#امام_باقر_ع
#شهادت
پنجم وصی و رهبر ما امام باقر(ع)
آن مظهر احسان و کرم ، بخشش وافر
در حلم وادب شاخص مردم به زمانه
در علم زمانه است بلی یکه و نادر
استاد علوم است وشکافنده دانش
گردیده ز وصف او زبان الکن و قاصر
القاب نکوی او بود امین و هادی
هم باقرعلم است و همی نخبه و شاکر
هم نشردهددین خدا را به تکاپو
هم در ره دین گشته بلی حافظ و ناصر
پیغمبراکرم(ص) ز دلش گفته سلامش
پیغام وی آورده برش حضرت جابر
هم مبحث دین گشته بپا از جلساتش
دانشگه دین ز همتش حادث و دائر
افسوس که مسموم شدآن رهبرو مولا
ازظلم هشام بن ملک کافر جائر
شد دفن کنار پدر و عم گرامی
بس شیعه او گریه کنان آمده حاضر
گردیده به پا شیون و زاری به عزایش
مردم همگی سینه زن و عاشق و ذاکر
خواهم زخداوند شبی طوف بقیعش
از خالق هستی که بود برهمه ناظر
مولا به همه لطف نما از کرم خود
گردیم کنار تربتت حاضر و زائر
یارب تو ببخشای مرا با نگه او
ای خالق هستی که تویی غافرو ساتر
گر هست علائی به شما مادح و شاعر
از لطف شما گشته چنین حضرت باقر(ع)
سیدمحمود علائی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
#شهادت
گویم زدل ثنای تو یاباقرالعلوم
دارد دلم هوای تو یاباقرالعلوم
عمری بود که ریزه خور سفره توام
هستم ز جان گدای تو یاباقرالعلوم
هستی طبیب برهمه عاشقان خود
درد من و دوای تو یاباقرالعلوم
تو مرکز عنایت و جود و کرامتی
چشم من و عطای تو یاباقرالعلوم
گرسالها گذشته ولیکن رسد هنوز
برگوش دل صدای تو یا باقرالعلوم
مسموم گشته ای زجفای هشام دون
گرییم در عزای تو یا باقرالعلوم
گشته بقیع مدفن تو ای گل نبی
دارد دلم نوای تو یا باقرالعلوم
قبرت غریب دروسط آفتاب داغ
سوزد دلم برای تو یا باقرالعلوم
آیاشود کنارتو سازیم یک حرم
آییم در سرای تو یا باقرالعلوم
مولا کرم نما تو بقیع و مدینه را
ای عالمی فدای تو یاباقرالعلوم
بر قلب پرگناه من امشب نظر نما
ای لطف حق رضای تو باقرالعلوم
امشب رسد به فکر و دلم ای طبیب من
یاد تو و خدای تو یا باقرالعلوم
شعری اگر سرود علائی ز سینه اش
گفته ز دل برای تو یاباقرالعلوم
سیدمحمود علائی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
#شهادت
#محاوره
پدرم بابای گریه جدِّ من قتیل اشکه
منم و اون خاطراتی که غمش دلیل اشکه
کشته من رو زهر اگر چه من غمم غم حسینه
آخرین دمم توو فکر آخرین دم حسینه
منم و چه خاطراتی که ز کودکی باهامه
هنوزم کابوس شبهام نیزه و سرِ امامه
من توو بچه هایی بودم که صدای تشنگی مون
قلب ساقی حرم رو زخمی کرده بود و پر خون
بعد دستای ابالفضل عمه رو دیدم که مضطر
با چشای پر ز خونش گره می زنه به معجر
بعد دستای ابالفضل امید رباب پر زد
از لبِ علیِ اصغر آرزوی آب پر زد
سخت ترین لحظه ی جدّم وقتی بود که رفت و رو زد
برای یه قطره ی آب رو به لشکر عدو زد
تا صدای بی هوای یه سه شعبه رو شنیدم
انگاری که زهرِ تیرُ توی حنجرم چشیدم
من خودم دیدم حسین و توو سراشیبی گودال
که چه جوری پیکرش شد زیر تیغ و نیزه پامال
مزّه ی اسارت و من توی کودکی چشیدم
کاش می مردم، مادرم رو توو اسیری نمی دیدم
وقتی از رو پشت بوما بارون آتیش می بارید
چادرش آتیش گرفت و شمر به مادرم می خندید
مگه یادم میره دردِ غربت و هوای گریه
چقد آتیشم می زد اون بابا گفتنِ رقیه
خار بی رحم مغیلان توو پای رقیه چرخید
چقده آبله های پای اون بچه می ترکید
حسن_کردی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
#شهادت
ای یادگار نهضت خونین کربلا
روز شهادتت؛ شده عالم ، پر از عزا
مهر هدایتیّ و شکافنده ی علوم
باقر، .. از این جهت لقبت داده مصطفی
دیدی چه داغهای عظیمی به کودکی
با حسِ کودکانه، چه کردی از این جفا؟
رنج اسارتی که کشیدی زبانزد است
نامت شکوه صبر و تحمل در این بلا
