#امیرالمومنین_ع
مدح
فخر است برایش که بخوانند فقیرش
شاهی که به درگاه تو افتاد مسیرش
پیش تو که بر خاک و بر افلاک امیری
خاکش به سر آنکس که بخوانند امیرش
هرکس که به انکار تو و قدر تو پرداخت
سلطان هم اگر بود کشیدند به زیرش
بی مهر تو این گمشده سیارهی تاریک
آبستن رنج است؛ چه صحرا، چه کویرش
دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل یتیم است در آغوش بگیرش
پیش تو مرا پیشکشی نیست جز این شعر
منت به سر من بگذار و بپذیرش
فاضل_نظری
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امیرالمومنین_ع
مدح
مرمت میکند سرمایهی ویران امت را
بنای عدل محکم میکند ارکان امت را
پس از فقدان پیغمبر، خیال خلق آسودهست
اگر در دست میگیرد علی سُکان امت را
در این دریای پرطوفان، علی آن نوح کشتیبان
هدایت میکند کشتی سرگردان امت را
خلافت با علی، بر تن ردای عدل میپوشد
که میزان میکند میزانِ نامیزانِ امت را
علی پیداترین اعجاز پنهان پیمبر بود
که میدانست هم پیدا و هم پنهان امت را
پیمبر جان امت بود و مولا تا به تن جان داشت
حفاظت کرد با شمشیرِ غیرت، جان امت را
مسلمانان! چه میجویید در تنهایی محشر
که میسنجند با حُبِ علی، ایمان امت را
علی از سادهلوحان زخمهای بدتری خورده
خدایا دور کن شر کجاندیشان امت را
میان گودی محراب یا در پهنهی میدان
علی، تنها علی پس میدهد تاوان امت را
مجتبی_حاذق
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#شعر_تعلیمی
#حج
#قصیده
زین روزگار، خونجگرم، سخت خونجگر
من شِکوه دارم از همه، وز خویش، بیشتر
ای دل، شفیعِ آخرتِ مایی، الغیاث
دنیا کرشمههای زلیخاست، الحذر!
پیراهنی ز گریه به تن کن، دلِ عزیز!
هم بویی از مشاهده سوی پدر، ببَر
کی میشود که دیدهٔ یعقوب وا شود؟
کی میرسد که یوسفِ دل، آید از سفر؟
آه و دریغ و درد که دنیای کوچکم
تکرارِ دردِ دل شد و تکرارِ دردِ سر
با خستگی، هزار شبِ خستهام گذشت
وایِ من از هزار شبِ خستۀ دگر
آخر کجای این شبِ محتوم، زندگیست؟
هر روزمان هَبا شد و هر شاممان هدر
در دل، مرا چقدر نماز است بیحضور
در کف، مرا چقدر قنوت است بیاثر
ای دل، چقدر دور شدی، دور از خودت
تو بی خبر ز مرگی و مرگ از تو بی خبر
یک شب درآ به خانهام ای مرگِ مهربان
یک شب مرا به خلوتِ جادوییات بِبَر
باید قضا کنم همۀ عمرِ خویش را
من از قضا هنوز گرفتارم آن قَدَر،
کز هیچ کس امیدِ رهایی ز کار نیست
جز مالکِ قضا و به جز صاحبِ قَدَر
سنگی به سنگ خورد و سراپا شراره شد
دل، شعلهور نگشت ز بوسیدنِ «حَجَر»
سی شب به گردِ «حِجر» نشستم به التماس
سی شب تمام، دیدۀ دل، باز تا سحر
امّا دریغ از آن که بلورین شود دلم
سنگینتر از همیشه، دلِ گنگ و کور و کر
پای برهنه، باز، دل از دست میدهم
وقتی هوای کعبه مرا اوفتد بهسر
شاید هنوز نیمه دلی دارم از جنون
شاید هنوز نیمه غمی دارم از پدر
آه ای ستارهای که نمیمانی از درخش
آه ای پرندهای که نمیمانی از سفر
زآن پیشتر که قافلۀ حاجیان رسند
یک شب مرا به خلوتِ «اُمّالقرا» ببر
هر کس بر آن سر است که سوغاتی آورد
سوغات، سوی کعبه کسی میبرد مگر؟
آری، به کعبه باید سوغاتیای برم
دل میبرم به کعبه و در دست او تبر...
یارب به حقّ سیّد و سالارِ انبیا
یارب به حقّ هر چه نبی تا ابوالبشر
یارب به حقّ آیۀ «وَالشَّمس وَ الضُّحی»
یارب به حقّ سورۀ «اَلنَّجم» و «الْقَمَر»
دل، سدّ راهِ من شده، من، سدّ راهِ دل
من را دگر، دگر کن و دل را دگر، دگر!
علیرضا_قزوه
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
زمزمه؛ بابا خوش اومدی.mp3
زمان:
حجم:
1.38M
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#زمزمه
شهر فتنهها
میباره اشکای من
چه بیصدا، از غمت آقا
مونده سفیر تو، تنها تو کوچهها
نمونده پناهی
برای من میون کوفیا
چهجوری بگم که
به سوی شهر فتنهها نیا
کوفه شده دیگه، شهر فریب
در بین کوفیا، میشی غریب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با چشمای غرق خون
دارم آقا، بر لبم نوا
خیری ندیدم از، این شهر بیوفا
الهی بمیرم
که داری ششماهه تو قافله
الهی بمیرم
سهشعبهها میاره حرمله
کوفه شده پر از، سرنیزهها
ای آقای غریب، کوفه نیا
جمعی_از_شاعران
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
پیشزمینه؛ ای همۀ زندگی.mp3
زمان:
حجم:
1.12M
#امام_حسین علیهالسلام
#پیش_زمینه
حسبنا الله و نعم الوكيل
نعم المولا و نعم النصیر
دست ما رو گذاشته خدا
توی دستای نعم الأمير
روشنی چشم و دل ما
روز ازل شد ماه حسین
عاقبت ما ختم بهخیر
میشه فقط در راه حسین
اباعبدالله، زمزمۀ زندگی
اباعبدالله، خاتمۀ زندگی
اباعبدالله، ای همۀ زندگی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسبنا الله و نعم الوكيل
نعم المولا و نعم النصیر
خاک ما رو سرشته خدا
از خاک پای نعم الأمير
مُهر قبول بر سجدۀ ماست
مُهر نماز با تربت عشق
تربتی که تُو روز دهم
آینه شد از غربت عشق
اباعبدالله، زمزمۀ عاشقی
اباعبدالله، ترجمۀ عاشقی
اباعبدالله، ای همۀ عاشقی
یوسف_رحیمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#مثنوی
مردی از خانوادهٔ خورشید
امتداد غم امام شهید
انعکاس صدای عاشوراست
روضه های غروب های مناست
مرد سجاده، مرد نافله ها
مرد شب زنده دار قافله ها
مردی از جنس آیه تطهیر
خستگی های بردن زنجیر
هم سفر با ستارهٔ غم هاست
«کربلا زاده» محرّم هاست
هم نژاد امام بی کفنان
دومین مرد کاروان زنان
راه طی کردهٔ بیابان ها
قدم زخمی مغیلان ها
یاد خون طپندهٔ گودال
خنده های زنندهٔ گودال
زخم بال و پر کبوترها
پا به پای اسارت سرها
غیرت دست بسته محمل
شاهد التماس دخترها
کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا
هم رکاب صدای حنجرها
برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ
کودک زیر تازیانهٔ سرخ
طفل رفته، خمیده برگشته
باغ گل رفته چیده برگشته
آفتاب کمی غروب شده ست
گل یاس بنفشه کوب شده ست
آشنای صدای سلسله هاست
سوزش ناگهان آبله هاست
او که آیینهٔ محرم بود
گریه هایش به رنگ ماتم بود
از ستاره گرفته تا شبنم
از بنفشه گرفته تا مریم
همه محو صدای او هستند
پای مرثیه های او هستند
علی_اکبر_لطیفیان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
با ذکر یا حسین تو دل دم گرفته است
در عرش سینه خیمه ی ماتم گرفته است
آتش به خون دل زده ققنوس دیده ها
از روضه هات بال و پر غم گرفته است
چشم از شب شهادت تو رزق و روزی
خود را برای ماه محرم گرفته است
از آه آتشین تو در پای روضه ها
از سنگ روضه خوان تو شبنم گرفته است
باد از نفس نفس زدنت بین گریه ات
موج عزا به دامن پرچم گرفته است
بشکن سکوت بغض گلو را عزیز جان
بر منبرت جلوس کن و روضه ای بخوان
با سیر در میان مقاتل، و روضه ها
ما را فدای عشق حسین کن در این منا
تا غرق اشتیاق حسین دق نکرده ایم
همراه خود ببر دل ما را به کربلا
واکن گره ز روضه ی گودال قتله گاه
از ناله ی غریب زنی بین خنده ها
قرآن به لحن روضه، بخوان آیه های کهف
هم ناله باش قاری قرآن نیزه را
با پای دل ببر دل ما را در این سفر
بر روی خار غصه و غم شام پر بلا
بی شک شنیده از دم روضه، پیام تو
دنیا طنین ناله ی الشام و شام تو
در نفخ روضه کار تو با غم دمیدن است.
با گریه تا نهایت غصه رسیدن است
قربان حج کودکی ات ای سفیر عشق
هر روضه ات منای به قربان رسیدن است.
سعی صفا و مروه ی حجت به روی خار.
از کربلا به شام، پیاده دویدن است
دیدی جواب قاری قرآن به شهر شام
با چوب خیزران ز لبش بوسه چیدن است.
دیدی که ظرف جان پر از زخم عمه ات.
بین خرابه لب پره شوق پریدن است
جسمت مدینه بود و دلت مرغ کربلا
ای آخرین شهید محرم به روضه ها
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را
نفس سوخته از خاطره ای پرپر را
آخرین حلقه ی شبهای محرّم هستم
شکر، ای زهر ندیدم سحـری دیگر را
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است
باورم نیست تماشای تنی بی سر را
ذوالجناحی که ز یالش به زمین خون می ریخت
نیـزه هایی که ربـودند سر اصـغر را
آه در گوشه ی ویرانه که دق مرگ شدیم
تا که همبازی من زد نفس آخر را
کمک عمّه شدم تا بدنش خاک کنیم
بیـن زنجیر نهـان کرد تنی لاغــر را
حسن_لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
پیر شد هر لحظه پای روضه ها، مثل پدر
در نیاورد از تنش رختِ عزا، مثل پدر
حلقه میزد اشک در چشمش؛ به گریه می نشست
از مصیبت های سختِ کربلا، مثل پدر
خشک میشد حنجرش، میسوخت، تا می دید که
طفلِ تشنه، شیرخواره هر کجا، مثل پدر
یاد مشک پاره و دستِ قلم در علقمه
داغدارِ جملۂ «أدرک أخا»، مثل پدر
زیر لب میخواند گریان روضه ها را یک به یک
ضجّه میزد یادِ آن خونین-قفا، مثل پدر
رفت پیش چشم او سرها به روی نیزه و
دید جسم ِ بی کفن بر بوریا، مثل پدر
خیمه ها میسوخت! موهای رقیه(س) همچنین
داشت با خود گریه های بیصدا، مثل پدر
من فدای کودکی هایش که رفت از کربلا
با دو دستِ بسته تا شام ِ بلا، مثل پدر
بر سرِ بازارِ آذین بسته بین هلهله
بر سرش میخورد سنگِ بیهوا، مثل پدر
در خرابه ناتوان افتاد! خوابش برده بود
روی خار و خاک؛ بی آب و غذا، مثل پدر
آخرش مسموم شد با زهر، مظلومانه شد-
در بقیعِ بی حرم قبرش رها مثل پدر!
مرضیه_عاطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#مثنوی
از «ندانستن»، از این خسران خجالت میکشند
عالمان عمریست از علم تو منّت میکشند
حرفهایت درّ ناب و سیرهٔ تو معتبر
در احادیث تو سبک بندگی شد جلوه گر
ارث بردی از پدر فقه و اصولِ در کلام
با صحیفه میشدی مأنوس صبح و ظهر و شام
تا قیامت در مدار توست! محتاجِ کرَم
دور تو با احترامی خاص میگردد قلم
باقرالعلم النّبی(ع) قدری گشایش لطف کن
از وجودم جهل را بردار و دانش لطف کن
جهل تاریک است و من با نور، خوبم بیشتر
میدهد آزار قلبم را عیوبم بیشتر
آمدم با توبه، تا با حالِ ناب و روبراه
دست بردارم به عشقت از گناه و اشتباه
ای امیدِ پنجمینم؛ ای امام بی حرم
سایه ات را برندار ای عشق از روی سرم
بی حرم گفتم دلم شد زائر خاکِ بقیع
میکُشد آخر مرا اوضاعِ غمناکِ بقیع
کاش صحنی مثل سلطان خراسان داشتی
یک نگهبان لااقل از اهلِ ایران داشتی
هست اطراف تو اما فرقه ای از کافران
عده ای إبلیس-زاده در لباسِ پاسبان
داده ظلم و کینه و خشم و تشر را یادشان
غصب کردن هست سبک و سیرهٔ اجدادشان
سخت نفرت دارم از آن برده هایِ لعنتی
جمع میشد کاشکی آن نرده های لعنتی
میزند آتش به جانم این همه غربت مدام
اشک میریزم! نداری خادمی با این مقام
دیده ای دور خودت در غربت و ماتم دچار
هم عمو را، هم پدر را، هم پسر را بی مزار
روضه میخوانَد زمین و میکشد قبرِ تو آه
روزها شد زائرت خورشید و شبها نور ماه
باز هم شد سوت و کور و نیست زائر باز هم
حاجیان رفتند مکه! کاش من می آمدم...
کاش من می آمدم تا روضه خوانَت میشدم
روضه خوانِ سوختن های نهانت میشدم
تار میدیدی و نور از دیدگانت رفته بود
زهرِ سوزانی به خوردِ استخوانت رفته بود
زهر؛ آن زهری که پایت را سراسر زخم کرد
ذره ذره شعله ور کرد و مکرر زخم کرد
ذهن تو یادآوری میکرد داغی کهنه را
گریه میکردی به یاد روضه هایِ کربلا
خیمه ها میسوخت در آتش؛ «علیکُم بالفرار»
بار اول پایَت آنجا زخم شد با سنگ و خار
چشمهایت شد دمادم با بلایا روبرو
دستهای بسته و رنج اسارت پیش ِ رو
در میان خاک و خون با آه و واویلا گذشت
کودکی های تو در اوج مصیبتها گذشت!
مرضیه_عاطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_علیه_السلام
#مناجات
#مثنوی
منم که زنده نمودم خدا پرستی را
منم که شیخ و مرادم تمام هستی را
منم که زنده نمودم علوم قرآن را
کشانده ام به تماشا بهشت ایمان را
منم که زنده نمودم قیام جدّم را
منم که زنده نگه داشتم محرّم را
در اوج عرش مقامی رفیع دارم من
و غربتی چو غروب بقیع دارم من
منم که سنگ مزارم پر کبوترهاست
منم که زائر تنهای هر شبم زهراست
منم که در نفسم عطر کربلا جاری است
شمیم غربت من در دل منا جاری است
هزار حرف نگفته میان دل دارم
هزار درد نهفته میان دل دارم
هزار حرف نگفته ز ماجرای حسین
چقدر روضه گرفتم فقط برای حسین
هزار حرف نگفته ز ظهر روز عطش
ز ماجرای رباب و ز داغ سوز عطش
سه چار ساله ولی ماجرا که یادم هست
سری که رفت روی نیزه ها که یادم هست
همین که رفت عمو، قامت حسین خمید
همین که رفت عمو، ضرب تازیانه رسید
میان سلسله ها یک به یک قطار شدند
به روی ناقه ی عریان همه سوار شدند
چه زلف ها که در این ماجرا سپیده شدند
چه حرف ها که در این کوچه ها شنیده شدند
هنوز بر تن من جای سلسله است هنوز
هنوز بر کف پا زخم آبله است هنوز
هنوز قصّه ی بازار شام یادم هست
هنوز سنگ سرِ پشت بام یادم هست
چه ناله ها که در این سینه ها بریده شدند
چه موی ها که سر هر گذر کشیده شدند
هنوز قصّه ی آن نیزه دار یادم هست
صدای دخترکی بی قرار یادم هست
هنوز در دل ما بغض حرمله است هنوز
هنوز بر تن من جای سلسله است هنوز
شکست پهلوی آن دختری که خورد زمین
شبیه پهلوی آن مادری که خورد زمین
«سه ساله بود ولی پیر عشق بابا بود»
سه ساله بود ولیکن شبیه زهرا بود
وحید_محمدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
ای بقیع غم تو کرببلایی دیگر
کربلا بود برای تو منایی دیکر
کوفه تا شام ، تو را سعی صفایی دیگر
در غریبان ، تو غریب الغربایی دیگر
غربتت را نسرودم من شاعر آری
راستی تو چقدر شاعر و ذاکر داری؟!
شده آزرده تو را از عمل ما ، خاطر
بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر
از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر
گرچه محتاج ترینیم به قال الباقر
همه ی سال پی یک شب تقویم توایم
ما فقط مرثیه خوان شب ترحیم توایم
دست بر دامن مهرت نرساندیم چرا
گاهگاهی که رسیدیم ، نماندیم چرا
پایمان را به بقیعت نکشاندیم چرا
باقرالعلم ! ز علم تو نخواندیم چرا
بگذر از ما که برای تو موثر نشدیم
نه که بی صحن و رواقی تو ، مسافر نشدیم
کودکی های تو در اوج مصیبت طی شد
کودکی های تو همراه شهادت طی شد
پای آن خیمه که می رفت به غارت طی شد
زیر شلاق ستم وقت اسارت طی شد
طی شده کودکیت گوشه بین الحرمین
گه در آغوش پدر گاه در آغوش حسین
کربلا جلوه غم بود برایت مادام
کربلا کشت تو را ، کشت تو را بدتر شام
کربلا بود و حسین و تو و سجاد ، تمام
کربلا بود و امام بن امام بن امام
من تو را یک تنه یک کرببلا می بینم
من تو را در همه مرثیه ها می بینم
داغ بی آبی و فقدان عمو را تو بگو
روضهخوان باش خودت ، روضه او را تو بگو
پرده بردار ، بیا راز مگو را تو بگو
بوسه ی تیغ به رگهای گلو را تو بگو
تو بنا بود بمانی به امامت برسی
روضه خوان باشی و هر شب به شهادت برسی
محسن_ناصحی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG