خواب کسی ( حتی اگر از علماء بزرگ باشد) #اصل_معارفی یا قاعده شرعی استنباط نمود. همانطور که اشاره شد، شهودات عرفا نیز حجیت ندارند و معمولا تا زمان ترجمه عقلی یک امر شخ