🌷﷽🌷
#دوست_شهید_من
#شهید_ابراهیم_هادی
2️⃣ ابراهیم و پیرزن ارمنی
💠💠 در بازرسی تربیت بدنی مشغول بودیم. بعد از گرفتن حقوق و پایان ساعت اداری، پرسید: موتور 🛵 آوردی؟
گفتم: آره، چطور؟ گفت: اگه کار نداری بیا باهم بریم فروشگاه
🔶🔶 تقریبا تمام حقوقش را خرید کرد. انگار لیستی برای خرید به او داده بودند. بعد با هم رفتیم سمت مجیدیه، وارد کوچه ای شدیم. ابراهیم درب خانه ای را زد.
پیرزنی🧓🏻 که حجاب درستی نداشت دم در آمد. ابراهیم همه خرید را تحویل پیرزن داد. یک صلیب گردن پیرزن بود. خیلی تعجب کردم. در راه برگشت گفتم داش ابرام این خانوم ارمنی بود! گفت آره چطور مگه!
🔷🔷 آمدم کنار خیابان و با عصبانیت گفتم 😡بابا این همه فقیر مسلمون هست! تو رفتی سراغ ارمنی ها؟!
گفت: مسلمون ها رو کسی هست کمک کنه. تازه کمیته امداد تشکیل شده و به فقرا رسیدگی میکنند. اما این بنده های خدا کسی رو ندارند. با این کار ، هم مشکلاتشان کم میشه و هم دلشان به امام و انقلاب گرم میشه.💚🧡❤️
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم
@kalateharabi🌹🌹🌹
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼
🌷﷽🌷
#دوست_شهید_من ❤️
#شهید_ابراهیم_هادی
5️⃣ پاچه شلوار بالا و پیرمرد روی دوش
🌧🌧 باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند. مانده بودند چه کنند.
🌴🌴 همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها 👨🏽🦳👨🏽🦳آنها را به طرف دیگر خیابان برد.
📌📌ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد.
هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود!📌📌
📚 #کتاب_سلام_بر_ابراهیم
..............
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عج).
..............
@kalateharabi🌹🌹🌹
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