بی شک به روز حادثه گشتی شهید عشق
در آن زمان که شد ؛ سر جدّت زتن جدا
از شعله های خیمه دویدی به هر طرف
ای آشنا ،به خار بیابان ؛ نینوا
درد فراق و رنج اسیری و داغ دل
بود ارمغان زندگیت ؛ تا به انتها
زهر جفا رسید؛ به داد دلت کنون
آری شدی ز سیل مصیبت دگر رها
کروبیان به غربت تو گریه می کنند
قبرت بدون شمع و چراغ است و ؛ آشنا
بالاترین غریب بقیع و مدینه ای
بی زائر است قبر تو ای حجت خدا
بیت الحَزن سروده ( شقایق ) بیادتان
دارد همیشه سوی شما دست التجا
حمید رضازاده "شقایق"
کرمان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
#شهادت
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را
هزار بار بمیرم برات، میخواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را
تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟
چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت
ز نیزهدار که سر برده بود حوصله را
چه کودکی بزرگیست این که دستانت
گرفته بود به بازی گلوی سلسله را
میان سلسله مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را
چقدر گریه نکردید با سهساله، چقدر
به روی خویش نیاوردهاید آبله را
دلیل قافله میبرد پا به پای خودش
نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را
هنوز یک به یک، آری به یاد میآری
تمام زخم زبانهای شهر هلهله را
مرا ببخش که مجبور میشوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را
بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت
که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟
سیدحمیدرضا_برقعی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
#شهادت
نذر امام محمد باقر (ع) که زیارت عاشورا را به علقمه آموخت.
خطبهها بغضهای کودکیات
قصه را باز هم روایت کن
کربلا گوشهگوشه نینامه است
یکسر از نینوا حکایت کن
پنجمین خطبهخوان آتش و خون!
پدر و مادرم فدایت باد
واژهها را به قتلگاه ببر
شعر گمراه را هدایت کن
علقمه روبرویت آماده است
با دواتی مرکب از خوناب
چشم در چشم؛ التماس دعا!
همه را راهی زیارت کن
خط به خط شعر، خطبۀ خون است
شاعر! این خطبه اوج مضمون است
گر چه رنج قوافیات باقیست
نظم نینامه را رعایت کن
بغض ماندهست در گلوی امام
بنشین باز روبهروی امام
علقمه! از زیارتت بنویس
باز هم خطبه را روایت کن
علی_اصغر_شیری
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
#شهادت
ای جانجهان! امام باقر
ای قبلۀ جان! امام باقر
ای کهف امان! امام باقر
ای فوق بیان! امام باقر
ای نور عیان! امام باقر
مولای زمان! امام باقر
تو باقر علم کبریایی
تو آینۀ خدانمایی
تو قبلۀ جان انبیایی
حق است که حجت خدایی
ما یکسره درد و تو دوایی
ما جسم و تو جان امام باقر
تو مظهر ربالعالمینی
تو هستی زینالعابدینی
عیسای مسیح آفرینی
سر تا قدم آیت مبینی
سلطان جهان، امام دینی
در کون و مکان امام باقر
ای دوستی تو اعتبارم
من آرزوی مدینه دارم
تا روی به درگه تو آرم
تا چهره به تربتت گذارم
شاید به بقیع، جان سپارم
با اشک روان امام باقر
ای قلۀ عرش، خاک پایت
ای جان جهانیان فدایت
گلواژۀ وحی در صدایت
تو پادشهی و ما گدایت
چشم همه بر درِ سرایت
از پیر و جوان امام باقر
افسوس که حرمتت دریدند
بعد از نبی از شما بریدند
در شام، غریبی تو دیدند
ننگ ابدی به خود خریدند
بر قتل تو نقشهها کشیدند
پنهان و عیان امام باقر
بودی ز حقوق خویش محروم
تا شد جگرت به زهر، مسموم
با یاد تو ای امام مظلوم
گردید قلوب شیعه مغموم
از قبر غریب توست معلوم
صد رنج نهان امام باقر
گریه به عزای تو ثواب است
دلها ز مصیبتت کباب است
قبر تو میان آفتاب است
از کینۀ دشمنان خراب است
این حرمت آل بوتراب است؟!
کی بود گمان امام باقر
تو جور و جفای شام دیدی
خاکستر و سنگ و بام دیدی
بر نیزه سر امام دیدی
خوشحالی خاص و عام دیدی
بیداد و ستم مدام دیدی
از خرد و کلان امام باقر
ای وصف تو بار نخل میثم
وی خاک رهت به زخم، مرهم
وی ریزهخور عطات، آدم
وی لطف و کرامتت مسلّم
در حشر ز آتش جهنم
ما را برهان امام باقر
غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
مدح
#شهادت
ای ولــیّالــلـه داور، الــســلام
ای سـلامت از پـیـمبر، الـسلام
حـجّـت خـلاق اکـبــر، الـسـلام
زادۀ زهــرای اطـهـر، الـسـلام
الــسـلام ای بــاقــر آل رســول
چـارمـین فرزند زهـرای بتول
ای نـبـی بـر تو فـرستاده سلام
وی به زینالـعـابدین، ماه تـمام
هفتمین معصومی و پنجـم امام
مکتبت تا صبح محشر، مستدام
تیغ نطقت میشکافـد، عـلـم را
روح میبخشد مرامت، حلم را
ای ســـلام ذات حــــیّ داورت
بر تو و نطق فـضیلتپـرورت
علم آرد سـجـده بر خاک درت
حلم گردیدهست بر دور سرت
نسل نوری، هم ز باب و هم ز مام
خود امام و مادرت بنـت الامام
کـیـستـی ای آیت سـرّ و عـلن؟
تو هم از نسل حسینی، هم حسن
تـو امـامت را روانـی در بـدن
ای ولایـت را چــراغ انـجـمـن
عـلم تو، عـلـم خـداونـد جـلـیـل
وحی باشد بر لبت بیجـبـرئیل
از درخـت عـلـم، بَـر داریـم ما
وز تو صد دریا گهـر داریم ما
بـس حـدیـث مـعـتـبـر داریم ما
از شـما کی دست بـرداریم ما؟
یابن زهـرا! سر بـرآور بـاز هم
«جابر جُعفی» بـپـرور باز هم
یابن زهرا گرچه با بغض تمام
حرمتت گردید پامـال «هشام»
بر تـنت آزار آمد صبح و شـام
تـو امامـی، تـو امامی، تو امام
نور از هر سو که خیزد، دیدنیست
چهرۀ خورشید کی پوشیدنیست؟
تـو خـزانِ بـاغ زهــرا دیـدهای
تو تن بیسر به صحرا دیدهای
گـردن مـجـروح بــابـا دیـدهای
بـر فـراز نـیزه سرهـا دیـدهای
کاش میدیدم چه آمد بر سرت
یا چه کرده کعب نی با پیکرت؟
تو چهل منـزل اسارت دیـدهای
از ستمکاران جسـارت دیدهای
خود عزیزی و حقارت دیدهای
تشنگی و قتل و غارت دیدهای
چار ساله، کـوه مـاتـم بُـردهای
مثل عـمـه، تـازیـانه خوردهای
شـام بـود و مجـلس شـوم یـزید
چشم تو چوب و لب خشکیده دید
گه سکینه ناله از دل میکـشید
گاه زینب جامـه بـر پیکر درید
چشم بر رگهای خونین دوختی
سـوختی و سـوخـتی و سوختی
ای دل شـیـعـه چـراغ تــربـتت
دیـدههـا دریای اشک غـربـتت
سالها بـر دوش کـوه محـنـتت
روز و شب پامال میشد حرمتت
ظلم دیـدی در عیان و در خـفا
تـا شـدی مسمـوم از زهـر جفا
ای به جانت از عدو رنج و عذاب
هم به طفلی، هم به پیری، هم شباب
قلبت از زهـر ستـم گردیـد آب
قبــر بـیزوّار تــو، در آفتــاب
وسعت صحن تو مُلک عالم است
لالۀ قبر تو اشک «میثم» است
غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
مدح
#شهادت
ای دوّمین محمّد و ای پنجمین امام
از خلق و از خدای تعالی تو را سلام
چشم و چراغ فاطمه، خورشید هفت نور
روح روان احمد و فرزند چار امام..
وصف تو را نگفته خدا جز به افتخار
نام تو را نبرده نبی جز به احترام..
حکم خدا به همّت تو گشته پایدار
دین نبی به دانش تو مانده مستدام
با آن همه جلال و مقامی که داشتی
دیدی ستم ز خصم ستمگر علی الدوام
گه دید چشم پاک تو بیداد از یزید
گاهی شنید گوش تو دشنام از هشام
گریند در عزای تو پیوسته مرد و زن
سوزند از برای تو هر روز خاص و عام
گاهی به دشت کربوبلا بودهای اسیر
گاهی به کوفه بر تو شده ظلم، گه به شام
خواندند سوی بزم یزیدت، بدان جلال
بردند در خرابۀ شامت بدان مقام
گه کف زدند اهل ستم پیش رویتان
گه سنگ ریختند به سرهایتان ز بام
راحت شدی ز جور و جفای هشام دون
آندم که گشت عمر تو از زهر کین تمام
داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی
بر قبر بیچراغ تو گوییم یک سلام..
غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
#شهادت
زهر ملعون، نفست را به شکایت انداخت
گوشهی حجره تو را سخت به زحمت انداخت
داری از درد چه بدحال به خود میپیچی
مثل لب تشنهی گودال به خود میپیچی
چه غریبانه کف حجره زمینگیر شدی
چقدر بیشتر از سن خودت پیر شدی
زهرِ ملعون، چه به روزِ جگرت آورده
خندهی حرمله را در نظرت آورده
خواستی آب بنوشی، جگرت تیر کشید
عطشت، علقمه را زود به تصویر کشید
زهر نه، گریهی بسیار تو را خواهد کشت
روضهی دست علمدار تو را خواهد کشت
سالها رفته، ولی خوب به خاطر داری
با رقیه دلتان سوخته چندین باری
مو به مو، طعنهی اغیار به یادت مانده
ازدحامِ سر بازار به یادت مانده
دل پُر خون تو، از غصه لبالب میشد
چادری در ملأعام معذب میشد
وحید_قاسمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
#شهادت
روضه میخوانم از زبان کسی
که خودش داغ کربلا دیده
در حوالیِ قتلگاه حسین
خولی و شمر بی حیا دیده
باقرالعلم اینچنین فرمود
جدّ ما را به پنج حربه زدند
لشگری با تمام بی رحمی
به غریبی هزار ضربه زدند
یک نفر با هجوم شمشیرش
عدهای با هزار سر نیزه
بر تنش زخم بی شماره نشست
تیر بر تیر، نیزه در نیزه
یوسف افتاد بین صدها گرگ
پنجههایی پلید چنگش زد
آنکه بی تیر بود و بی نیزه
از همان راه دور سنگش زد
یوسف افتاد بی رمق در خاک
پیش چشم اله و محبوبش
بی حیایی رسید و با کینه
زد به زخم حسین با چوبش
دادِ زینب بلند شد اینجا:
پسر مادر مرا نزنید
تن صد چاک و بی دفاعش را
دیگر اینگونه با عصا نزنید
مجتبی_شکریان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_باقر_ع
مدح
#شهادت
در مزارت نفسِ ثانیهها میگیرد
باد، دَم میدهد و مرثیه پا میگیرد
زائرت پنجرهفولاد ندارد به بغل
ولی از آجرِ دیوار، شفا میگیرد
گنبدی نیست، ولی خاکِ تو تحتُالقُبّهست
هر کجا ذکر بگیریم، دعا میگیرد
در حرم پشت حصاری که صدا زندانیست
هایهایم یقهی بغض مرا میگیرد
حَرَمت آنقدَر از روضهی مسکوت پُر است
آستین در دهنْ از گریه صدا میگیرد
ابرِ موقوفهی بارانِ حسینیّهی توست
هر کسی روضه به صحرای منا میگیرد
کفترِ نامهبرِ رویِ مزارت ذکرِ،
هر که دارد هوس کربوبلا میگیرد
در مفاتیحِ حرم راوی عاشورایی
زائر از دست تو «ششگوشهنما» میگیرد
اشک، تا میخورَد از مقتلِ چشمت به زمین
میشود همسفرِ ابر، هوا میگیرد
دفتر خاطرهی کودکی توست «لهوف»
«کربلا» در غمِ یک روزِ تو جا میگیرد
رضا_قاسمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG