ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(14)(1).mp3
8.03M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
💎 سهم روزچهل وسوم
💎 حکمت ۴۰۳ تا ۴۱۶
https://eitaa.com/kamalibasirat
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه ایه امن یجیب را قرائت میکنیم دست_تقدیر۲
قسمت_هفتم
مهدی بریده بریده گفت: یه وان یکاد مثل مال تو؟!
آااخ محیا....
صادق با تعجب به مهدی نگاه کرد و گفت: چیزی شده پدر؟!
مهدی که عرق روی پیشانی اش نشسته بود آب دهنش را قورت داد و سرش را به دوطرف تکان داد و گفت:نه...نه چیزی نشده
صادق نفسش را محکم بیرون داد و گفت: من امروز بالاخره این آقای دکتر کیسان محرابی را سرجایش...
با شنیدن اسم کیسان انگار نفس های مهدی به شماره افتاده بود و خیره به لبهای صادق شد و گفت: چی گفتی؟! اسمش کیسان هست؟!
صادق سری تکان داد و گفت: آره چطور مگه؟!
بغضی به گلوی مهدی چنگ انداخته بود احساس می کرد این دکتر را می شناسد پس در جواب نگاه های پر از سوال صادق گفت: مادرت دوست داشت اسم داداشت را کیسان بگذاره...
صادق گیج شده بود، سابقه نداشت پدرش درباره محیا مادرش حرف بزند، او از مادرش یک عکس دیده بود و یک قصه شنیده بود... مادرت از دنیا رفته، اما نه قبری از مادر به او نشان داده بودند و نه خاطره ای داشت، تنها یادگارش از مادر فقط و فقط وان یکاد نقره ای بود که در گردن داشت.
مهدی خیره به نقطه ای مبهم قطره اشکی گوشهٔ چشمش خودنمایی می کرد که دستان گرم و چروکیدهٔ اقدس خانم دستانش را در برگرفت.
اقدس خانم با صدایی لرزان همانطور که گریه می کرد گفت: مهدی جان پسرم! منو ببخش...من ...من خودم گول خوردم..به من گفتن محیا از دست نامزدش فرار کرده، گفتن از عراق اومده و قصد خرابکاری داره، گفتم مخصوصا دام پهن کرده برای پسرت تا پسرت را به کشتن بده، به من گفتن مأمورن دستگیرش کنن و قول دادن اگر باهاشون همکاری کنم همون جا، توی همون خونه طلاقش را میدن...من نمی دونستم چه ظلمی در حق اون دختر می کنم و بعد خم شد روی دستهای مهدی و می خواست دستهای مهدی را بوسه بزنه که مهدی دستش را عقب کشید و آهسته گفت: نکن این کار را مادر!
همه خیره به این مادر و پسر بودند و گیج شده بودند.
صادق که قبلش عجله رفتن را داشت گفت: اینجا چه خبره بابا! چی به سر مادرم اومده...
اصلا چرا از این دکتره رسیدیم به مادر؟!
مهدی که داشت مسائل را توی ذهنش بالا و پایین می کرد گفت: فعلا با این دکتر کاری نداشته باش اما لازمه زیر نظرش بگیری، باید از چیزی مطمئن بشیم!
صادق گفت: چرا پدر؟! از چی باید مطمئن بشین؟! تو رو خدا یه چیزی بگین منم بفهمم...
مهدی خودش را جلو کشید و سر توی گوش صادق برد و گفت: شاید این دکتر برادرت باشه و با زدن این حرف از جا بلند شد و گفت: من باید آقا عباس را ببینم، همین الان...
صادق که باز هم گیج و گیج تر شده بود، از جا بلند شد و گفت: منم میام..
مهدی نگاهی بهش کرد و گفت: نه! تو برو همونجا که قصد داشتی بری...
اما هیچ کاری نکن تا خبرت کنم...
رؤیا با حالت سوالی به صادق نگاه کرد و صادق شانه ای بالا انداخت و به اقدس خانم اشاره کرد و لب زد و گفت: رؤیا، مادربزرگم را آروم کن...
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼🍂🌺
🌹 عاشقانهی حضرت خدیجه و رسول اکرم علیهماالسلام
از اشعار حضرت خدیجه (سلام الله ) خطاب به رسول خدا (صلوات الله ):
"اگر همه نعمتهای دنیا از آن من باشد؛
اگر سلطنت همه پادشاهان مال من باشد
همهی اینها به اندازه بال مگسی نمیارزد
وقتی چشمانم نتواند چشمانت را ببیند"
🥰🥰🥰
فَلَو أَنّني أمسَيتُ فِي كلِّ نِعمَة❤️ وَ دامَت لِی الدُّنيا وَ مُلك الأكاسِرة❤️ فَما سَوِيَت عِندي جَناح بَعُوضَة❤️ إذا لَم يَكن عَيني لِعَينك ناظِرة❤️
» دهم ربیع الاول، سالروز ازدواج نورانی پیامبر_اکرم (صلوات الله ) و حضرت_خدیجه (سلام الله) مبارک باد ✨💐
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظهٔ پرتاب چمران-۱
@jahaannews
jahannews.com
شهید کمالی
🎥 لحظهٔ پرتاب چمران-۱ @jahaannews jahannews.com
💢 ماهواره چمران ۱ با موفقیت به فضا پرتاب شد
🔻 صبح امروز، ماهواره تحقیقاتی چمران ۱ توسط ماهواره بر قائم ۱۰۰ پرتاب و با موفقیت در مدار قرار گرفت.
🔻 ماهواره تحقیقاتی چمران ۱ توسط گروه فضایی صنایع الکترونیک ایران (صاایران) با همکاری و مشارکت پژوهشگاه هوافضا و شرکتهای خصوصی دانش بنیان طراحی و ساخته شده است.
🔻 این ماهواره حدود ۶۰ کیلوگرم وزن دارد و ماموریت اصلی آن تست سیستم های سخت افزاری و نرم افزاری برای اثبات فناوری مانور مداری در ارتفاع و فاز است.
🔻 ارزیابی زیرسامانه پیشرانش گاز سرد در سامانههای فضایی و عملکرد زیرسامانه های ناوبری و کنترل وضعیت از ماموریت فرعی ماهواره چمران ۱ به شمار میرود.
🔻 ماهواره بر سوخت جامد قائم ۱۰۰ نیز که توسط متخصصین نیروی هوافضای سپاه پاسداران طراحی و ساخته شده است در دومین عملیات مداری خود توانست عملیات مدارگذاری ماهواره چمران ۱ را با موفقیت به انجام برساند.
🔻 این موفقیت ارزشمند را به تمامی محققین صنعت فضایی و مردم شریف ایران اسلامی تبریک عرض میکنیم.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه روزی دلتنگش میشی که دیره...❤️🩹
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از لحظه الحاق ماهواره چمران به مدار زمین
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
🔰 مدیر کانال اصلاحات نیوز سرپرست امور اطلاعرسانی دولت شد!
🔹الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت طی حکمی علی احمدنیا را به عنوان سرپرست امور اطلاعرسانی دولت منصوب کرد.
@jahaannews
jahannews.com
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 56
💠سوره آل عمران: آیات 46 الی 52
#قرآن #طرح_ختم_قرآن
#تلاوت_روزانه #تلاوت_قرآن
@ahlolbait_story
هدایت شده از قرائت قرآن صفحه ای(روزانه)📓
056-aleemran-ta-1.mp3
4.62M
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(16).mp3
6.25M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه
💎 در ۲۷۰ روز
💎 سهم روز چهل و چهارم
💎 حکمت ۴۱۷ تا ۴۲۵
https://eitaa.com/kamalibasirat
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه ایه امن یجیب را قرائت میکنیم
دست_تقدیر۲
قسمت_هشتم
صادق و مهدی همزمان با هم از خانه بیرون آمدند.
مهدی به طرف ماشین رفت و گفت: سوار شو اول تو رو میرسونم به فرودگاه بعد خودم میرم خونه مامان بزرگت ببینم آقا عباس خونه هست یا نه؟!
صادق در ماشین را باز کرد و هر دو سوار شدند، مهدی سوییچ را چرخاند و صادق که هنوز انگار گیج میزد گفت: بابا! توی خونه چی گفتین؟! من نمی خواستم جلو رؤیا و مامان اقدس چیزی بگم، اولم احساس کردم اشتباهی شنیدم، یعنی واقعا من یه برادر دارم؟! مگه مامان محیا از دنیا نرفته؟! آخه چطور میشه که...
صادق اوفی کرد و سرش را به دو طرف تکان داد و زیر لب گفت: دارم دیوونه میشم.
مهدی غرق در خاطرات گذشته بود، گذشته ای که کلا از صادق پنهانش کرده بودند و اون نمی دونست مادر اصلیش کیه و اصلا خبر نداشت که محیا چطوری صادق را نجات میده و...و چون این موضوعات برای صادق گفته نشده بود، الان صحبت کردن از محیا براش مشکل بود.
صادق نگاهی به پدرش مهدی کرد و گفت: بابا! یه چیزی بگین...
مهدی نفسش را محکم بیرون داد و گفت: ببین صادق، مادرت محیا توی جنگ تحمیلی تو مناطق جنگی پرستار بود، اون زمان که رفت برای کمک باردار بود اما ما نمی دونستیم، بعد متوجه شدیم اسیر شده و بعدش هم کلی تحقیق کردیم، سالها توی عراق پرس و جو کردیم و آخرش معلوم شد کشته شده و ما شنیدیم کشته شده، نه شواهدی دال بر مرگش پیدا کردیم و نه شواهدی برای زندگیش، با توجه به اینکه اگر واقعا زنده بود در این زمانی که ما دیگه با کشور عراق دوست و برادر شدیم می بایست خودش را به ما برسونه و خبری از خودش بده، اما هیچ خبری نشد و ما بنا برا گذاشتیم بر کشته شدنش...
صادق که هنوز مبهوت بود گفت: پس...پس این حرفای مامان بزرگ اقدس چی بود؟ چه اتفاقی افتاده که مامان اقدس خودش را مقصر میدونه؟
اون حرفا چی بود که مادر بزرگم میزد، بعدم الان طبق چه دلیلی شما به این دکتره مشکوک شدین که برادر من هست؟
مهدی آب دهنش را قورت داد و همانطور که به سمت فرودگاه می پیچید گفت: داستانش خیلی طولانی هست سر فرصت برات تعریف می کنم، فقط بدون امکان داره دکتر کیسان محرابی داداشت باشه..
صادق دستش را روی داشبرد زد و گفت: یک دلیل بیار تا این مغز من هنگ نکنه بابا، تو رو خدا....
مهدی که حال صادق را میدید گفت: اون گردنبند... و اینکه اسمش کیسان هست چون محیا میدونست من از اسم کیسان خوشم میاد و مادرت محیا یه گردنبند دیگه هم عین مال تو داشت حتما اونو به برادرت میده همانطور که یکی را به تو داد...
واژه ها در ذهن صادق پشت سر هم رژه میرفت و آنها به فرودگاه رسیدند.
مهدی دستش را روی دست صادق گذاشت و گفت: من باید عباس را ببینم، اون میتونه کمکم کنه تا بفهمیم محیا واقعا زنده مونده یا نه...
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
30.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتقادات تند سردار نوعی اقدم از پزشکیان/ آقای پزشکیان اگر توانستید علی وردی و عجمیان را برگردانید، دانشجویان اخراجی را هم برگردانید!
*آقای پزشکیان شما در جلسه ای فرمودید این دختر پسری که در خیابان هستند و ما آن ها به نیروی انتظامی می سپاریم، آن ها را تخریب می کند، شما رئیس شورای عالی امنیت ملی هستید ما از شما نمی پذیریم که نیروی انتظامی را تخریب کنید.
* آقای پرشکیان؛ باشد دانشجویان اخراجی برگردند اما آیا می توانید عجمیان و علی وردی را هم برگردانید؟
*معاون اجرایی شما از عناصر اصلی فتنه 88 است و توبه نکرده است! این کارها به معنای وفاق است؟ آقای پزشکیان این گرگ ها شما را پاره می کنند!
*سخنرانی خانم مهاجرانی شبیه سخنرانی مریم رجوی است! حداقل به این افراد بگید مواضع شان را اصلاح کنند!
*این وزیر بهداشت شما با نظام نیست، آقای پزشکیان تا به حال 4، 5 بار گفتی اگر فشار بیارید من استعفا میدم و می روم، ما شما نوکر شما هستیم که می گوییم مواظب این افراد باش!
*چرا ما با آقای عارف مشکل نداریم؟ چون ایشان نگاه آمریکایی ندارد.ما که نگاه حزبی نداریم. آنهایی که خطرناک هستند را گوشزد می کنیم!
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
قالَ النَّبِىُّ صلي الله عليه و آله
; يُؤتى بِأَحَدٍ يَومَ القِيامَةِ يُوقِفُ بَينَ يَدَىِ اللّه ِ وَ يُدفَعُ إلَيهِ كِتابَهُ فَلايُرى حَسَناتِهِ، فَيَقُولُ; إلهى لَيسَ هذا كِتابى، فَأنى لا أرى فيها طاعَتى، فَيُقالُ لَهُ; إنَّ رَبَّكَ لايَضِلُّ وَ لايَنسى، ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغتِيابِ النّاسِ. ;
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود
روز قيامت فرد را مى آورند و در پيشگاه خدا نگاه مى دارند و نامه علمش را به او مى دهند و او حسنات خود را در آن نمى بيند، مى گويد; خدايا اين نامه عمل من نيست، زيرا طاعات من در آن نيست، به او گفته مى شود پروردگار تو فراموش نمى كند و جا نمى گذارد، عمل تو با غيبت مردم كردن از بين رفته است.;
جامع الاخبار 412 ح 10.
کسب رضایت خداوند
پیامبر صلی الله علیه و آله:
کسی که به خواندن قل هوالله احد(سوره #توحید) و آیه الکرسی هر شب و صبح مواظبت کند، رضایت خداوند بزرگ را کسب کرده و با انبیا محشور می شود و از (وسوسه های شیطان) مصون می ماند.
📚بحارالأنوار/ج89/ص356