📷 تصویری از سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در چهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، در دوران ریاست جمهوری. ۱۳۶۶/۶/۳۱
🗓 ایام سالگرد سفر حضرت آیتالله خامنهای به نیویورک
📥 متن کامل بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل:
khl.ink/f/8089
4.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 بهترین عملی که میتواند ما را به امام زمان ارواحنا فداه نزدیک کند ؟
#امام_زمان
#وظایف_منتظران
#ابراهیم_افشاری
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
@kanalemahdavi
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
@daftar_ayatollah_javadi_amoliآیت الله جوادی آملی .mp3
زمان:
حجم:
1.61M
جنايات اسرائيل در لبنان و وعده الهی به خاموشی آتش ظالمان
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی:
«ذات اقدس الهی يك وعده زنده برای ابد داد فرمود: ﴿كُلَّما أَوْقَدُوا نارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ﴾ ـ اين درباره #خصوص اسرائيلی هاست. در قرآن كريم ـ فرمود هر وقت اين یهود خائن[اسرائیل] آتشی روشن كرد خدا شخصاً خاموش كرد...
اسرائيل اگر در برابر مردم مظلوم لبنان جنگنده دارد، در برابر خدا چه دارد؟! فرمود خدا اين آتش را خاموش كرد.
جهانی عليه ايران هشت سال آتش روشن كردند، ﴿أَطْفَأَهَا اللّهُ﴾؛ ﴿وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قيلاً﴾از خدا راستگوتر كيست...
۷۵/١/٣١
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
@kanalemahdavi
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
@ostadshojaeeفکر و ذکر ۰۲.mp3
زمان:
حجم:
7.58M
#فکر_و_ذکر۲
🎙#استاد_شجاعی
💢 توهم "من" مانع رسیدن به معبود.❌
⏰مدت زمان ۰۹:۰۰
❇️برگرفته از سلسله مباحث فکر و ذکر۵
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
@kanalemahdavi
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
امتحان شدن شیعیان در آخرالزمان ‼️
♦️ امام صادق علیه السلام، درباره شدت فتنههای زمان غیبت میفرماید:
«وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛َّ وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛ حَتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»؛
♦️ به خدا سوگند شما خالص می شوید؛
- به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا میشوید؛
- به خدا سوگند شما #غربال خواهید شد؛
- تا این که از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر.
♦️در این میان کسانی نجات خواهند یافت که:
١- خود را در زمان #غیبت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛
٢- خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند (تزکیه نفس کنند).
٣- شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است.
📚 بحارالانوار، ج ۵، صفحه ۲۱۶
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
@kanalemahdavi
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
2.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه چیز ما باید امام زمانی باشد ...
کوتاه و شنیدنی....
حتما ببینید و نشر دهید...
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
@kanalemahdavi
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
@ostad_shojaeقرب به اهل بیت ۴۲.mp3
زمان:
حجم:
10.45M
✘ من میخوام بدونم الآن باطن من چه شکلیه ؟
فرمول مهمی از پیامبر ما (صلواتاللهعلیه) هست که میتونیم تصویر باطنمون رو باهاش تشخیص بدیم!
مجموعه #قرب_به_اهل_بیت (علیهماالسلام) ۴۲
#استاد_شجاعی
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
#امام_زمان_عج
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
@kanalemahdavi
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
کانال مهدوی
" شهرک المهدی "
از ماجراي تپه تك درخت مدتي نگذشته بود كه ابراهيم به همراه حاج حسين و تعدادي از رفقا به شهرك المهدي در اطراف سرپل ذهاب رفتند و در آنجا سنگرهاي پدافندي رو در مقابل دشمن راهاندازي كردند. يكي از روزها، پس از نماز جماعت صبح، ديدم بچهها دنبال ابراهيم ميگردن. با تعجب پرسيدم: "چي شده؟" گفتند: "از نيمه شب تا حالا خبري از ابراهيم نيست!" من هم به همراه بچهها سنگرها و مواضع ديدهباني رو جستجو كرديم ولي خبري از ابراهيم نبود. ساعتي بعد وقتي هوا در حال روشن شدن بود بچههاي ديدهبان گفتن: "از داخل شيار چند نفر دارن به اين طرف ميان!" اين شيار درست رو به سمت دشمن بود. بلافاصله به سنگر ديدهباني رفتم و با بچهها نگاه كرديم. با تعجب ديدم سيزده عراقي پشت سر هم در حالي كه دستانشان بسته بود به سمت ما ميآيند و پشت سر اونها هم ابراهيم و يكي ديگه از بچهها قرار داشتن. در حالي كه تعداد زيادي اسلحه و نارنجك و خشاب همراهشان بود. هيچكس باور نميكرد كه ابراهيم به همراه يك نفر ديگر چنين حماسهاي آفريده باشد. آن هم در شرايطي كه در شهرك المهدي مهمات و سلاح كم بود و حتي تعدادي از رزمندهها اسلحه نداشتند. يكي از بچهها كه خيلي ذوق زده شده بود، جلو اومد و كشيده محكمي به صورت اولين اسير عراقي زد و گفت: " عراقي مزدور!" يك لحظه همه ساكت شدند. ابراهيم در حالي كه از كنار ستون اسرا جلو ميآمد، روبروي آن جوان ايستاد و يكييكي اسلحهها را از روي دوشش به زمين گذاشت و بعد فرياد زد: "برا چي زدي تو صورتش؟!"جوان كه خيلي تعجب كرده بود گفت: "مگه چي شده اون دشمنه" ابراهيم خيرهخيره به صورتش نگاه كرد و گفت: "اولاً اون دشمن بود، اما الان اسيره. در ثاني اينها اصلاً نميدونن براي چي با ما ميجنگن حالا تو بايد اين طوري برخورد كني؟" آن رزمنده بعد از چند لحظه سكوت گفت:"ببخشيد، من يه خورده هيجاني شده بودم. بعد برگشت و پيشاني اسير عراقي رو بوسيد و معذرتخواهي كرد". اسير عراقي كه با تعجب حركات ما رو نگاه ميكرد، به ابراهيم خيره شده بود. از نگاه متعجب اسير، خيلي حرفها رو ميشد فهميد.
***
تقريباً دو ماه پس از شروع جنگ، ابراهيم به مرخصي آمد. با دوستان به ديدن او رفتيم. درآن ديدار ابراهيم از خاطرات و اتفاقات جنگ صحبت ميكرد. اما از خودش چيزي نميگفت. تا اينكه صحبت از نماز وعبادت رزمندگان شد. يكدفعه ابراهيم خندهاي كرد وگفت: يه ماجراي جالب براتون تعريف كنم:"تومنطقه المهدي در همون روزاي اول، پنج تا جَوون كه همه از يه روستا باهم به جبهه اومده بودن به گروه ما ملحق شدن، ما هم چند روزي گذشت وديديم اينها انگار هيچ وقت نماز نميخونن. تا اينكه يه روز با اونا صحبت كردم وديدم بندگان خدا آدماي خيلي سادهاي هستن. اونها نه سواد داشتن نه نماز بلد بودن وفقط به خاطرعلاقه به امام اومده بودن جبهه. از طرفي خودشون هم دوست داشتن نماز رو ياد بگيرن. من هم بعداز ياد دادن وضو، يكي از بچهها رو صدا زدم و گفتم: " ايشون پيشنماز شما، هر كاري كرد شما هم انجام بدين. "من هم كنار شما ميايستم و بلندبلند ذكراي نماز رو ميگم تا ياد بگيرين، ابراهيم به اينجا كه رسيد ديگه نميتونست جلوي خنده خودش رو بگيره ، چند دقيقه بعد ادامه داد: تو ركعت اول وسط خوندن حمد امام جماعت شروع كرد سرش رو خاراندن، يكدفعه ديدم اون پنج نفر هم شروع كردند به خاراندن سر، خيلي خندهام گرفته بود ولي خودم رو كنترل كردم . اما توي سجده وقتي امام جماعت بلند شد مُهر به پيشانيش چسبيده بود و افتاد .پيش نماز به سمت چپ خم شد كه مهرش رو برداره كه يكدفعه ديدم همه اونها به سمت چپ خم شدن ودستشون رو دراز كردن اينجا بود كه ديگه نتونستم تحمل كنم و زدم زير خنده.